بین المللی

آیا چین و روسیه ایران را به «بازی بزرگ» راه می‌دهند؟

خبرمهم: «عضویت ایران در «پیمان شانگهای» قطعی شده است.» این خبر کوتاه، می‌تواند ظرف ماه‌ها و سال‌های آینده، یکی از اساسی‌ترین محورهایِ تعیین کننده سمت و سوی سیاست و اقتصادِ ایران از آب در بیاید. به عبارت ساده، ایران حالا می‌تواند عضوی از باشگاه کشور‌های «شرق» باشد، باشگاهی که طبیعتاً در مقابل باشگاه «غرب» قرار می‌گیرد.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، علی شمخانی، به تازگی در توئیتی اعلام کرده که موانع سیاسی پیوستن ایران به «پیمان شانگهای» برطرف شده است. شمخانی روز چهارشنبه در حساب توئیتری خود نوشت: «ساعتی قبل در گفتگو با دوست و همکارم جناب آقای «پاتروشف»، دبیر شورای امنیت ملی روسیه، تحولات افغانستان، سوریه و خلیج فارس را بررسی کردیم. خوشبختانه موانع سیاسی برای عضویت ایران در «پیمان شانگهای» برداشته شده و با طی تشریفات فنی، عضویت ایران نهایی خواهد شد.»

طبلی که صدایش بعداً در می‌آید

به گزارش فرارو، خبری که دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، بی سر و صدا به آن اشاره می‌کند، احتمالاً در میان مدت و درازمدت به یکی از مهم‌ترین خبر‌های حوزه دیپلماسی و اقتصاد در ایران بدل خواهد شد. اما این ماجرا از کجا شروع شده و به کجا ختم می‌شود؟
ظاهراً در قرارداد راهبردی میان ایران و چین (موسوم به «قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین»)، به دو نکته مهم اشاره شده که قرار است پیوند‌های میان ایران و چین را گسترش دهند: نخست، حضور دوباره ایران در طرح جاده ابریشم جدید و دوم، پیوستنِ ایران به «پیمان شانگهای».

«پیمان شانگهای» (Shanghai Cooperation Organisation) یک معاهده اقتصادی است که ایران از سال ۲۰۰۵ میلادی به عنوان عضو ناظر در آن حضور دارد و در طول سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی هم برای عضویت کامل در آن درخواست داده، اما به دلیل تحریم‌های سازمان ملل، این تلاش‌ها به سرانجام نرسید.
«پیمان شانگهای» هنوز یک پیمان نظامی و دفاعی نیست، اما نزدیک‌ترین گزینه به ایجاد یک پیمان نظامی در مقابل «ناتو» است و این یعنی «شرق» ممکن است به زودی در مقابل «غرب» قد علم کند. به این ترتیب، ایران هم ممکن است عضوی از این تغییر بزرگ در صحنه ژئوپولتیک جهانی باشد.
«پیمان شانگهای» در واقع جایگزین «پیمان ورشو» در زمان شوروی سابق شده و هر چند اکنون عمدتاً پیمانی اقتصادی-فرهنگی است، قابلیت بدل‌شدن به یک معاهده چندجانبه در مقابل سازمان «ناتو» را هم دارد. این در حالی است که چین و روسیه، در واقع اداره کنندگان و وزنه‌های اصلی این پیمان هستند.

