تمام کاندیداهای نظامی پاستور
خبرمهم: اگر هر فرد نظامی وارد عرصه سیاسی و انتخابات شود، بخواهد یا نخواهد باید گرایش خود را به اصلاحطلبان یا اصولگرایان علنی کند چرا که در عمل جز این دو جریان، جبهه سومی در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد
در چنین شرایطی یک لاین دیگر باز شده است اینکه برخی تلاش کنند خود را وابسته به هیچ یک از این جریانها ندانند! طبیعتا در عرصه سیاسی ایران جز این جریانها گروه و دستهای وجود نداشته و رشد نکرده است! بنابراین در عرصه سیاسی این ادعا که فردی خود را به هیچ یک از این جریانها متمایل نداند بسیار دشوار است.
اما کورسویی برای یک گروه دیگر وجود دارد! درحالی که نخبگان سیاسی مستقل از جریانهای حاکم وجود ندارد اما نخبگان نظامی شاید بتوانند این جای خالی را پر کنند!
دست کم به زعم خودشان! در چنین شرایطی نامهای نظامی بیشتری شنیده میشود که سودای ریاست جمهوری دارند!
اولین نظامیهای سیاست دوست!
محسن رضایی اولین نظامی بود که خط عوض کرد و وارد سیاست شد با این حال تلاشهای او در چند دوره با شکست مواجه شد. رضایی در سالهای ۸۴، ۸۸ و ۹۲ شانس خود را برای حضور در پاستور امتحان کرد اما نتیجهای در برنداشت. او بارها با انتقاد از روسای جمهور از احمدینژاد گرفته تا روحانی تلاش کرده خود را به عنوان فردی شایسته برای ریاست جمهوری معرفی کند. فردی که میگوید اقتصاد بلد است.
او چندی پیش در انتقادی به دولت نوشت:« برخی دولتها در ایران، اقتصاد را الاکلنگی اداره کرده اند؛ به نحوی که کفهای را روی زمین متوقف کرده و کفه دیگر را تقویت کردهاند و بدین ترتیب، تعادل اقتصاد را به هم زده اند؛ یکبار به امید کاذب گشایش بینالمللی و ورود سرمایه خارجی از ناحیه مذاکرات برجام، روی تولید و سرمایه ملی مینشینند و متوقفش میکنند؛ و در آن سو با سد شدن مسیر نقدینگی به تولید، با هدف کنترل تورم، سرمایه ملی را با نرخ سود بالا در بانکها حبس کرده، نظام بانکی را هوا میکنند.
نتیجه این میشود که سیل نقدینگی سد بانکها را شکسته، راهی بازارهای سوداگری و سفتهبازی چون طلا، ارز، مسکن و… میشود، تورم افسار پاره میکند، ارزش پول ملی به سبب تضعیف تولید، تضعیف میشود و سیلی به صورت اقتصاد میخورد.
سال ۹۶ و ۹۷ اینچنین شد.» با این حال معلوم نیست آیا او بازهم حاضر است خود را در مقابل ترازوی رای مردم قرار دهد یا نه! به نظر میرسد در شرایط فعلی رضایی آن چهرهای نباشد که بتواند امیدی ایجاد کند که مردم به پای صندوقهای رای بیایند! به نظر میرسد او در دنیای سیاست باید به همان سطح دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اکتفا کند.
علاوه بر رضایی یک نظامی دیگر هم وجود دارد که سالها برای ریاست جمهوری تلاش کرد اما دست آخر به ریاست مجلس رسید.
تقریبا هیچ ایرانی وجود ندارد که نداند قالیباف چقدر دوست داشته و دارد که رئیس جمهور باشد! او نیز از سال ۸۴ شروع کرد، ۸۸ را به خودش استراحت داد اما در ۹۲ و ۹۶ حاضر بود. کارنامه او نیز در این زمینه تنها با شکست مواجه شده است. قالیباف نیز یکی از منتقدان دولت روحانی از همان سال ۹۲ تا کنون بوده است.
او همین دو ماه پیش در کسوت رئیس مجلس با انتقاد از اقدامات دولت برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی گفت: اینکه برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی لیستی درست کنیم و پروژههای رو به اتمام را با تخصیص اعتبار به پایان برسانیم در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیست. باید نقدینگی بخش خصوصی را به سمت تکمیل پروژههای عمرانی سوق دهیم.
وی گفت: بانک مرکزی رصد تراکنشهای مالی را آغاز کرده و باید با سرعت بیشتری ادامه دهد. در خصوص بورس و سهام عدالت نیز باید روشهای بهتری اجرایی شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از سیاستهای ارزی دولت، گفت: در تخصیص، اولویتبندی و توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی و همچنین کنترل قیمت کالاهایی که با این ارز وارد شدهاند دچار ایرادات اساسی بودیم. با این حال به نظر میرسد سقف بلندپروازیهای قالیباف نیز پس از چندین دوره تلاش برای دست یابی به پاستور همان بهارستان است!
