سیاسی

باید از مسیر اشتباه برگشت

به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، این روزها بازار نامه‌نگاری در بیت آیت‌ا… هاشمی گرم است «حفظ اصل انقلاب و اصل نظام ایجاب می‌کند از تذکر و تلاش بازنایستیم و از هر چیزی که برگشت به اهداف انقلاب از این مسیر اشتباه را ممکن می‌کند استقبال کنیم، اگر دغدغه ما توسعه کشور، حقوق مردم، آزادی و دموکراسی است و نه بقا.» این جملات بخشی از نامه دیروز دختر آیت‌ا…هاشمی به برادربزرگش است. ماجرا از روزی آغاز شد که فائزه هاشمی اظهار داشت: ‌«برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمی‌دادم. به خاطر همین فشارهایی که می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد.» اظهارات وی به مذاق بسیاری خوش نیامد و حتی محسن هاشمی به نوشتن انتقاداتش در نامه سرگشاده به خواهرش پرداخت که در بخشی از این نامه آمده بود:‌ «قطعا خود خوب می‌دانی و معتقدی که ترامپ کاری جز تهدید، تحریم، بدعهدی، ترور، توهین علیه ایران انجام نداد و سیاستمداری لمپن و قمارباز است و من سقوط ترامپ را به ملت‌های ایران و آمریکا تبریک گفتم. می‌دانم که در سال‌های اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده است که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانه‌روی پدر گردیده، ولی این دلیل نمی‌شود که به رئیس‌جمهور کشور بیگانه امید ببندی و دم از استقلال بزنی! لذا از تو صمیمانه تقاضا دارم صحبت‌های خود را اصلاح و از این موضع عذرخواهی کنی و مانع تخریب پدر از طرف تجدیدنظرطلبان خارجی و افراطیون داخلی شوی.»

پاسخ فائزه به محسن هاشمی

روز گذشته فائزه قلم در دست گرفت و به آنچه برادرش نوشته بود، چنین پاسخ داد: «پیروی گفت‌وگوی اینجانب با انصاف‌نیوز و جنجال ایجادشده، لازم می‌دانم ضمن احترام به منتقدین محترم و نامحترم و دروغگو و قدردانی و سپاس از حامیان شجاع و حامیان ساکت، نکاتی را به شرح زیر بیان نمایم: ۱- از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتی هم او و هم من گردید. چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود. ۲- به او حق می‌دهم چون برای خودش آینده‌ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. ۳- اگر مسائل شخصی انگیزه‌ای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمی‌کند که از ۳۰ سال گذشته تاکنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهره‌مند شوم؟ ۴- مابقی زیاده‌گویی بود که بنای ورود به آن را ندارم. ۵- رأی ندادن به ترامپ اگر آمریکایی بودم به‌دلیل چهره خطرناک ترامپ است. ۶- چرا برای ایران او را ترجیح می‌دادم؛ چون بخش‌هایی و افرادی خطرناک‌تر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و قواعد و مقررات با عملکرد و بعضا سیاست‌های نادرست، کشور را در سراشیبی ناکارآمدی‌ها، سوءمدیریت‌ها، بی‌کفایتی‌ها، دگم‌اندیشی‌ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده‌اند، به مطالبات عمومی نه‌تنها توجهی ندارند، بلکه در خاموش کردن آن از هم سبقت می‌گیرند. ۷- حفظ اصل انقلاب و اصل نظام ایجاب می‌کند از تذکر و تلاش بازنایستیم و از هر چیزی که برگشت به اهداف انقلاب از این مسیر اشتباه را ممکن می‌کند استقبال کنیم، اگر دغدغه ما توسعه کشور، حقوق مردم، آزادی و دموکراسی است و نه بقا. ۸- شاهد انحرافات بسیار عمیق‌تر از انحراف ایجادشده توسط آقای احمدی‌نژاد در این دوران هستیم که وظیفه تک‌تک ما را از دوران آقای هاشمی سنگین‌تر می‌کند. ۹- اگر هر فرد آزاده و بدون خشم و غضب و وابستگی و منافع و به دور از احساسات، گوش شنوا و دقت نظری داشته باشد، که کمتر این ویژگی را داریم، متوجه گفتار اینجانب مبنی بر تغییر سیاست‌ها و عملکردها به منظور برگشت به اصل نظام و اهداف انقلاب و منافع جامعه می‌گردد و درمی‌یابد که بنده حقیر از همه دلواپسان و ناقدان و اهانت‌کنندگان و دروغگویان در دو جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی در این مسیر دلسوزتر و جدی‌ترم، هزینه‌های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم.۱۰- منتقدانی که واویلا برای معیشت مردم به راه انداخته‌اند، آیا خطاب شعارها و رفتارها در صدها صحنه اعتراضی، تحصن، اعتصاب و تجمعات اقشار مختلف حداقل در سه سال اخیر را نشنیدند و ندیدند که متوجه مدیران و مسئولان در داخل بود؟ به نظر می‌رسد درک مردم با تمامی مشکلات از خواص بیشتر است. ۱۱- کسانی بایستی عذرخواهی کنند که کم یا زیاد، مستقیم یا غیرمستقیم، با منافع یا بی‌منافع، با درک یا از روی ناآگاهی همراه جریانی می‌شوند که به بن‌بست رساندن مطالبات عمومی و اصلاحات، نابود کردن منافع ملی، تضییع حقوق مردم، انحراف جدی از اهداف انقلاب، فاصله گرفتن از اسلام واقعی را برای حفظ خود به جای حفظ نظام سال‌هاست دنبال می‌کنند. ۱۲- به امید روزی که همه ما ایرانیان زبان و دلمان یکی شود و بدون استفاده ابزاری از دیگران، جنم و مایه برای هر گونه اقدامی را شخصا داشته باشیم.

یاسر هاشمی هم نامه نوشت

زمان زیادی از انتشار پاسخ فائزه هاشمی به برادر بزرگش آقا محسن نگذشت بود که نامه یاسر هاشمی به خواهرش منتشر شد که او هم به نقد اظهارات فائزه پرداخته بود. در نامه یاسر هاشمی آمده بود: «اول بگویم که حرف‌های تو و نامه محسن، خاطرات جمعه‌های عزیزی را به یادم آورد که همه در منزل پدر جمع می‌شدیم و داغ‌ترین بحث‌ها را داشتیم و حسن ختم، حرفا‌های پدر بود که وقتی ناصبری‌های ما را می‌شنید و می‌دید، با بیان اتفاقاتی از تاریخ اسلام، «انّ ا… مع الصابرین» را در جام جانمان می‌ریخت. اگرچه به آن بخش از سخنان منتشره‌ اخیرت در فضای مجازی نقد جدی دارم، اما این‌گونه اظهارنظرهاست که به آزادی بیان معنا می‌بخشد که دست بر قضا هم‌زمان با انتشار مصاحبه‌ات به‌عنوان یک شخص حقیقی در شبکه‌های مجازی، یک نفر با شخصیت حقوقی در شبکه قرآن صداوسیما، از چشم‌باز کردن یک میت در غسالخانه گفت و آن را معجزه اولیاا… خواند که البته حرف‌های تو آتش تخریبی سابق را زنده کرد و حرف‌های آن امام‌جمعه، آتش در نیزار اعتقادات مردم و باورهای جوانان بود. نمی‌دانم کامنت‌های ذیل مصاحبه خود و نامه محسن را دیدی یا نه که هر چه بیشتر می‌خوانم، نگرانی‌ام برای ایران عزیز دوچندان می‌شود که بعضی‌ها – البته با قیاس مع‌الفارق – دوره‌های متعدد تاریخ ایران را یادآوری کرده‌اند که وقتی تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران، چشم از حقایق تلخ بستند و دل به شیرینی خرافات بستند، مردم از سر ناچاری چشم‌به‌راه بیگانگان نشستند که اگر از ظلم مغ‌های زرتشتی در سال‌های آخر ساسانیان و بعدها حمله مغولانه چنگیز بگذریم، نمی‌توانیم از حمله عثمانیان به ایران بگذریم که دقیقا وقتی اتفاق افتاد که بدعت‌ها و خرافات تشیع صفوی، تعالیم آسمانی تشیع علوی را کمرنگ کرد و نتیجه آن شد که محمود افغان، در جنگی که شبیه یک پیاده‌روی بود، ایران را فتح و جنایاتی در اصفهان کرد که تاریخ از بازنشر آن شرم دارد. چرا به تاریخ دور برویم؟ همین ۱۷۰ سال پیش، امیرکبیر گرفتار معجزه‌سازی‌های ائمه جمعه تهران و تبریز شد و در راه مبارزه با بدعت‌ها سرانجام به شهادت رسید که اولی برای «امین السلطان‌ها» شهادت دروغ می‌داد و معصومیت می‌تراشید و دومی با گاوی که از دست قصاب گریخته، معجزه‌ای ساخته بود که «فلان کور بینا شد، فلان گنگ به زبان آمد و فلان لنگ پا گرفت.» کیست که ایرانی اصیل و مسلمان واقعی باشد و از بلایایی که در سایه قدیس‌سازی‌ها بر سر اسلام و ایران آمده، دل پرخونی نداشته باشد؟! شگفتا که موحدین راستین و دوستداران ایران، بی‌آنکه چشم به ناجی بیگانه بدوزند، یک آرزوی واحد و تلاش برای برآورده شدن آن آرمان داشتند و دارند که همانا آگاهی مردم است و نوشته‌ام را با سخنانی از آیت‌ا…‌هاشمی‌رفسنجانی در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز به پایان می‌برم که «مسیر کلی رهایی جوامع بشری، رشد آگاهی مردم در جهت حاکمیت انسان‌هاست و خوشبختانه شرایط ایران از لحاظ سطح آگاهی دختران و پسران و وجود جوانان مستعد به‌خوبی تغییر کرده و آینده خوبی در انتظار مردم ایران است.» ان‌شاا….

دلواپسان خوشحالند

دلواپسان هم به خیال اینکه اعضای بیت‌ آیت‌ا… هاشمی دارای اختلاف با هم هستند، درصدد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود می‌افتند، مانند دیروز که یک عضو هیات‌رئیسه مجلس در تذکری در جلسه علنی گفت: برخی آرزو کردند که کاش ترامپ رای می‌آورد تا به ایران فشار بیشتری وارد می‌کرد. اینها هویت واقعی خود را برملا کردند. برادران اینها در سال ۸۸ به آمریکایی‌ها گفتند بیشتر به ایران فشار بیاورید. علیرضا سلیمی افزود: برخی احزابی که این خانم در آنها عضویت دارد چرا سکوت کردند؟ البته برادرش موضعی گرفت ولی احزاب چرا ساکت هستند؟ /آرمان ملی

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا