به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، انگار که شهرداری تهران به یک باره چشمهایش را باز کرده و حالا با دیدن کودکان زباله گردی که هر روز تا کمر در سطل زباله خم شده اند تا لقمه نانی برای خودشان دست و پا کنند، خونش به جوش آمده و دستور ممنوعیت صادر کرده است. سوال اینجاست حالا قرار است چه اتفاقی بیفتد که کودکان زباله گرد از فقر نجات پیدا کنند؟ چه تضمینی هست که ممنوعیت آنها از این شغل کودکان را به سمت کارهای پر خطر دیگری سوق ندهد؟ چه زیر ساختی برای حمایت از کودکان زباله گرد آماده است؟ آیا این ابلاغیه که روز گذشته توسط شهردار تهران اعلام شد هم مانند همان جمع آوری کودکان کار بی سر و ته نخواهد بود؟
ابلاغیه ممنوعیت زباله گردی کودکان در تهران
روز گذشته شهرداری تهران در ابلاغیهای با اشاره به زبالهگردی کودکان و مسئولیت شهرداری تهران اعلام کرد: «شهرداری تهران آمادگی دارد با تشدید نظارت خود بر پیمانکاران بازیافت مانع از بکارگیری کودکان در این بخش شده و مسئولیت قانونی خود در این بخش را ایفا کند.»
پیروز حناچی شهردار تهران در این ابلاغیه نوشته بود:« برای هر اقدام موثر در خصوص کاهش و نهایتاً پایان دادن به کار کودک باید مداخله را از سخت ترین نوع مشاغل آغاز کند. در میان اشکال مختلف کار کودک، پدیده بکارگیری کودکان در فرایند جمع آوری و تفکیک پسماند خشک، مصداقی از کار کودک در مشاغل سخت و زیان آور محسوب میشود. این نقد همواره به مدیریت شهری در طول سالهای گذشته وارد بوده که نظارت کافی بر پیمانکاران خود در این بخش نداشته و در نتیجه زمینه ای برای سوء استفاده از کودکان فراهم شده است. راه حل نهایی از منظر شهرداری تهران، اصلاح الگوی جمع آوری پسماند شهر تهران است که برنامه ریزی برای آن انجام شده که با اجرای آن پدیده موسوم به زباله گردی به طور ریشه ای از میان خواهد رفت اما تا آن زمان ضروری است برای منع بکارگیری کودکان در فرایند جمع آوری و تفکیک پسماند خشک اقدام جدی صورت گیرد. بر اساس طرحی که همکاران من در معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با کمک معاونت خدمات شهری، سازمان پسماند و سازمان بازرسی شهرداری و مشارکت همه ذینفعان در سطح استان و مدیریت شهری تهیه کرده اند، شهرداری تهران آمادگی دارد با تشدید نظارت خود بر پیمانکاران بازیافت مانع از بکارگیری کودکان در این بخش شده و مسئولیت قانونی خود در این بخش را ایفا کند. در این طرح، شهرداران مناطق، مسئول برخورد با پیمانکارانی هستند که از کودکان برای جمعآوری زباله خشک استفاده میکنند. وی افزود: در اجرای این طرح هرگونه تعرض نسبت به کودکان خط قرمز شهرداری تهران است و تنها از طریق مجازات پیمانکاران متخلف باید به این پدیده مذموم پایان داده شود و کار کودکان در حوزه پسماند خشک، فقط جمعآوری زباله از مخازن سطح شهر نیست بلکه آنان در ساعات دیگری از روز در گاراژها و انبارهایی که بسیاری از آنها خارج از محدوده شهر تهران است، مشغول بکارند. اغلب این کودکان در همین گاراژها و گودها زندگی میکنند و شرایط زندگی آنان در این اماکن بسیار تلخ و تکاندهنده است. هدف شهرداری تهران از ورود به حوزه زباله گردی و ممنوعیت کار کودکان، فقط رویت ناپذیر کردن آنها از سطح شهر و بی توجهی به شرایط آنها در گاراژها و کارگاهها نیست. باید نظارت بیشتر بر پیمانکاران و جلوگیری از بکارگیری کودکان در گاراژها و گودهای اطراف تهران را نیز شامل شود و موفقیت در اعمال این ممنوعیت، همکاری سایر نهادها و ارگانهای ذیربط را میطلبد. نکته بسیار مهم دیگر این است که صرف ایجاد ممنوعیت نمیتواند به لغو کار کودک یا بهبود شرایط زندگی کودک منجر شود. از آنجا که ریشه اصلی کار کودک، در فقر و مسائل معیشتی خانوارهاست، ارائه خدمات حمایتی و اجتماعی به کودکان یک بخش اصلی در این طرح خواهد بود. نگرانی مهم ما این است که اعمال ممنوعیت در بخش پسماند، به سوق یافتن کودکان به مشاغل سخت تر منجر شود و عملاً وضعیت کودک را بدتر کند. در نتیجه رصد وضعیت کودکان و ارائه خدمات اجتماعی به آنها با همکاری سایر نهادهای حاکمیتی و به ویژه نهادهای مدنی باید به طور همزمان با اجرای طرح ممنوعیت صورت پذیرد. شهرداری تهران آمادگی دارد در حد توان خود و با در نظر گرفتن محدودههای جغرافیایی تحت مسئولیت خود، خدمات اجتماعی و آموزشی لازم را فراهم سازد. گام نهادن در این مسیر باید با دقت و سنجیدن همه تبعات احتمالی آن به خصوص برای کودکان و خانوادههایشان همراه باشد. در این مسیر از همه نهادهای حاکمیتی، فعالان مدنی و دلسوزان حقوق کودک میخواهم به ما کمک کنند تا الگویی جدید از مقابله با بکارگیری کودکان را در کشور بکار بندیم؛ الگویی که در آن به جای مجازات کودکان، سوءاستفاده کنندگان مجازات شوند و از طریق ارائه خدمات رفاهی، آموزشی و بهداشتی، نتیجه مداخله بهبود کیفیت زندگی کودکان و خانواده شان صرف نظر از تابعیت و قومیت باشد.»
شهرداری چه تضمینی دارد؟
سمانه اصغری فعال حقوق کودکان و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره این ابلاغیه شهرداری به آفتاب یزد گفت:« من وقتی خبر این ابلاغیه را شنیدم به یاد طرح مشابهی که اوایل شیوع کرونا در همین خصوص اعلام شده بود افتادم، وقتی طرح ممنوعیت زباله گردی در اسفند ماه سال پیش به دلیل شیوع کرونا اعلام شد و تصمیم بر این شد که زبالههای خشک و تر یکجا جمع آوری شوند، همان موقع هم گفتند مردم اگر موردی دیدند تماس بگیرند و از این دست مسائل….! از طرف دیگر قرار شده بود مراکز جمع آوری پسماند به طور کلی درهایشان را ببندند و نظارتها صورت بگیرد که این مراکز فعالیتی انجام ندهند. به یاد دارم که همان روزها به یکی از مراکز جمع آوری پسماند خشک رفتم که به صورت رسمیفعالیت میکرد و پیمانکار در آن جا دفتر داشت، البته پیمانکار مراکز غیر رسمیدیگری هم در آن منطقه داشت اما ما به مرکز رسمیجمع آوری پسماند خشک رفتیم. این مرکز ۳ در داشت و من به یاد دارم که ۲ تا از درهای اصلی پلمپ شده بود و دلیلش هم روی آن نوشته شده بود اما در پشتی باز بود و همچنان کودکان و بزرگسالان در این مرکز مشغول کار جمع آوری و تفکیک پسماند خشک بودند. من طرحهای این چنینی که میشنوم به یاد راه حلهای جایگزینی میافتم که در این موارد پیمانکارها مورد استفاده قرار میدهند، پیدا کردن این راههای گریز و فرار اصلا سخت نیست و نیاز به هوش بالایی ندارد به این دلیل که نظارت روی عملکرد پیمانکارها به شدت سطحی و ضعیف است آنها به راحتی میتوانند چنین راه حلهای جایگزینی را اضافه کنند. واقعیت این است که من هم مثل خیلیهای دیگر دوست دارم ببینم شهرداری چه تضمینی برای اجرای این طرح به درستی و با نتیجه مطلوب دارد؟»
باز کردن درهای پشتی اولین راه جایگزین پیمانکار
او در ادامه تاکید کرد:« پیمانکاران در جلسات مزایده مبلغی را سالانه به شهرداری منطقه میدهند و بالاخره باید به نحوی آن داده بر گردد، برگشت پول هم برای آنها از طریق تفکیک زباله است بنا بر این آنها هیچ وقت توجیح نمیشوند و به همین دلیل هم به دنبال راه جایگزین میگردند و نظارت هم به درستی صورت نمیگیرد به همین خاطر هم اولین راه جایگزین پیمانکاران باز کردن درهای پشتی است. زباله گردی شامل دو بخش است که یک بخش به جمع آوری زباله اختصاص دارد و بخش دیگر به تفکیک زبالهها، کودکانی که در سطح شهر میبینیم در قسمت جمع آوری زباله فعالیت میکنند، خیلی از آنها وقتی به مراکز و گاراژها بر میگردند خودشان زبالههایشان را هم تفکیک میکنند،
عده ای از بچهها هم در داخل مراکز رسمیو غیر رسمیحضور دارند که اغلب در سنین خیلی پائین هستند و یا اینکه ترجیح میدهند خارج از مرکز نباشند بنا بر این ساعتهای زیادی را در مراکز در تماس مستقیم با زباله هستند و مردم عادی هیچ وقت این افراد را نمیبینند، سوال من این است که آیا در ابلاغیه مورد نظر به این بچهها هم فکر شده یا نظارتی که مد نظر قرار داده اند تنها به سطح شهر بر میگردد؟!این نظارتها داخل فضای مراکز رسمیو غیر رسمیتفکیک زباله را هم در بر میگیرد یا خیر؟!»
زباله گردی خطرناک ترین کار کودکان
این فعال حقوق کودکان تاکید کرد:« زباله گردی به عنوان یکی از کارهای پر خطری است که برای کودکان در نظر گرفته شده است و میتوان گفت یکی از پر خطر ترین کارهای کودک است، البته که ما به سایر کار کودکان هم نه میگوییم و مخالف آن هستیم اما شاید اگر کار کودک را یک طیف در نظر بگیریم که ملاک سنجشمان ابعاد مختلف آسیبی باشد که به کودک وارد میشود زباله گردی بسیار به
ته پاره خط نزدیک است و در منطقه قرمز قرار دارد، طبعا کودکی که به دلیل مشکلات مالی وارد این شغل میشود اگر از این شغل منع شود و راه جایگزینی هم برای او در نظر گرفته نشود شاید وارد کارهای دیگر شود، شاید وقتی در خصوص آسیب به انسانها صحبت میکنیم دو
دو تا کردن آن انسانی نباشد اما ما میگوییم هر چقدر کودکان از شرایط قرمز و ته پاره خط دور شوند و از این فضا فاصله بگیرند شاید قدم رو به جلو آن چنانی نباشد اما حد اقل آسیبها تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد. مسئله این است که درصد غالبی از کودکان زباله گرد مهاجر افغانستانی هستند، آنها کاملا در جریانند در فرآیند مهاجرت و عبور غیر قانونی شان از مرز چه خطراتی آنها را تهدید میکند، بنابر این خانوادهها ناچار هستند تن بدهند به اینکه فرزندشان وارد این بازار شود و زباله گردی انجام دهد. به همین دلیل هم وقتی آنها را از کاری منع میکنیم باید گزینه ای روی میز داشته باشیم تا به آنها پیشنهاد بدهیم، شهرداری میگوید از خانوادهها حمایت خواهد کرد اما باید حمایتها به صورتی باشد که خانوادهها وابسته نهادهای حمایتی نشوند. بنابر این باید فرصت و پتانسیلهایی که خانوادهها میتوانند از آن استفاده کنند و از آن روش نیازهای معیشتی خود را بر طرف کنند شناخته شده و لازمه این شناختها هم ارتباط با خانوادهها است.»
کارنامه ناموفق شهرداری
او تاکید کرد :« به دلیل برخوردهای چکشی و قهری که در طرحهای پیشین دیدیم نمیتوان خیلی به این طرح خوش بین بود. چون کارنامه موفقی از جانب شهرداری برای طرحهای این چنینی تا کنون شاهد نبودیم، به همین دلیل هم من فکر میکنم که جامعه شناخت دقیقی از جامعه هدف ندارد و نمیتواند راه حلهای جایگزین ارائه بدهد بنابر این من فکر میکنم این جا دقیقا شرایطی است که باید از نهادهای مدنی که ارتباط مستقیم با میدان دارند استفاده کند و کمک بگیرد. سمنها پیچیدگیهای زباله گردی و فرآیند جمع آوری و تفکیک زباله و مواجهه با پیمانکار را میشناسند، بنابر این میدانند چطور باید با پیمانکارها صحبت کنند. شهرداری تصور میکند که با اعلام ممنوعیت و ابلاغ این موضوع به پیمانکارها میتواند این موضوع را مدیریت کند اما در واقعیت امر این طور نیست چون پیمانکار برای انتخاب باید شاخصهایی را در رزومه خود ارائه بدهد که مورد بررسی قرار گرفته و حتی پیمانکاران متخلف هم توانسته اند در این خصوص از شهرداری تائیدیه بگیرند، بنابر این شناختی که شهرداری از پیمانکاران دارد به وضوح میتوان گفت به اندازه سمنها نیست چون شهرداری متوجه تخلفات نشده که به پیمانکار اجازه داده که در منطقه فعالیت کند اما سمنها به واسطه حضور کودک زباله گرد وارد برخورد با پیمانکار شده و متوجه ضعف کار او میشوند. شاید زاویه نگاه شهرداری و سمنها متفاوت باشد اما به نظر من شهرداری باید پیگیر سمنهای مدنی برای کمک کردن در این خصوص باشد. اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم باید بگویم به دلیل فسادی که در مجموعه شهرداری شاهد هستیم، نظارت بر پیمانکار خیلی کمرنگ و بی معنی است به همین دلیل شاید چیزی که بتواند ما را اغنا کند جلسات مستمر با سمنها و گزارش عملکرد نظارت بر پیمانکاران است. شهرداری باید باید گزارش بدهد تا ببینیم این طرح ممنوعیت چه نتیجه ای داشته است وگر نه این طرح هم میشود نسخه دوم همان طرح ممنوعیتی که در شیوع کرونا شاهد بودیم و سبب میشود تا درهای پشتی مراکز تفکیک زباله باز شود.»/آفتاب یزد