حسین دهقان و میل به ریاست
رضایی و قالیباف اولین نمونه نظامیهایی بودند که تلاش کردند رئیس جمهور شوند اما از قرار آخرین موارد نیستند. به تازگی و برای انتخابات ۱۴۰۰ نام حسین دهقان نیز شنیده میشود. روزنامه شرق درباره حضور او در ۱۴۰۰ مینویسد:« اینکه چرا از سردار دهقان بهعنوان یکی از گزینههای ریاستجمهوری سال بعد نام برده میشود، احتمالا به گفتوگوی او با سالنامه سال ۹۷ مجله مثلث برمیگردد، آنجا که گفته بود: «در ۹۶ هیچوقت ارادهای برای این کار نداشتم. برای ۱۴۰۰ بسته به زنده بودن دارد». همین جمله نشان میدهد که سردار تجربه حضور در سه دولت را پشتوانه خود کرده تا شانس خود را برای ۱۴۰۰ امتحان کند.
کار با سه دولت این پتانسیل را برای دهقان ایجاد کرده که خود را فراجناحی بداند و اما اینکه دو جناح مهم کشور تن به حضور یک فرد غیرجناحی بدهند کار را برای او دشوار میکند. سردار دهقان در صورت حضور در انتخابات، راهی را خواهد رفت که پیشتر از سوی سه نظامی دیگر امتحان شده ولی آنها کامیاب نبودهاند؛ علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف. جالب آنکه گفته میشود سردار دهقان با هر سه این افراد نیز برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری رایزنی کرده است.»
بااینحال، محمداسماعیل کوثری، نماینده سابق مجلس و عضو جبهه پایداری که سابقه نظامیبودن نیز دارد و سردار سپاه است، از جمله افرادی است که اعتقاد دارد افرادی چون سردار دهقان، اتفاقا سابقه سیاسی دارند و بعدها لباس نظامی به تن کردهاند.
او در گفتوگویی درباره نظامیهایی که در انتخابات ریاستجمهوری رای لازم را نیاورده بودند، گفته: «اولا اکثر قریب به اتفاق این برادران قبل آنکه نظامی شوند، قبل انقلاب دانشجو بودند. برحسب ضرورت لباس پرافتخار بسیج و سپاه پاسداران پوشیدند و به تمام معنا خدمت کردند. حالا در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شدند و رای نیاوردند اما خیلی چهرههای سیاسی هم رای نیاوردند، طبیعی است چون مردم انتخاب میکنند و نهایتا یک نفر از میان نامزدها رئیسجمهور میشود».
محمدعلی پورمختار نماینده ادوار مجلس که سابقه نظامی دارد نیز از هم لباسان خود دفاع کرده و پیش از این گفته بود: «من به لحاظ شناختی که از محسن رضایی داشتم ایشان را یک آدم استراتژیست و دارای تفکر میدانم و برهمان مبنا اعتقاد دارم که اگر ایشان رئیس جمهور میشد نه به لحاظ تعصب نظامی گری و پاسداری، بلکه به خاطر شخصیت خودش، با همین نگاه به ایشان رای دادم .
ولی خب دیدگاهی که وجود دارد و بعضا هم رسانهها این را تشدید میکنند و گسترش میدهند که نظامیها نباید رئیس جمهور شوند، من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیس جمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد.»
در واقع به نظر میرسد نظامیهای وارد شده به سیاست تلاش میکنند از هم رزمان سابق خود در میدان رزم جدید دفاع و حمایت کنند. خبرگزاری خانه ملت حسین دهقان را اینچنین معرفی میکند:« او از سپاه برآمده و اکنون مشاور صنایع دفاعی مقام معظم رهبری است.
نام دهقان طی سالهای جنگ با قرارگاه ثارالله(ع) و فرماندهی عالی مجموعه یگانهای رزمی استان تهران همراه شد. بعد از آن هشت سال نیز مسئولیت جانشینی ستاد مشترک سپاه و بنیاد تعاون این نهاد را به عهده گرفت. او در سالهای ۶١ تا ۶٣ فرمانده سپاه سوریه و لبنان (بعد از تهاجم نیروهای اسرائیل به لبنان) به یاری جبهه مقاومت هم شتافته بود.
دهقان در سالهای ۶۵ تا ۶٩ قائممقام فرمانده نیروی هوایی سپاه و بعد از آن فرمانده نیروی هوایی سپاه بود. جانشینی ستاد مشترک سپاه، بنیاد تعاون سپاه، جانشینی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، معاونت رئیسجمهور و ریاست بنیاد شهید را نیز در کارنامه دارد. وی طی سالهای جانشینی وزیر دفاع نقش موثری در ورود بخش دفاعی به عرصه جدید قدرتسازی در حوزههای سخت و نرم داشت. »
فرماندهانی از خاتم الانبیا(ص)
رستم قاسمی فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیا (ص) و وزیر نفت دولت دوم
احمدینژاد دیگر چهره نظامی است که از او در محافل رسانهای به عنوان یک کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نام برده میشود. وب سایت نامه نیوز درباره او نوشته است:« رستم قاسمی وزیر نفت احمدینژاد گزینه بعدی اصولگرایان است. گزینهای که به سیاستهای اقتصادی دولت روحانی انتقادات جدی دارد و در صورت ورود به رقابتهای انتخاباتی باید برنامه اقتصادی قابل توجهی ارائه کند.
البته او بدون برنامه هم حمایت جبهه پایداری و طیف نزدیک به احمدینژاد را دارد.» نامهای نظامی برای پاستور همچنان در حال افزایش است حالا صحبت از رئیس فعلی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) سپاه است. سعید محمد که بر مهمترین نهاد اقتصادی سپاه پاسداران تکیه زده است، چهرهای است که گفته میشود میتواند نامزد انتخابات سال آینده باشد.
البته اگر شورای نگهبان او را به عنوان یک رجل سیاسی تایید کند. ۱۵ مهر ۱۳۹۷ سعید محمد به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. او جانشین سردار عبادالله عبدالهی شد که از سال ۱۳۹۱ در این سمت حضور داشت.
سعید محمد ۵۰ سال دارد و از جمله فرماندهان جوان در سپاه به حساب میآید. قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص)، قرارگاهی از زیرمجموعههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در حال حاضر میتوان گفت بزرگترین پیمانکار پروژههای دولتی است. قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) پس از پایان جنگ ایران و عراق و به دستور مقام معظم رهبری و با حکم محسن رضایی تشکیل شد و هدف از تاسیس آن کمک به سازندگی کشور اعم از مشارکت در پروژههای «آبرسانی، نفت و گاز، سدسازی، انتقال آب و نیرو و راهسازی» بود.
این قرارگاه تحت تحریمهای شدید بینالمللی قرار دارد. با این همه، فقدان سابقه سیاسی برای سعید محمد باعث شده تا ناظران سیاسی، تایید صلاحیت این چهره کمتر شناخته شده در فضای سیاسی را بعید دانسته و تاکید کنند که سعید محمد به دلیل عدم برخورداری از سوابق سیاسی و اجرایی، نمیتواند به عنوان یک رجل سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ حضور یابد.
نظامیها هویت مستقلی نیستند
درحالی که به نظر میرسد نظامیها برای ۱۴۰۰ انگیزه بیشتری برای رقابت در کارزار انتخابات دارند درباره اینکه آیان آنها میتوانند جریان سومی باشند که خود را فراتر اصلاحطلبان و اصولگرایان معرفی کنند با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم.
داریوش قنبری در این باره گفت:«به هرحال هر نظامی که بخواهد وارد عرصه سیاسی شود و برای رئیس جمهوری کاندیدا شود در قالب همین دو جریان اصلاحطلب یا اصولگرا قرار میگیرد، نظامیها نیز گرایش سیاسی دارند و اگر زمانی به دلیل شغل خود این گرایش را علنی نکردهاند اما با حضور در انتخابات ناگزیر گرایش آنها مشخص میشود، اینکه برای آنها هویت مستقلی قائل شویم نیز در واقع در عمل شدنی نیست چرا که بخواهیم یا نخواهیم عرصه سیاسی جمهوری اسلامی ایران محدود به همین دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا است.»
او افزود:«شاید برخی اصولگرایان مایل باشند نام خود را عوض کنند اما در ماهیت ماجرا تفاوتی نمیکند و در نهایت هر نظامی نیز وارد سیاست شود در همین قالب تقسیمبندی میشود.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت:«بنابراین با پذیرش اینکه جریان سومی به نام نظامیها شدنی نیست میتوان گفت آنها نیز میتوانند با کنارهگیری از امور نظامی مانند هر فردی دیگر خود را کاندیدای ریاست جمهوری کنند و در نهایت این مردم هستند که تصمیم میگیرند چه کسی را انتخاب کنند.»
قنبری در پایان تاکید کرد:«صرف حضور نظامیان در عرصه سیاسی ایرادی ندارد اما آنچه در ادبیات سیاسی مذمت میشود این است که نظامیها با اعمال نفوذهای ویژه وارد عرصه سیاسی شوند!»/آفتاب یزد