ترامپ «موضوع تقلب» را پیش می کشد
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، شاید امروز در راس تمامی اخبار سیاسی جهان، انتخابات ایالات متحده آمریکاست که در کمتر از یک هفته دیگر برگزار میشود. در این میان حرف و حدیثها فراوان است و امورات بسیاری از کشورها به اما و اگرهای این عرصه گره خورده و بسیاری از کشورها اقدامات خود را متوقف کرده و به بعد از انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده موکول کردهاند. در این میان آنچه این رقابت را نزدیکتر کرد این بود که کرونا، کارآمدی سیاسی و مدیریتی آمریکا را برای نخستینبار در مدت چهار سال زیر سوال برد. در واقع ترامپ نتوانست الگوی مدیریتی موفق برای مهار کرونا در جامعه قریب به ۳۰۰میلیون نفری آمریکا ارائه دهد. اوج این ناکارآمدی در ابتلای شخص ترامپ به کرونا نمایان شد. عدم توجه به اصول بهداشتی و تاکید بر برگزاری کمپینهای تبلیغاتی با نادیده گرفتن هشدارها نسبت به هرگونه تجمع، درآوردن ماسک از چهرهاش در هنگام سخنرانی، همگی این تصور را در میان افکار عمومی مردم آمریکا ایجاد کرد که ترامپ فاقد توانایی برای عبور از بحران کروناست. طبیعی است که این امر بر کاهش اقبال مردمی به ترامپ تاثیر گذاشت. در برابر بایدن با رویکرد و استراتژی کاملا حسابشده و با برنامه وارد عرصه انتخابات آمریکا شده و توانسته تا به امروز مطابق نظرسنجیها اقبال عمومی را به خودش جلب کند. در این میان آنچه در ایران بیشتر مورد بحث قرار گرفته است، در وهله اول این است که چه کسی پیروز خواهد شد و در وهله بعد روابط ایران و ایالاتمتحده پس از انتخابات به کدام سمت سوق پیدا میکند و آیا در کوتاهمدت شاهد تنش دیگری خواهیم بود یا خیر. در راستای بررسی این مساله گفتوگویی با دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری داشته است که در ادامه می خوانید.
کمتر از یک هفته تا زمان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باقی مانده است، فضای سیاسی این کشور را چگونه میبینید؟
آنچه امروز انتخابات آمریکا را تا حدودی متفاوت کرده این است که ترامپ در ایالتهایی کــــه بــهصـــورت سنـــتــی طرفدار جمهوریخواهان هستند و در ایالتهایی که با اتکا به آنها در سال ۲۰۱۶ موفق به پیروزی شد وضعیت خوبی ندارد اما باید منتظر ماند و مشاهده کــــرد که در عمل چه اتفاقی رخ خواهد داد. ترامپ در عرصه انتخابات پیش رو کار به مراتب سختتری را نسبت به سال ۲۰۱۶ در پیش دارد و این از همین امروز بهخوبی مشخص است که دیگر نمیتواند به تمامی آن ایالتهایی که با اتکا به رای الکترال آنها پیروز شد، فاتح انتخابات شود. آنچه قطعی است، اگر بخواهیم از امروز ترامپ را بازنده انتخابات ندانیم و نگاهی خوشبینانه نسبت به آرای او داشته باشیم، مشخصا او کار سختی را در پیش دارد و به مراتب نبرد سختتری نسبت به سال ۲۰۱۶ در انتظار او است.
ترامپ در راستای کارشکنی و ایجاد تنش در داخل آمریکا دست به اقدام خاصی خواهد زد؟
در این میان آنچه اهمیت دارد این است که به علت شیوع گسترده کرونا در ایالاتمتحده، رایگیری پستی به مراتب نسبت به دورههای قبل بیشتر خواهد بود. این مقولهای است که ترامپ به آن دل خوش کرده است تا بگوید در انتخابات تقلب شده و آرا دستکاری شده تا یک جو روانی و یک تنش ایجاد کند تا خود را به پیروزی نزدیکتر کند. از نظر روانی باورپذیرتر این است که احتمال دارد در آرای پستی تقلب صورت گرفته شده باشد. ترامپ در این عرصه شروع به حاشیهسازی کرده و عنوان کرده است که دموکراتها بیش از آنچه نیاز بوده است برگه رایگیری توزیع کردهاند و به همین شکل به دنبال برهمزدن جو است و قصد دارد تا اذهان عمومی و مسئولان ایالاتمتحده را به سمت خود بکشاند یا در انتخابات خلل ایجاد کند. این تنشهایی که ترامپ بهتنهایی ایجاد میکند کارساز نیست و حتما باید رای دادگاه نیز با او همراه باشد تا بتواند اقدامی انجام دهد و به صرف حرف زدن نمیتواند قدمی در این عرصه پیش بگذارد. ترامپ این شانس را دارد که در دیوان عالی ایالاتمتحده ادعاهای خود را مطرح کند و با توجه به اینکه در این دیوان کفه ترازو به نفع جمهوریخواهان سنگینی میکند اقدامی را انجام دهد.
ترامپ در چه صورتی به نتیجه خواهد رسید؟
این تلاشها زمانی ممکن است به نتیجه برسد که اختلاف آرای ترامپ و بایدن کم باشد. این امر اهمیت دارد زیرا اگر اختلاف آرا زیاد باشد به خودیخود نمیتوان در آن شک و شبههای ایجاد کرد. همه چیز بستگی به این دارد که میزان اختلاف آرا در شکست ترامپ از بایدن چقدر باشد.
تحریمهای اخیر علیه ایران در این برهه زمانی با چه اهدافی صورت پذیرفت؟
ترامپ در تحریمهای اخیر علیه ایران نقشآفرینی نکرد و این اقدامات را وزارت خارجه آمریکا انجام میدهد و ترامپ در این حوزه دست آنها را باز گذاشته است تا ایران را پای میز مذاکره بکشانند. وزارت خارجه آمریکا امروز در دست کسانی است که یک عقده بسیار از ایران دارند و متوجه شدهاند که ترامپ ممکن است رئیسجمهوری یک دورهای باشد. در همین راستا به دنبال این هستند که شکلگیری مجدد برجام را بهشدت دشوار کنند. آنها به دنبال این هستند که اقدامی انجام دهند که ایران تا یک سال دیگر نتواند از برجام استفاده کند و از طریق حقوقی به دنبال این هستند تا در مسیر ایران موانعی ایجاد کنند.
آیــا هــمانــگونه که ترامپ یکشبه از برجام خارج شد، بایدن نیز میتواند تحریمهای وضعشــده زمان ترامپ را بهزودی لغو کند؟
بازگشت بایدن به برجام بهسادگی صورت نمیپذیرد چرا که حتما آمریکا از فشار حداکثری که ترامپ در زمینه با برجام ایجاد کرده است، نهایت بهره را خواهد برد. آمریکا این استفاده را خواهد کرد تا مطمئن شود، ایران حاضر خواهد بود درباره موضوعاتی که نقص برجام قلمداد شده و امروزه بسیاری از آمریکاییها برروی برطرف کردن آن توافق دارند، تن دهد. موضوعات مربوط به منطقه و مذاکرات تسلیحاتی ایران از جمله این مسائل است. تا زمانی که چنین اطمینانی به دست نیاید، تصور نمیشود که بایدن عجلهای برای پیشقدم شدن در زمینه اجرای مجدد برجام داشته باشد. تعدد تحریمها و پیچیدگیهای حقوقی بهگونهای است که کار بایدن را کمی برای لغو سریع تحریمها سخت خواهد کرد.
تهدیدها و ادعاهای ایالاتمتحده پس از لغــو تــحریمهای تسلیحاتی میتواند صحت داشته باشد؟
اگر منطقه غرب آسیا به انبار مهمات و بشکه باروت تبدیل شده به خاطر فروش بیحد و مرز تسلیحات از سوی آنها به کشورهای منطقه است. آنچه موجب ناامنی در منطقه شده، سیاستهای آمریکا در قبال خاورمیانه است که در برخی از موارد همراه با همکاری کشورهای اروپایی بوده است. از طرفی سیاست فروش بی حد و مرز سلاح از سوی آنها منطقه را به انبار مهمات تبدیل کرده است. از دید ایران، منطقه به شکل خطرناکی در حال تبدیل شدن به بشکه باروت و انبار مهمات است؛ به همین خاطر، اولویت ایران برقراری رژیم کنترل تسلیحات، توقف فروش بیحد و مرز سلاح به کشورهای منطقه و برقراری یک نظام همکاری دستهجمعی برای تامین امنیت منطقهای است. خرید تسلیحات و تولید سلاح باید بر اساس نیازهای مشروع و قابل فهم کشورها باشد. اگر رژیم کنترل تسلیحات و نظام همکاریهای دستهجمعی حاکم شود، در آن صورت ما شاهد رقابتهای تسلیحاتی در منطقه نخواهیم بود اما اگر پروپاگاندای ایرانهراسی و بزرگنمایی خطر ایران ادامه یابد، رقابتهای تسلیحاتی ناخواسته به منطقه تحمیل میشود. تحمیل رقابتهای تسلیحاتی به منطقه، ابعاد، آثار و پیامدهای ناخواسته و منفی شدیدی برای دنیا بهویژه کشورهای منطقه به همراه خواهد داشت؛ بهطوریکه هیچ کشوری نمیتواند از آن مصون باقی بماند.
تاکید آمریکا بر عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی در این برهه زمانی به چه علت است؟
نمایشهای اخیر عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیمصهیونیستی در واشنگتن میتواند دستکم در تبلیغات دولت ترامپ برای افرادی که به چنین موضوعاتی اهمیت میدهند، مهم باشد اما نمیتواند تاثیر قابلتوجهی در افزایش میزان محبوبیت و رأی ترامپ در پایگاه خودش در داخل آمریکا داشته باشد. پایگاه رأی ترامپ در بین کسانی است که دغدغه اصلی آنها مسائل داخلی آمریکــاست، کـسانی که نسبت بــه سیستم آمریکا در داخل به لحاظ اقتصادی مانند مشاغل یا نظام بهداشتی بیشتر حساس هستند تا موضوعات خارجی، آن هم در مناطق دوردست. موضوع مناقشه اعراب و اسرائیل در دهههای گذشته همواره جنبه نمادین در پیشرفت سیاستهای آمریکا در منطقه موسوم به خاورمیانه داشته است. بهطور تاریخی و اصولی میان دموکراتها و جمهوریخواهان در نسبت شان با رژیمصهیونیستی تفاوت چندان عمدهای وجود نداشته است اما به نظر میرسد احزاب مختلف اسرائیل با احزاب آمریکا نسبتی برقرار کردهاند. در واقع از دوره اوباما با افزایش اختلاف میان نگاه دموکراتها و بخشی از اسرائیل به مسائل خاورمیانه و بهطور خاص مساله اعراب و اسرائیل شکافی پیش آمد که در حقیقت مرتبط به گسیختگی میان دموکراتها و نگاه افراد حاکم بر اسرائیل، یعنی طیف نتانیاهو و تندورهاست. برجام هم نقش کلیدی در این ماجرا ایفا کرد؛ اما همین دموکراتها با طیفهای میانهرو اسرائیل رابطه بسیار قوی دارند. وی با بیان اینکه جمهوریخواهان به طیف تندرو اسرائیل نزدیکتر شدند که در دوره ترامپ شاهد اوج آن هستیم. از طرفی، لابی اسرائیل در آمریکا هم دچار انشقاقی عمده است. آیپک امروز کاملا تحتتاثیر دیدگاههای افراطی نتانیاهو قرار گرفته، آن را تبلیغ میکند و بهدنبال حامیانی برای او میگردد. درحالیکه لابیهای دیگری هم وجود دارند که به طیف میانهرو احزاب اسرائیل نزدیکتر هستند و آنها دموکراتها را ترجیح میدهند.
از نظر ایـــن طــیــف از لابیهای صهیونیستی حتی به اصطلاح پیشرفتها در عادیسازی روابط امارات و بحرین و اسرائیل کمکی به صلح برای اسرائیل نکرده و نمیکند. همانها هستند که با ادامه اشغال کرانه باختری و انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس هم مخالف بودند.
رژیمصهیونیستی تمایل به انتخاب کدام نامزد در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارد؟
در مجموع برای رژیمصهیونیستی تفاوت عمدهای میان ترامپ و بایدن وجود ندارد و هر کدام از آنها انتخاب شوند حتما منافع اسرائیل را در این منطقه در اولویت قرار خواهند داد؛ تنها شدت عمل و تاکتیکهایی که در این حمایت به کار میگیرند، ممکن است متفاوت باشد. آنچه شاهد بودیم تشکیل محوری است که محمد بنسلمان و بنزاید در رأس آن هستند و بحرین هم به آنها پیوسته است. همان اردوگاهی که جنگ یمن را پیش برد و در رأس مخالفان برجام و حامیان به اصطلاح منزوی کردن ایران بود. اینها خواستار ادامه دولت ترامپ برای بار دوم هم هستند اما در رابطه با جهان عرب، باید تفاوتهای عمده میان آنها را در نظر بگیریم. به نظر نمیرسد برای قطر، کویت و کشورهای عرب شمال آفریقا حضور ترامپ مزیت محسوب شود. دموکراتها با وجود اینکه این عادیسازی رابطه را مورد تایید قرار میدهند، اما تاکید میکنند که نام آن پیمان صلح نیست، چراکه بحرین و امارات در حــال جـنگ با رژیمصهیــونیــسـتی نبودهاند کـــه امـروز بخواهنـد به صـــلح برسنـــد و بـــه آن مـــیـزان که ترامپ ادعا کرده ثمربخش نیست./آرمان ملی