ورزشی

فرهاد؛ «شو من» یا «الهام‌بخش»؟

خبرمهم: رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران در حالی به ایستگاه بیست‌وپنجم رسیده که وضعیت یکی از تیم‌های مطرح و محبوب ایران همچنان مبهم است؛ ابهام درباره شرایط مدیریتی، اقتصادی و صدالبته ورزشی. استقلال که با آوردن استراماچونی ایتالیایی می‌رفت تا به ناکامی‌اش در بردن لیگ برتر آن‌هم بعد از چندین سال پایان دهد، با جدایی ناگهانی او دوباره به ورطه همیشگی پرسش‌های بی‌پاسخ رسید: اینکه آیا می‌تواند مثل رقیب دوباره لبخند رضایت را بر لبان هوادارانش بنشاند یا خیر؟

به گزارش بخش ورزشی سایت خبرمهم، با معرفی فرهاد مجیدی به‌عنوان سرمربی تازه، مدیریت این باشگاه امید زیادی داشت حداقل سکو را به دست بیاورد؛ سکویی که سال‌هاست علیه آنها و البته وزارت ورزش شعار می‌دهد. درست یا غلط، بخش عمده‌ای از هواداران استقلال اعتقاد دارند وزارت ورزش «هوا»ی تیم رقیب را بیشتر از استقلال دارد. بااین‌حال، آمدن فرهاد مجیدی، یکی از اسطوره‌های باشگاه، می‌توانست سرآغازی برای عبور از بحران چندساله باشد. فرهاد علاوه بر اینکه خون «آبی» در رگ داشت، در زمره مربیان نسل نوظهور فوتبال هم محسوب می‌شد که کلی تجربه از حضور در دوره‌های مربیگری سطح بالا به‌ویژه از حضورش در اسپانیا به دست آورده بود.
آمدن فرهاد و البته ادامه پیروی او (به‌ظاهر) از سبک‌وسیاق استراماچونی، استقلالی‌ها را امیدوار کرده بود که با همین مربی ایرانی هم بتوانند جام قهرمانی را بالای سر ببرند؛ اما در این بین اتفاقات ریزودرشتی رخ داد که حالا توانایی‌های فنی فرهاد مجیدی را هم زیر سؤال برده است؛ الان شاید کمتر هوادار استقلالی از خودش بپرسد این تیم قهرمان لیگ برتر می‌شود یا نه؟ سؤال عمده آنها این روزها این است که آیا استقلال با فرهاد مجیدی می‌تواند سهمیه لیگ قهرمانان آسیا برای فصل بعد را بگیرد یا نه؟
استقلال در میانه مسیر با فرهاد مجیدی به بالای جدول رسید، ولی بعد اتفاقاتی رخ داد که آنها را از صدر دور و دورتر کرد. عمده دلیل این اتفاقات را می‌شود در رفتارهای خود مجیدی جست؛ مربی‌ای جوان و احساسی که بیش از آنکه توانایی‌اش را برای تیم در زمین مسابقه بگذارد، انرژی‌اش را صرف جنگیدن در فضای مجازی کرد. او با پست‌هایش التهابی ناخواسته به وجود آورد که رفته‌رفته آن رفتار دامن بازیکنانش را گرفت؛ آنها هم در برهه‌های حساس، هیجانی بازی کردند و امتیازات مهمی را از دست دادند.
به غیر از آن، انتقاد زیادی که از فرهاد مجیدی می‌شود، درباره شیوه بدن‌سازی بازیکنانش است؛ جایی که حتی عده‌ای معتقدند او مربی مناسب این کار را هم نتوانسته برای استقلال بیاورد. مصدومیت‌های زیاد و از همه مهم‌تر رباط‌های پاره‌ای که روی دست باشگاه ماند، گواه روشنی برای منتقدان فرهاد در این زمینه بود.
داستان کرونا و رفتار استقلالی‌ها و البته لج‌بازی فرهاد مجیدی درباره رعایت‌کردن یا رعایت‌نکردن پروتکل‌های بهداشتی هم دیگر موضوعی بود که تمرکز را از این تیم گرفت؛ استقلالی‌ها برخلاف دیگر تیم پایتخت یک‌باره با شمار زیادی از بازیکنان کرونایی روبه‌رو شدند که خود این موضوع، جنجال تازه‌تری را برایشان در پی داشت. نتیجه آن شد که برخلاف خواسته‌شان، مجبور شدند رقابت‌های لیگ برتر را ادامه دهند؛ آن‌هم بدون چند نفر از بازیکنان کرونایی‌شان. البته استقلال هنوز یک معضل جدی به نام غیبت در هفته بیست‌وسوم و بازی برابر پارس جنوبی جم دارد که رأی آن نصف‌ونیمه صادر شده؛ آنها از انجام این بازی سر باز زدند و گفته می‌شود قرار است آن دیدار تکرار شود ولی پارسی‌ها کار را به شکایت کشانده‌اند و می‌گویند باید نتیجه ۳ بر صفر به سود نماینده جم شود. برای تیمی که می‌خواست قهرمان لیگ برتر شود، همین اتفاقات ریزودرشت کافی بود تا امتیازات یکی پس از دیگری از دست برود؛ به‌ویژه در چهار بازی آخر که آنها بردی به دست نیاوردند.
فارغ از آن بازی بلاتکلیف با پارس جنوبی جم، استقلال فعلا با ۳۸ امتیاز در رده ششم جدول رده‌بندی قرار گرفته است. آنها تا پایان لیگ پنج بازی دیگر (دوباره بدون درنظرگرفتن بازی با پارس جنوبی) دارند که همگی سرنوشت‌ساز است؛ هم در تعیین رتبه استقلال برای رسیدن به آسیا و هم در تعیین جایگاه فرهاد مجیدی در این باشگاه برای فصل بعد. این تیم همین فردا باید به مصاف صنعت نفت برود. صنعت نفت درست با یک امتیاز اختلاف پشت‌ سر استقلال در رده هفتم ایستاده است و اگر بتواند از این بازی خانگی سه امتیاز را بگیرد، آن‌وقت جای استقلال را در رتبه ششم هم می‌گیرد! این موضوع فقط یکی از مشکلات استقلال در لیگ است، چون آنها در دو بازی از چهار بازی باقی‌مانده‌شان، باید مقابل تیم‌هایی قرار بگیرند که برای سهمیه آسیا، جدال سختی با هم دارند: یکی با سپاهان و امیرقلعه‌نویی، دیگری هم با شهر خودرو که با وجود تغییرات در کادر فنی، هنوز هم از مدعیان محسوب می‌شود. به غیر از این، دو بازی تقریبا دشوار دیگر برابر نساجی و البته شاهین بوشهری است که برای نیفتادن مبارزه می‌کند. روی کاغذ، با ریتم اخیری که استقلال به‌همراه فرهاد مجیدی داشته، آنها برای گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان آسیا هم کار سختی دارند. البته این فقط روی کاغذ و نظری است که عمده مخالفان مجیدی دارند، چون خودش نظر کاملا متفاوتی با این موضوع دارد. مجیدی می‌گوید: «به حاشیه‌سازان هم که خیلی فعال هستند، باید بگویم که برایم مهم نیست چه می‌گویید. خودتان را خسته نکنید، هم سهمیه می‌گیرم، هم جام حذفی را و هم در آسیا صعود می‌کنم».
وعده‌های فرهاد مجیدی که با فعل مفرد بیان می‌شود، خیلی‌ها را به یاد رفتارهای علیرضا منصوریان، سرمربی سابق این باشگاه انداخته بود که می‌خواست تا سال ۱۴۰۰ تیمی رؤیایی برای باشگاه پرهوادار استقلال بسازد. ازاین‌رو است که عده‌ای از مخالفان، فرهاد مجیدی را هم‌ردیف با منصوریان و یک «شومن» خطاب می‌کنند. البته تفاوتی که فعلا فرهاد مجیدی با منصوریان دارد این است که می‌تواند در هفته‌های پیش‌رو ثابت کند برای بازیکنانش نه یک شومن بلکه یک «الهام‌بخش» است؛ بر کسی پوشیده نیست فرهاد مجیدی انگیزه زیادی برای رسیدن به موفقیت دارد. او این موضوع را در گفت‌وگوهایش نشان داده و حتی می‌گوید به بازیکنانش هم باور دارد؛ «‌من به این تیم ایمان دارم. می‌دانید چرا؟ چون در چشم‌های تک‌تک بازیکنانم امید و فعل خواستن موج می‌زند. هیچ اتفاقی نمی‌تواند ما را از هدفمان دور کند؛ حتی آمار مصدومیت. بازیکنان استقلال روزهای سختی را گذراندند؛ بحران‌ها و شرایطی استثنائی، اما همه آنها به یک پایان خوب در آخر فصل فکر می‌کنند». پایان خوب طبق وعده‌های مجیدی، گرفتن سهمیه آسیا برای فصل بعد و البته قهرمانی در جام حذفی است، ولی کسی که از روی سناریوی نانوشته می‌خواند، می‌داند که ممکن است پایان هر داستانی الزاما شیرین نباشد. مجیدی با گفتن جملات فوق سعی در بالابردن انگیزه بازیکنانش داشته تا روحیه جنگندگی آنها را بالا ببرد ولی اگر در انجام همین مورد هم ناکام بماند، آن‌وقت باید ادعای مخالفانش مبنی‌بر «شومن»‌بودن را بپذیرد و به احتمال زیاد باید با برچسب «مربی اخراجی» کنار بیاید./شرق

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا