به گزارش بخش ورزشی سایت خبرمهم، دوران خوش استقلال و استرا اما ناپایدار بود و خیلی زود اختلافات و سوءتفاهمها حکم به قطع این همکاری داد.
در بررسی وضعیت سالهای اخیر استقلال، دوره رویایی استراماچونی، پرانتز کوتاهی بین چند فصل کابوسوار است و به همین خاطر نمیتوان هواداران را بابت مرور آن روزها سرزنش کرد. هر نمایش ضعیف استقلال، آنها را با حسرت به یاد شروع فصل و آن دوره امیدبخش میاندازد. با این حال پرونده استراماچونی و پایان عجیبش برای مدیران سابق و فعلی استقلال بهانهای شده تا گاه و بیگاه آن را مرور کنند و با سوار شدن روی موج احساسی هواداران از آن بهره ببرند.
استراماچونی ماههاست از استقلال جدا شده و منطق حکم میکند که نگاه مدیران به آینده باشد. قهرمانی لیگ نوزدهم برای استقلال از دست رفته، مرور آن روزها دردی دوا نمیکند و بهتر است دلسوزان باشگاه به فکر فصل آینده و ساختن تیمی مدعی باشند، با این حال استراماچونی برای گروهی از مدیران اسم رمزی برای کسب محبوبیت یا حمله به رقیب است.
درباره دلایل جدایی مربی ایتالیایی تا به حال روایتهای مختلفی مطرح شده و هرکدام از مدیران دیگری را مقصر جداییاش میداند. بحثی که قرار نیست تمام شود یا منافع حکم میکند که تمام نشود!
در فوتبال رفت و آمد مربیان امری عادی است و هیچ باشگاهی در دنیا نیست که موفقیتش در گرو همکاری با یک مربی خاص باشد، با این حال استراماچونی برای استقلال چنان جایگاهی پیدا کرده که انگار بدون او هیچ راهی برای موفقیت نیست و باید تا ابد حسرت جداییاش را خورد یا وعده بازگشتش را داد.
در این فضای پرابهام، استراماچونی تبدیل به قدیسی شده که قرار بود منجی استقلال باشد، ولی نیروهای اهریمنی مانع آن شدند. با این حال در ماجرای قطع همکاری نمیتوان سهمی برایش قائل نشد و او را کاملاً تبرئه کرد. استراماچونی در اسپارتا پراگ هم پس از برکناری در اواخر فصل اول ترجیح داد تیم جدیدی انتخاب نکند و از غرامت قراردادش استفاده کند. ظاهراً این سناریو در استقلال هم در حال تکرار است. او با استفاده از اهمال مدیران باشگاه توانست قراردادش را یکطرفه فسخ کند و حالا میتواند تا آخرین یورو از قرارداد دو سالهاش را دریافت کند. پس بهتر است استقلال هم برای همیشه استراماچونی را فراموش کند و با نگاهی واقعبینانه به فکر راه خروج از بحران فعلی باشد./ایران ورزشی