ایران در تیمِ چین و روسیه

ماجرای پیوستن ایران به «پیمان شانگهای»، اما وجوه بسیار مهمی دارد که باید آن‌ها را از لابلای خبر‌های دیگر در حوزه دیپلماسی بیرون کشید. نخست اینکه ایران در آستانه انعقاد دو قرارداد راهبردی بسیار مهم با چین و روسیه است.
با انعقاد بی سر و صدای قرارداد راهبردی میان ایران و چین (معروف به «قراداد ۲۵ ساله»)، دو کشور قرار است به شدت به یکدیگر نزدیک شوند و حتی آنچنان که در محافل دیپلماتیک گفته می‌شود، چین از ایران خواسته مشکلات منطقه‌ای خود با عربستان سعودی و کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس را هم حل و فصل کند تا «اژد‌های زرد»، در واقع کل منطقه را یک جا به چنگ بیاورد.
سفر اخیر وزیر خارجه قطر به ایران و زمزمه‌های آشتی میان ایران و عربستان را هم می‌توان در همین راستا در نظر گرفت. از آن سو، رخداد بی‌سابقه سفر دو ناوِ جنگی ایرانی با نام‌های «سهند» و «مکران» به ساحل شهر «سنت پترز بورگ» روسیه، شرکت در مراسم جشن ۳۲۵ امین سالگرد تاسیس نیروی دریایی این کشور و رژه این دو ناو از مقابل «ولادیمیر پوتین» را هم می‌توان تکه‌هایی دیگر از پازلی در نظر گرفت که صف‌آرایی «شرق» در مقابل «غرب» را معنادارتر می‌کنند.

در حالی که صحبت از تمدید و انعقاد قرارداد استراتژیک مشابهی میان ایران و روسیه هم به میان آمده، به نظر می‌رسد حالا ایران در حال یارگیری از «شرق» است و صد البته «شرق» هم از ایران درخواست خواهد کرد که فاصله اش را با «غرب» حفظ کند.

آیا هنوز هم باید نگران «قرارداد ایران و چین» باشیم؟

با این همه، هر چند به نظر می‌رسد صرفِ امضای یک توافق‌نامه اولیه میان تهران و پکن، به تحولات مرتبط با سیاست خارجی ایران شتاب بخشیده، هنوز در مورد خودِ توافق میان ایران و چین و البته ساز و کار، ماهیت و مفاد آن، نگرانی‌ها و سردرگمی‌های متعددی وجود دارد.
قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین (آنچنان که مورد توجه افکار عمومی در ایران قرار گرفته) در واقع نه «قرارداد» است و نه «۲۵ ساله». ماجرا این است که آنچه از سوی وزرای خارجه دو کشور امضا شده، از نظر اسنادِ حقوق بین‌الملل یک «توافق‌نامه» (agreement) است و نه یک «قرارداد» (contract) و در واقع، موافقتی اولیه از سوی دو کشور است که بنشینند و بر سر مفاد آنچه بعد‌ها ممکن است به تعهدی دوجانبه بدل شود، بحث کنند.
به عبارت دیگر، این «توافق‌نامه»، تا زمانی که در سطحی بالاتر، از سوی سران دو کشور امضا نشود و از جمله در ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسد، از نظر حقوق ملی و بین‌المللی الزام‌آور نیست.
علاوه بر این، این «توافق‌نامه» ۲۵ ساله هم نیست و آنچنان که مسئولان دو کشور اعلام کرده‌اند (در طرف ایرانی، از سوی علی ربیعی، سخنگوی دولت و در طرف چینی، از سوی وزارت خارجه این کشور)، هیچ شاخصه‌ای از نوع کمّی در مورد این «توافق‌نامه» وجود ندارد.
در واقع، از این توافق به طور کلی با عنوان «شراکت گسترده و راهبردی» (Comprehensive Strategic Partnership) میان ایران و چین یاد شده و «به صورت رسمی»، ذکری از طول مدت اعتبار توافق‌نامه به میان نیامده است. علاوه بر این، تمام اخبار مبنی بر واگذاری جزایر، ورود کارگران یا نیرو‌های نظامی چینی و ایجاد نوعی «انحصار» در اقتصاد ایران، از سوی مقامات ایرانی رد شده است.
از آن سو، تمام گمانه‌زنی‌هایی که اعدادی همچون ۴۰۰ میلیارد دلار و حتی ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری از سوی چین در ایران را مطرح کرده‌اند نیز صرفا رونویسی رسانه‌ها از روی دست یکدیگر بوده و مرجعی رسمی برای تایید حجم توافق تجاری میان ایران و چین وجود ندارد. /فرارو

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا