به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، در یادداشتی در روزنامه شرق به قلم امیر عربی آمده است: «حدود دو ماه پیش بود که یکی از ژورنالهای پزشکی مقالهای را منتشر کرد و در آن از مخاطبان خود بابت به کار بردن واژه ویروس ووهان به جای ویروس کووید عذرخواهی کرد. تقریبا همزمان با آن، درگاههای اینترنتی مختلفی راهاندازی شد تا آسیاییها و مشخصا چینیها از تجربیات تلخ خود درباره انگ چینی بودن و آسیایی بودن در زمان همهگیری کرونا صحبت کنند. از خلال همین گزارشها کمکم مشخص شد که در بعضی مناطق دنیا که چینیهای زیادی در آن حضور دارند، نژادپرستی با چهرهای جدید وارد رفتار و گفتار مردم جهان شده است. گزارشها حاکی از این بود که چینیها در ایام همهگیری کرونا در مدارس، کارخانهها و شهرکهای مسکونی از جانب همسایهها، همکاران و همکلاسیهای خود طرد شده و این موضوع بعضی از حقوق اولیه آنها در زمینه آموزش و اشتغال را تحت تأثیر قرار داده است. حتی در بعضی مناطق حضور چینیها در معابر عمومی مثل مترو و فروشگاهها زمینهساز برخورد فیزیکی شده است. پویشهای مختلفی در زمینه پیشگیری از «نژادپرستی زادهشده از دل کرونا» شکل گرفت. شروع آن از تغییر نام ویروس در سازمان جهانی بهداشت بود و بعدها در قالب شعارها و اعمال مجازات برای هر رفتار مطابق با انگزنی و نژادپرستی ادامه پیدا کرد.
تفسیر چرایی قضیه کار سختی نیست. این اولین بار نیست که یک بیماری همهگیر از کشور چین آغاز میشود و بیشترین تلفات را از جمعیت غیر چینی جهان میگیرد. در مورد کشور چین همیشه جهتگیریها متفاوت بوده است. شاید نوعی حسادت دائمی نسبت به مردم چین وجود دارد؛ همین که از هر هفت نفر انسان روی کره زمین یک نفر چینی است فینفسه رشکبرانگیز است. حالتی را تصور کنید که در هر نقطهای از جهان که بایستید، از هر هفت رهگذری که قرار است از کنارتان رد شوند یکی هموطن شما باشد! این فقدان حس غربت را فقط چینیها تجربه میکنند. یا به قدرت اقتصادی و اجتماعی و حتی نظامی خفته در این تراکم جمعیت فکر کنید. فارغ از بحث حسادتها، سبک زندگی و عادات تغذیهای چینیها حتی در زمان وجودنداشتن یک بیماری همهگیر همیشه مورد انتقاد و بعضا تمسخر مردم سایر کشورها بوده است، چه رسد به آن که یک بیماری جهانشمول از چین آغاز شود و از قضا در گزارشهای اولیه علت آن به نوع تغذیه چینیها برگردد. حتی اگر آمار بالای مرگومیر این بیماری را هم در نظر نگیریم، اثرات مخرب این همهگیری بر اقتصاد و کار و روان مردم تمام نقاط جهان شاید هر انسانی را در هر نقطه جهان به سرحدی از عصبانیت برساند که با شنیدن نام ویروس کرونا، حتی اگر دیگر ویروس چینی نامیده نشود، بر مردمان کشور مبدأ این بیماری نفرین و لعن بفرستد. حتی بعضی بدبینانهتر به موضوع نگاه کردند و اتهام عامدانهبودن سناریو را مطرح کردند؛ آن هم زمانی که پس از رکود اولیه اقتصاد چین در ایام ابتدایی بیماری کووید، تولیدات بهداشتی میلیارد دلاری کشور چین برای ارسال به کشورهای کرونازده بارگیری شد، سایتها و مجلات علمی معتبر دنیا از مقالات دانشمندان چینی پر شد و اقتصادهای بزرگ مخالف چین به ورطه سرنگونی کشیده شدند؛ با یک تیر هزار نشان!
در طرف مقابل همه این بدانگاریها، جبهه مخالف هم دستاویزهایی دارد. مثلا اصول ثابت و همیشه درست انسانی حکم میکند که هیچ آدمی را صرفا به دلیل یک نژاد خاص از حقوق اولیهاش محروم نکنیم، مورد تمسخر قرار ندهیم و به او انگ و برچسب ملیت خاصی را نزنیم. یا مثلا جمعیت بالای کشور چین طبق نظر بعضیها بروز همهگیریها را توجیه میکند و این گناه مردم این کشور نیست. اصلا مگر فقط از چین همهگیریها برمیخیزند؟ از خانواده همین ویروس کرونا یک دهه پیش از صحراهای عربستان همهگیری دیگری شکل گرفت. یا در ایام کهنتر این اروپا بوده است که مهد همهگیریهای بزرگ بوده است.
آیا در این ایام حواسمان هست که از کرونا برای هموطنان خود انگ و برچسب نسازیم؟ فلان شهر را شهر کرونا ننامیم؟ وقتی کرونا گرفتیم از ترس حرف مردم آن را مخفی نکنیم تا چند نفر دیگر ازطریق ما آلوده نشوند؟ وقتی تب و سرفه به سراغمان آمد با قامت ایستاده به مراکز درمانی مراجعه کنیم و بررسیهای لازم را انجام دهیم؟ وقتی عزیزی را به دلیل کرونا از دست میدهیم سعی نکنیم درباره علت مرگش مخفیکاری کنیم و همشهریهایمان را به خاطر ابتلا به کرونایی که دیگر بهبود یافته است طرد نکنیم؟ اگر سالهاست به مناقشات نژادپرستی در قبال سیاهان و مردم فلان مذهب و فلان نژاد در سایر کشورها و انگزنی این روزهای جهان به چینیها خندیدهایم و خود را مبرا از آن دانستهایم، یادمان باشد در کشوری که سیاهان در آن نادرند و چینیها کمتر پیدا میشوند، نژادپرستی و انگزنی در لباس دیگری وارد مراوداتمان میشود.»