“تحریم”، غول چالشهای سیاست خارجی در ۱۴۰۰
خبرمهم: با اجرایی شدن برجام، درهای زیادی به روی بخشهای سیاسی، اقتصادی، گردشگردی و ... ایران باز شد، ایران از انزوایی یک دهه ای درحال خارج شدن بود که دونالد ترامپ همچون سنگی بزرگ در مسیر قرار گرفت و تحریم ها و فشارهای سیاسی بیشتر و گستردهتر از قبل علیه ایران به کار گرفته شد. با وجود اینکه ترامپ موفق نشد برای دومین بار صندلی ریاست جمهوری را در کاخ سفید از آن خود کند و یک طرفدار برجام جانشین او شد، اما تحلیل ها و اخبار تاکنون نشان می دهد که جو بایدن نیز تمایلی به بازگشت به برجام 2015 ندارد.
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، از طرفی ایران خود را آماده انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ می کند و از چند ماه پیش فضای سیاسی کشور انتخاباتی شده است. یکی از مهمترین مسایل و موضوعاتی که کاندیداهای ریاست جمهوری حتما باید درباره آن برنامه داشته باشند، حوزه سیاست خارجی و تعامل با دنیاست. مساله برجام، تحریم ها، مسایل منطقهای و چگونگی تعامل با همسایگان از جمله مهم ترین مسایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. رییس جمهوری آینده ایران چه از طیف اصولگرا باشد، چه اصلاح طلب یا از هر گروه و حزب دیگر، مدیریت فشارهای اقتصادی و تحریم ها که بر ابعاد مختلف زندگی و معیشت مردم تاثیر داشته است، از مهمترین چالشهایش خواهد بود. به عبارتی می توان، عرصه سیاست خارجی را مهمترین صحنه بازی رییس جمهور آینده ایران دانست.
رحمان قهرمان پور کارشناس مسایل بین الملل و سیاست خارجی در همین رابطه به سوالات پاسخ داده است.
وی با بیان اینکه “انتخابات ریاست جمهوری سال بعد مهمترین اتفاق سیاسی ۱۴۰۰ است” گفت: رقابت های سیاسی در سال های اخیر تشدید شده و فضای سیاسی به سمت افزایش مرزبندیهای سیاسی و قطبی شدن حرکت کرده است از این رو مهم است که چه کسی در انتخابات برنده می شود. سیاست خارجی هم در سالهای اخیر به طور قابل ملاحظهای متاثر از این فضای دو قطبی بوده است.
قهرمان پور با اشاره به نوع رابطه ایران با چین و قرارداد ۲۵ ساله با این کشور که مناقشات زیادی را به همراه داشت گفت: کشورهای زیادی این نوع قرارداد را با چین دارند اما در ایران بر سر آن دعوا می شود که ناشی از همین فضای سیاسی دو قطبی است. همین مساله را در رابطه با آمریکا هم داریم. البته بنیان سیاست خارجی و جهتگیری های کلان تغییر نمی کند اما ذیل همان جهت گیری ها می توانیم شاهد تغییراتی باشیم.
این کارشناس مسایل بین الملل ادامه داد: در سال ۹۲ برجام امضا شد چون رییس جمهور جدید با اجماع گسترده و حمایت ناشی از آراء مردمی در راس قرار گرفته بود اما هرچه زمان گذشت ایجاد اجماع سخت شد. طبیعی است در چنین فضایی اگر در انتخابات بعدی کسی روی کار بیاید که خواستار تعامل با دنیا باشد در اجرای برجام اتفاقی می افتد اما اگر سیاست های سخت گیرانهتری اتخاذ شود حتما تنش میان ایران و غرب و نیز ایران و آژانس افزایش می یابد.
قهرمانپور موضوع تحریمها و لغو آنها را از مهمترین مباحث چالش برانگیز در سال جدید دانست و گفت: سوء مدیریت انباشته شدهای در کشور، تحریم ها را تشدید کرده است. یعنی برخی مدیران دلیل کم کاری خودشان را به گردن تحریم ها می اندازند در حالی که اگر تحریم ها هم نبود باز هم کاری از پیش نمی بردند. در هر حال مهمترین مساله در ۱۴۰۰ که می تواند بر بسیاری از تصمیمات و مسایل کلان کشور تاثیر بگذارد تحریم ها و چگونگی لغو آنهاست. اگر در رابطه با لغو یا مدیریت آنها قبل از انتخابات کاری انجام نشود و چشم انداز روشنی ترسیم نشود این مساله هم به شدت از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ متاثر می شود. این درحالی است رفتارهای دولت بایدن در این مدت هم نشان نمی دهد که انگیزه ای برای لغو فوری تحریم ها و بازگشت به برجام به صورتی که ایران می خواهد، داشته باشد.
وی درباره تحولات دیگر در منطقه که سیاست خارجی ایران را متاثر خواهد کرد گفت: مذاکرات آمریکا با طالبان و تشکیل دولت موقت در افغانستان که به تازگی آمریکا پیشنهاد داده، مساله مهمی است که بر روابط ایران و افغانستان تاثیر دارد. در عراق نیز انتخابات پارلمانی داریم، روندهایی در این کشور در جریان است که برای ما نگران کننده است. جریانی در عراق شکل گرفته که خواستار محدود کردن قدرت و نفوذ ایران در عراق است و با آمدن بایدن ممکن است این جریان تشدید شود. علاوه بر این مساله قره باغ را هم چنان داریم که پرونده ای باز است و نمی دانیم پاشینیان می تواند قدرت را حفظ کند یا نه، در هر حال صلح ایجاد شده در این منطقه معلوم نیست که پایدار بماند.
این کارشناس مسایل بین الملل ادامه داد: رابطه ترکیه با آمریکا و ترکیه با کردها و حضور ترکیه در عراق از دغدعه های جدی ایران است. آینده سوریه پس از ده سال بحران نیز موضوع مهمی در سیاست خارجی ایران است. علاوه بر این تحولات در کشورهای حوزه خلیج فارس کلیدی و مهم است. برخی از این کشورها به سمت اسراییل گرایش پیدا کرده اند و عربستان هم در مسیر عادی سازی روابط با اسراییل است. تداوم روند عادی سازی می تواند زنگ خطری برای ایران باشد چرا که این روند اسراییل را به این سمت می کشاند که تعیین کننده امنیت در منطقه خلیج فارس باشد و ممکن است تنش ایران با اسراییل به خلیج فارس کشیده شود.
وی در پاسخ به این پرسش که بسیاری از تحولات از جمله عادی سازی روابط کشورهای عربی خلیج فارس با اسراییل تحت تاثیر سیاست های دولت ترامپ تشدید شد، آیا الان که بایدن روی کار است این روند به همان شکل گذشته ادامه خواهد یافت؟ گفت: آمریکا تلاش می کند نشان دهد بازیگر اصلی در خاورمیانه است. این رفتار را در برخورد قاطع با عربستان و برخوردهایی که در سوریه داشت، دیدیم. به نوعی دنبال اعاده قدرتش در این منطقه است و همان طور که مقامات دولت بایدن هم به آن اشاره کردند به دنبال احیای ائتلافها هستند. اما در سطح بین الملل اتفاقاتی دارد می افتد که خواسته و توان آمریکا را محدود می کند و آن مساله چین و خیزش این کشور است. در محافل سیاست گذاری این اجماع نظر است که چین دارد به تهدیدی همه جانبه برای آمریکا تبدیل می شود. شاهد بودیم که ترامپ در مساله آرامکو هم دخالت نکرد و بایدن هم در حملات اخیر یمنی ها به عربستان دخالت نکرد. تحلیل این است که آمریکا آن اندازه که ادعا می کند نمی تواند در موضوعات منطقه دخالت کند. بایدن هم مثل ترامپ در بسیاری مسایل رفتار خواهد کرد. آمریکا در سیاست اعلامی سعی دارد با ایجاد ائتلاف تبدیل به هژمون در سطح منطقه شود اما در سیاست اعمالی با محدودیت مواجه است.
قهرمان پور درباره این که کدام رویکرد سیاسی در آینده می تواند سیاست خارجی و منافع ملی کشور را به خوبی هدایت کند؟ با طرح این سوال که چرا دولت ها با وجود اینکه می دانند تخصیص یارانه به مردم کاری اقتصادی نیست و موجب تورم بیشتر با افزایش نقدینگی می شود، این کار را انجام می دهند؟ چرا هم دولت احمدی نژاد و هم روحانی به دادن یارانه ها ادامه دادند؟ گفت: چون دولت ها از این که آرایشان را از دست بدهند می ترسند. ملاحظات کوتاه مدت رای دهندگان از چالش های مهم انتخابات نه تنها در ایران بلکه در جهان است. در آمریکا هم روال اینگونه است. الان دولت بایدن بسته حمایتی قابل توجهی را به برای کمک به مردم اختصاص داده است و به گفته تحلیل گران این کار صرفا برای تضمین پیروزی دموکرات ها در انتخابات ۲۰۲۲ است. بنا براین این یک مساله جهانی است. سیاست مداران از ترس از دست دادن پایگاه رای شان نمی توانند تغییر جدیدی در سیاست های بلندمدت دهند.
وی ادامه داد: اصولگراها فکر می کنند اگر مساله آمریکا را حل کنند، بخشی از پایگاه رای شان را از دست می دهند. از این رو بعید می دانم در آینده هم این مساله حل شود. اما این که در ۱۴۰۰ چه کسی برنده می شود، این مساله به کاندیداها و کمپینهای آنها هم بستگی دارد. این طور نیست که حتما باید بعد از دو دوره حضور اعتدال گراها، اصولگراها روی کار بیایند. مهم کمپین های انتخاباتی است که چگونه عمل کنند و اینکه بتوانند ارای مردم را به خود جلب کنند. در انتخابات دوم خرداد ۷۶ بالاترین میزان مدیریت و ائتلاف پیشا انتخاباتی را درباره آقای ناطق نوری شاهد بودیم، حتی اقای هاشمی در سال ۸۴ این ائتلاف را نداشت ولی ناطق نوری انتخابات را باخت. واقعیت این است که مردم در روز انتخابات می روند رای می دهند پس مهم است که در کمپین های انتخاباتی چه می گذرد و چه گفته می شود. فقط ائتلاف های سیاسی کافی نیست. ائتلاف سیاسی تعیین کننده برنده انتخابات نیست و فرد کاندید هم مهم است که چگونه رفتار می کند و سخن می گوید. مردم در دنیا لزوما دیگر به احزاب رای نمی دهند.
این کارشناس مسایل بین الملل تصریح کرد: بنا براین، آن کسی که برای منافع ملی بهتر است، الزاما از کمپینهای انتخاباتی بیرون نمی آید. کسی بیرون می آید که خوب حرف بزند و با مردم ارتباط عاطفی و حسی برقرار کنند. متاسفانه مشکل دموکراسی های فعلی این است که از آنها به نفع خیر جمعی کسی بیرون نمی آید، از این رو کسی موفق است که در بازاریابی سیاسی موفق عمل کند. /ایسنا