به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، شیوا دولت آبادی، رئیس هیأت مدیره انجمن روانشناسی ایران، در مقالهای در روزنامه همشهری نوشت: «انسان موجودی است اجتماعی و همیشه نیاز به تعامل و ارتباط دارد. بنابراین گرایش به جمع و بودن در کنار دیگران جزو ویژگیهای طبیعی انسانهاست. در شرایط همهگیری بیماری کرونا و فاصلهگذاری هوشمند نوع تازهای برخورد و تعامل با جمع ایجاد شده است. در حالی که افراد شرایط و امکان حضور در جامعه و جمع را دارند در ته ذهنشان احساس نگرانی از خطر میکنند و نگران ارتباطاتشان هستند. طبیعی است در این مواقع محرومیت حسی ایجاد میشود. محرومیت حسی گاهی در حد شکنجه عذابآور است. همان طور که میبینم برای تنبیه و شکنجه مجرمان از زندان انفرادی استفاده میکند، چون خود «منفرد بودن» باعت ایجاد فشار روانی شدید میشود.
تغییر شرایط زندگی همراه با چالشهای مختلف است. وقتی افراد مجبور میشوند رفتارهایی را که یک عمر با آن انس گرفتهاند، کنار بگذارند یا وقفه اجباری در رفتار اجتماعی معمول آنها ایجاد میشود، عملا باید برای عبور از این چالش آموزشهایی کسب کنند. بحران کرونا هنوز با این پرسش همراه است که چطور میتوان این دوره را سپری کرد؟ وقتی این پرسش در ذهن افراد وجود دارد به این معناست که همچنان آموزشهای لازم را دریافت نکردهاند.
این روزها مسئله اصلی آن است که زیستن زیر یک سقف و کمتر ظاهر شدن در اجتماعات چه دستورالعملی دارد. وقتی قرار است تعدادی زیادی از افراد خانواده ساعات بیشتری در خانه بمانند چه نسخه اخلاقی و رفتاری را باید بهکار گیرند تا دچار اختلاف نشوند.
فراوان میشنویم که نهتنها در ایران که در تمام جهان خشونتها و اختلافهای خانوادگی در دوره کرونا سیر صعودی پیدا کرده است. وقتی افراد در بحران هستند و چشماندازی از آینده ندارند و ناگزیزند روزها و ساعتهای طولانی را با هم سر کنند خودبهخود اصطکاکی در رفتار و روابط آنها پدید میآید.
در این شرایط «فضا» در تعیین نوع رفتار تأثیرگذار است. برخی خانوادهها فضای بیشتری در اختیار دارند و افراد میتوانند حریم خصوصی داشته باشند اما اغلب خانوادهها این شرایط را ندارند.
همچنین برای تنظیم روابط در بحران کرونا نخستین چیزی که آموختن آن اهمیت پیدا میکند «شناخت» و «احترام» به حقوق یکدیگر است. افراد سلایق، علایق و انتظارهای مختلفی دارند و حتی در فضاهای مختلف آرامش نسبی پیدا میکنند. اینها همه حقوقی هستند که افراد خانواده باید برای یکدیگر قائل باشند.
همه ما میدانیم که بازی و جستوخیز برای کودکان یک رفتار عادی محسوب میشود اما این روزها زندگی طولانی زیر یک سقف آستانه تحمل را نسبت به رفتار طبیعی بچهها هم کاهش داده تنها به این دلیل که خانوادهها این رفتار طبیعی را یک حق طبیعی قلمداد نمیکنند.
بنابراین همه این مباحث نیاز به آموزش دارد؛ چگونه فاصلههای خود را با دیگران تنظیم کنیم که دچار محرومیت حسی نشویم؟ چطور در روزهایی که از دیگران فاصله داریم دچار انزوا نشویم؟ و پرسشهای مشابه. رسانهای جمعی میتواند به آموزش مردم در این زمینه کمک کنند. هر چند هر خانوادهای شرایط خاص خود را دارد و تنها با یک نسخه نمیتوان مشکلات همه را درمان کرد اما کرونا سبک تازهای از زندگی به مردم تحمیل کرده و این زندگی تازه نیاز به آموزش کلیاتی دارد که «احترام به حریم یکدیگر» و «یافتن وجه اشتراکها» از مهمترین آنهاست. البته در پس جریان کرونا مسئله امکانات مالی نیز روابط انسانها را دچار خدشه میکند. تامین معیشت در شرایط عادی روابط انسانها را با مشکل مواجه میکند اما این مشکلات در مواقع بحران دو چندان میشوند. بنابراین در کنار همه آموزشهای لازم باید سطح حداقلی معیشت نیز تامین شود تا اختلافات، تنشها، سرخوردگیها، احساس محرومیتها و … کاهش یابد.»/ایسنا