تکلیف قهرمانی مهم تر است یا کارکردهای فوتبال؟

خبرمهم: عده‌ای معتقدند ما نمی توانیم مثل آلمان و اسپانیا پروتکل‌های شدید را رعایت کنیم و چه تضمینی وجود دارد کسی مبتلا به کرونا نشود؟ عده‌ای هم معتقدند این‌ها بهانه‌ای است تا ...

به گزارش بخش ورزشی سایت خبرمهم، بالاخره بعد از کلی انتظار، مسابقات یکی از لیگ‌های معتبر فوتبال دنیا یعنی بوندسلیگای آلمان، دیروز از سر گرفته شد. آن‌هم درشرایطی که فوتبال شکل و شمایل قبل را نداشت، خبری از تماشاگر نبود، فاصله‌گذاری اجتماعی روی نیمکت‌ها و حتی در تشریفات ابتدایی شدید بود. البته لیگ کره‌جنوبی زودتر از آلمان شروع به‌کار کرد. لیگ‌های دیگر هم کم‌کم از راه خواهند رسید. لیگ برتر فوتبال کشورمان هم گویا از دهه آخر خرداد از سر گرفته می‌شود. هرچند این بازگشایی لیگ موافقان و مخالفان زیادی دارد. عده‌ای معتقدند ما نمی توانیم مثل آلمان و اسپانیا پروتکل‌های شدید را رعایت کنیم و چه تضمینی وجود دارد کسی مبتلا به کرونا نشود؟
عده‌ای هم معتقدند این‌ها بهانه‌ای است تا جلوی قهرمانی مجدد پرسپولیس گرفته شود و اگر قرار بر برگزار نشدن لیگ باشد باید قرمزها به‌عنوان قهرمان اعلام شوند اما هر دو طرف ماجرا از یک موضوع مهم غافل هستند ، فوتبال فقط و فقط برای اعلام قهرمان، مشخص شدن سهمیه آسیایی و صعود و سقوط تیم‌ها به دسته بالاتر و پایین‌تر نیست.به فرض لیگ هم تعطیل شود با اعلام قهرمانی پرسپولیس یا بدون آن. آیا مشکل حل شده؟
در حالی‌که سازمان بهداشت جهانی معتقد است موج دوم این ویروس از پاییز و زمستان خواهد آمد و تا تولید واکسن هم حدود ۱۶ ماه فاصله داریم تکلیف لیگ بعدی چه می‌شود؟ حتی اگر ایده برگزاری متمرکز لیگ در منطقه سفیدی مثل کیش را بپذیریم می توان لیگ امسال را  به پایان برد اما برای سال بعد همچنان چالش خواهیم داشت؛ چرا که برگزاری مسابقات متمرکز برای یک سال غیرممکن است. آیا فوتبال برگزار می‌شود که فقط قهرمانش مشخص شود یا در پس این نتایج کارکردهای مهمی به‌لحاظ اجتماعی و فرهنگی برای جامعه دارد؟ فوتبال باید با رعایت شدید ضوابط بهداشتی برگردد همان‌طور که بسیاری از مشاغلی که جامعه به کارکرد آن‌ها نیاز دارد به صحنه برگشتند. مشکل تعطیلی فوتبال این نیست که قهرمان و سهمیه آسیایی بلاتکلیف می‌ماند. چالش این‌جاست که فوتبال به‌عنوان جزئی از جامعه که بر آن اثر می‌گذارد و از جامعه تاثیر می‌گیرد باید همچنان کارکردهایش را حفظ کند و اگر این کارکردها را باور داشته باشیم جای خالی‌اش را حس می‌کنیم. فوتبال به رغم حاشیه‌های بعضاً زشتش به نشاط اجتماعی و انسجام جامعه با نزدیک کردن قشرها و نسل‌ها کمک می‌کند. وقتی بهانه‌های همدلی، همراهی و هم‌صحبتی افراد بیشتر و در یک کلام انسجام و نشاط جامعه بیشتر باشد آستانه تحمل فردی و جمعی در برابر مشکلات هم بالاتر می‌رود. فوتبال فقط سرگرمی ساده نیست؛ از جنبه ورزش قهرمانی و ملی مثل انتخابی جام‌جهانی، لیگ قهرمانان آسیا و… می‌تواند ارتباط مستقیمی با غرور ملی هم داشته باشد و وقتی لیگ برتر را تعطیل فرض کنیم از جنبه ملی هم لطمه خواهیم خورد. نباید فراموش کرد جایگاه فوتبال در جامعه ما و کارکردهایش محصول زمان کوتاهی نیست که بتوان به‌راحتی و در بازه زمانی کوتاهی برایش جایگزینی هم پیدا کرد. فوتبال در جامعه ما و برای طیف فراگیری از مردم با جنسیت و سن و موقعیت اجتماعی متفاوت، چیزی شبیه سینما در هندوستان است. بازتابی از رویاها، انعکاسی از زندگی و هویت بخش. با موفقیت‌های فوتبالی انگار یک اتفاق بزرگ جمعی رخ داده و با ناکامی‌ها همه در بهت و ناراحتی هستند. حتی ماجرا چنان پیچیده می‌شود که ما برای باخت‌هایی مثل بازی با آرژانتین و اسپانیا جشن هم می‌گیریم و کارناوال خیابانی راه می‌اندازیم. فوتبال از آن‌جا که یک ورزش گروهی است تمرین کار تیمی و همدلی و همراهی است و در کشور ما پرطرفدارتر از ورزش‌های انفرادی است. در کنار این موضوع به‌واسطه این‌که امکانات کمی هم می‌خواهد تجربه مشترک آدم‌های بیشتری هم هست و همین به محبوبیتش اضافه کرده است. پیگیری ورزشی که در آن تجربه‌ای ندارید چندان جذاب نیست اما فوتبال آماتور و زمین‌خاکی تجربه فراگیر ایرانیان بسیاری است. در فوتبال است که در یک لحظه قهرمان می‌شوید و با یک اشتباه مغضوب. قوانین و تاکتیک‌های جالبش تمرین نظم و تلاش و استمرار است. در فوتبال است که استعداد حرف آخر را نمی‌زند و توجه به کار تیمی و نقشی که برای هر فرد مشخص شده موفقیت تیم را تضمین می‌کند. برای تیم یا بازیکنی که دوستش داریم اصطلاح و نماد می‌سازیم، جامعه را به‌خاطرشان به دو بخش ما و آن‌ها تقسیم می‌کنیم و ناگهان تعصب یک بازیکن محبوب با پول بیشتر یا امکان پیشرفت رنگ می‌بازد و هوادار می‌ماند با عشقی که لطمه خورده است. همه این تضادها و ظرایف ،فوتبال را به اتفاقی خاص فراتر از نتیجه یا سرگرمی در لحظه تبدیل می‌کند و می‌شود پدیده‌ای که فرهنگ‌ها و ملت‌ها را به هم نزدیک می‌کند؛ انعکاسی از واقعیت‌های هرجامعه. مثل فوتبال خشن انگلستان، فوتبال منظم آلمان، فوتبال پرشور برزیل یا لیگ جذاب اسپانیا که به احترام فوتبال تهاجمی، هیچ نتیجه‌ای در اولویت نیست و همه این‌هاست که باعث می‌شود بدانیم جامعه به فوتبال نیاز دارد همان‌طور که به نانوا نیاز دارد، همان‌طور که حضور دیگر مشاغل و حرفه‌ها مهم است. البته با دقت زیاد برای حفظ سلامتی بازیکنان و کادر تیم‌ها. تجربه جالب لیگ آلمان که حتی ذخیره‌ها با ماسک و فاصله زیاد از هم نشسته بودند می‌تواند در این زمینه به ماکمک کند تا از فوتبال در این روزهایی که جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان بیشتر در منزل هستند لذت ببریم./خراسان

خروج از نسخه موبایل