به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «مرد با خوشحالی جلوی دوربین نشسته و لبخند میزند. میگوید روزهای خوبی کنار همسرش داشته و در قرنطینه بیشتر به عشقشان پی برده است. اگر به صدای ویدئو گوش بدهید تصور میکنید اینها حرفهای عاشقانه مردی است که در روزهای شیوع کرونا توانسته زندگی خانوادگی جذابی را تجربه کند اما کمی که دقیق میشوی میبینی مرد پلاکارد در دست از همسرش گلایه میکند. ظاهراً از همسرش میترسد و حرفهای واقعیاش را روی کاغذ نوشته. این که این روزها مجبور شده ظرف بشوید .خانه جارو کند و در نهایت هم درخواست میکند مردم او را از دست همسرش نجات دهند.
ویدئوی آقای(…) در فضای مجازی به سرعت پربازدید میشود. مردم به آن میخندند و خیلی زود ویدئوهای مشابه آن ساخته میشود و بویژه فضای اینستاگرام را پر میکند. لابد میپرسید خب عیبش کجاست مردم کمی هم در این روزهای سخت بخندند مگر مشکلی پیش میآید؟ البته نمیدانم چقدر در همین روزها پیگیر اخبار خشونت علیه زنان در قرنطینه بودهاید. در روزهای سخت قرنطینه داستانهای عجیب و غریب برایشان پیش آمده. میخواهیم در این گزارش بدانیم این شوخیها که بیمحابا به آن میخندیم یا در تولیدشان فعال هستیم چه تأثیرات منفی میتواند داشته باشد و اساساً آیا شوخی کردن بدون پایه و اساس با کار خانگی زنان چقدر میتواند به تثبیت این کلیشهها کمک کند؟ راستی اصلاً چقدر این شوخیها ماندگار و اثرگذارند و چه تأثیری در وضعیت زنان در روزهای سخت قرنطینه دارند.
شوخی و ترویج کلیشهها و بایدها و نبایدها
آیا شوخیها میتوانند کلیشههای جنسیتی را بازتولید کنند و بسیاری از ایدههایی که مورد قبول نیست را باورپذیر کنند؟
سونیا غفاری، پژوهشگر حوزه زنان در این باره میگوید: «اساساً این موضوع از نظر من از چند جنبه قابل طرح است. جایگاه شوخی در تحکیم یا تزلزل کلیشههای جنسیتی و همچنین تقسیم جنسیتی وظایف خانگی به عنوان موضوعی عام و البته موضوع کرونا و بار کار خانگی به عنوان شرایط خاص. موضوع شوخیها تا حدی پیچیده است و من در این باره به چند تحقیق مراجعه و نتایجشان را خواندم. شوخیها اساساً کانال مناسبی برای انتقال کلیشهها و ترویج بایدها و نبایدهاست. شوخیها میتوانند ایدهها را قابل قبول کنند وقتی این اصل کلی را بپذیریم میتوانیم آن را نهتنها به شوخیهای جنسیتی بلکه به انواع شوخیهای قومیتی و طبقاتی و سنی و … هم تعمیم بدهیم.
البته برخی شوخیها چنین وظیفهای بر عهده دارند و همه شوخیها چنین نیستند. اما همان طور که میدانیم شوخیها از نظر شدت و زمینهای که شوخی در آنها صورت گرفته و این که ساختار یافته است یا فردی، آیا از یک تریبون رسمی پخش شده یا نه بسیار متفاوتند.
به عقیده غفاری در مورد کلیپ منتشر شده در فضای مجازی و بقیه ویدئوهای مشابه تعدادی مرد که احتمالاً خیلی هم آگاه نیستند در حال بازتولید چه چیزی هستند فیلمهای شخصی گرفته و منتشر کردهاند اما این که کار خانگی اینجا محمل شوخی قرار گرفته یکی از ابعاد اصلی ماجراست.»
کار خانگی وظیفه زن است یا مرد؟
نمیدانم شما درباره کار خانگی چه عقیدهای دارید. شما هم فکر میکنید شستوشو و جارو کردن و پخت و پز کاری زنانه است یا مردانه؟
سونیا غفاری در این باره می گوید: «حتی بسیاری از مردانی که داعیه اعتقاد به حقوق برابر دارند، در مورد همکاری در کار خانگی متوقف میشوند و در بهترین حالت این موضوع را بخشی از برابری نمیدانند. کمترین آسیب این نوع تقسیم کار در همین دوره کرونا خصوصاً در مورد زنانی که دارای فرزند هستند خودش را بیش از پیش آشکار کرد. فشار مضاعف و سرویسدهی مداوم و از دست دادن زمان مختص به خودشان که قبلاً شاید با مدرسه یا مهدکودک رفتن بچهها پیش میآمد در شرایط فعلی برای زنان کاملاً از دست رفته. در مورد خشونت هم در این مدت کم گفته نشده. به نظر من در این مبحث مهمتر از هر چیزی آن است که تفاوت بین زنان در طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی دیده شود. برای زنی که رفاه بیشتری دارد چه بسا همکاری همسر یا بقیه اعضای خانواده هم رخ داده باشه چون فضایی فراهم شده که فارغ از دغدغههای روزانه به برخی کارها مثل آشپزی به عنوان یک تفریح و سرگرمی نگاه کند. اما خانوادهای با دغدغه معاش روزانه بعید است چنین کاری کند. بنابراین وقتی قرار است درباره اتفاقی که برای زنها در دوران کرونا اتفاق افتاده صحبت کنیم باید بپرسیم که زن کدام طبقه، زن دارای فرزند یا زنی که فرزندانش مستقل شدهاند، زن شاغل که باید دورکاری هم بکند یا زن خانهدار. واقعیت این است که هر کدام مختصات خودشان را دارند. من خیلی موافق یکی کردن همه این زنها در یک مقوله به اسم وضعیت زنان در دوره کرونا نیستم.»
سرگرم کردن مردم و بازتولید تبعیض و تحقیر
«سرگرم کردن مردم توسط صنعت فرهنگ به جایی رسیده که به بازنمایی مضاعف تحقیر و تبعیض میرسد تا جایی که برای خود زنان هم که ابژه تحقیر هستند عادیسازی می شود.»
اینها حرفهای پردیس اسدی دیگر پژوهشگر حوزه زنان است. او معتقد است: «اگر کتاب ساختارهای اجتماعی اقتصادی بوردیو را بخوانید به همین مسأله اشاره شده. بوردیو میگوید نظام نابرابری ادامه پیدا میکند چون بازتولید گفتمان تبعیض و تحقیر استمرار مییابد. این در زمان بحران حتی جدیتر میشود و جامعه باز هم به همان گروهی که همیشه موضوع جوک و خنده بوده میپردازد. زنی که اغلب موارد تحت خشونت است و حقوقی هم ندارد این روزها کسی میشود که مرد خانواده هم از او میترسد. در حالی که زن در حقوق و مسائل واقعی زندگی برتری ندارد. برای مثال مرد روی پلاکاردش مینویسد من از زنم میترسم. در شرایط بحران ژیژک و خیلی از جامعهشناسان در این باره هشدار میدهند، در همین شرایط قرنطینه زنان زیادی کتک خوردهاند. زنانی که بعد از ۲۰ سال زندگی در همین دوران قرنطینه تحت خشونت بودهاند.
این برنامهها در اینستاگرام بیشتر است و خیلی اثر بدتری هم دارند چون روی فرهنگ عامه اثر میگذارند. بخش زیادی از این تولیدات حاوی آموزشی است که افراد در طول زندگیشان دیدهاند. مثلاً زنی که فکر میکند کار خانگی وظیفه اوست. مردی که در ظاهر میگوید از زندگیاش راضی است اما با پوستر چیز دیگر میگوید در واقع تحت آموزشهایی بوده که این موضوعات را برایشان عادیسازی کرده و چه بسا اصلاً همسرش این فیلمها را میگیرد یعنی کل خانواده در جریانند. کنشهای ما این روزها در دام عادیسازی قدرت حاکم افتاده که همان گفتمان مردسالارانه و وضعیت موجود است. برای همین معمولاً آدمها از این تیپ کارها دفاع میکنند و حتی خودشان هم متوجه نمیشوند با این شوخیها وضعیت اصلی افراد وارونه جلوه داده میشود.
بوردیو هشدار میدهد به دلیل همین چیزها کنشهایمان را باید در شرایط بحران بررسی کنیم. جامعه مجازی هم اجتماع است. شرایط بحران میگذرد اما بعد از آن ما با یک فرهنگ گسسته مواجه میشویم که در آن یک سری مسائل عادیسازی شده از شوخی تا کتک زدن و دوباره به یک بحران جدید میرسیم.
پیچیده بودن شوخیها
اما چقدر این شوخیها میتواند به بازتولید خشونت کمک کند؟ سونیا غفاری با اشاره به نتایج برخی از تحقیقها دراین باره مطمئن نیست: «یک شوخی باعث نمیشود رفتاری که در آن بوده ترویج شود. مثلاً بعید است این کلیپ باعث شود خشونتی در مورد زن ها رخ بدهد. چه بسا دیدن جاروبرقی دست مردها و این که باید کاری انجام بدهند قبح انجام کار خانگی برای مردسالاران سفت و سخت را از بین ببرد. برخی تحقیقات دیگر هم میگویند، شوخی و خنده با برخی موضوعات مهم باعث رشد یک ایده اشتباه و غلط میشود واقعیت آن است که ما در مورد ماهیت و تبعات این شوخیها چیز خیلی زیادی نمیدانیم. آیا ممکن است مردانی که حتی شوخی جارو دست گرفتن را در این جامعه نمیپسندند با دیدن چنین کلیپهایی پذیرششان بیشتر شود؟ شاید هم آن طور که فکر میکردیم کلیشهها تثبیت شود. واقعیتش آن است که واقعیت خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست و نیاز به تحقیق بیشتری دارد.»/ایران