به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، این روانشناس، در اینباره میگوید: یکی از مسائلی که در حال حاضر مطرح است خودمراقبتی افراد جامعه با توجه به واگذاری این مسئولیت به مردم با تمرکز بر مسئولیت فردی است؛ با توجه به وجود ویروس کووید-۱۹ و زندگی در کنار این ویروس باید با رعایت کردن و پیشگیری، از این بحران با موفقیت عبور کرد.
وی با بیان اینکه رفتار انسانها متاثر از عقاید فرهنگی، هنجارها، نگرش و باورهای آنهاست، میافزاید: در قطعنامه کنفرانس «آلماآتا» که با مشارکت سازمان جهانی بهداشت و یونیسف در سال ۱۹۷۸ تشکیل شد، آمده است که «مردم حق دارند به طور جمعی و فردی در برنامهریزی و اجرای مراقبتهای سلامتی مشارکت کنند و سلامتی مسئولیتی فردی است.» بنابراین لازم است هر فردی به منظور انجام رفتارهای بهداشتی و جستجوی خدمات بهداشتی از آگاهی لازم برخوردار باشد.
به گفته وی، این سند پنج حوزه در ارتقاء سلامت را به منظور فرآیند قادرسازی مردم برای افزایش کنترل و بهبود سلامت مطرح کرد که شامل ایجاد سیاست سلامت عمومی، ایجاد محیطهای حمایتی، تقویت رفتارهای مثبت و مطلوب اجتماعی، توسعه مهارتهای فردی، بازنگری در خدمات سلامتی میشود.
او با بیان اینکه پیشگیری در سه سطح خلاصه میشود، ادامه میدهد: پیشگیری سطح اول به اپیدمیولوژی و ارتقاء سلامت و حفاظت اختصاصی مانند استفاده از ماسک، دستکش و رعایت فاصله اجتماعی اشاره دارد. در واقع ارتقاء سلامت شامل اعمال و شاخصهایی مانند تغذیه سالم، ورزش، استراحت، خواب کافی و بهداشت فردی است؛ این نوع پیشگیری در حال حاضر در همه جوامع مطرح است و دولتها سعی میکنند این سطح از پیشگیری توسط مردم اعمال شود. سطح دوم پیشگیری به مراقبت درمانی بعد از بروز هر نوع بیماری اشاره دارد، این سطح شامل تشخیص زودرس برای تخفیف دادن عوارض بیماری است و سطح سوم پیشگیری به منظور محدود کردن ناتوانی و پیشگیری از صدمات و عوارض بیماری و بازتوانی و برگشت به زندگی عادی است.
با توجه به تعریف سطوح پیشگیری، اکبری زرگر معتقد است که در شرایط کنونی منطق حکم میکند، مردم دسته اول پیشگیری را سرلوحه خود قرار دهند تا از بار مالی و جانی و روحی و روانی این دوره کاهش دهند، اما با این حال چرا رفتارهای پرخطر مثل مسافرتهای غیرضروری یا رعایت نکردن فاصله فیزیکی و اجتماعی در سطح جامعه وجود دارد؟ یکی از این مسائل، فرآیند تفکر و تصمیمات ماست که تابع نیروها و انگیزههای درونی و بیرونی است.
عضو انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران با بیان اینکه تاثیرات درونی از ادراک و تفسیر ما از وقایع سرچشمه میگیرد و نیروهای خارجی ترکیبی از نیروهای اجتماعی اقتصادی و فیزیکی است، تصریح میکند: در این بین نیروهایی که از شدت قویتری برخوردارند، مثل عوامل اجتماعی در ایجاد انگیزههای ما تاثیر دارند.
این مدرس دانشگاه میگوید: زمانی که شخص شدیداً مشغول کسب معاش است و در یک دوره بحرانی به سر میبرد، نگران درآمد، اجاره خانه و خرج و مخارج زندگیاش است؛ بعید است که به ناخوشیهای جزئی یا درد خودش اهمیت دهد یا به دنبال قرنطینه خانگی با خواست خودش باشد. در واقع این فرد نیاز به کسب درآمد را به ماندن در خانه بیشتر احساس میکند، در نتیجه رفتارهای ما تابع نیروهای انگیزه درونی و بیرونی از لحاظ مثبت و منفی و طبیعی بودن در ذهن ماست.
این روانشناس سلامت تاکید میکند: فقدان آگاهی، عدم درک حساسیت یا خطر مثل «من مریض نخواهم شد»، عدم درک شدت خطر مثل اینکه «کرونا همان سرماخوردگی است و چیزی نمیشه»، سوءتفاهمها، عدم دسترسی به درمان مناسب و عدم وجود قانون و چارچوب و نیروی اجرایی محکم از نیروهای بازدارندهای است که باعث میشود انسانها با وجود خطر، اقدام به رفتارهای پرخطر کنند.
بنابر اظهارات وی، در رویکردهای ارتقاء سلامت در جوامع با رویکرد پزشکی و پیشگیری روبرو هستیم که با تشویق و ترغیب افراد جامعه به شناسایی و پیشگیری از بیماریها، با توجه به پیروی از توصیهها و پیشنهادات کارشناسانه متخصص تاکید میشود.
او در ادامه با اشاره به تاثیر آموزش و اطلاعرسانی به جامعه بر رفتارهای مردم بیان میکند: با بالا بردن اطلاعات مردم، افزایش آگاهی از طریق رسانههای ارتباط جمعی، فضای مجازی و رسانهها فواید و مضرات رفتارهای غیر بهداشتی و پرخطر با آگاهی دادن به آنها و تغییر نگرش میتوان موجب تصمیمگیری درست و تغییر رفتار مردم شد که در این راه باید سود و زیانهای رفتاری برای مردم بیان شود.
به گفته وی، متخصصان سلامت روان با افزایش انگیزه در افراد طی سه مرحله سرآغاز، سیر و رفتار تثبیت شده باعث تغییر رفتارهای غیر بهداشتی میشوند؛ در مرحله سرآغاز، ذهن فرد از اجتماع و محیط بیرونی، اخباری دریافت میکند که در نهایت موجب ایجاد تنش میشود که این میل و غریزه در تنش زیاد، فرد را برای رهایی از آن سوق میدهد. در این مرحله فرد باید به درک مستعد بودن برای بیماری و شدت سرایت بیماری مثل سرایت ویروس کرونا برسد؛ در این مرحله دادن اطلاعات واقعی به مردم از طریق رسانههای رسمی کشور کمک بزرگی خواهد بود.
این روانشناس سلامت ادامه میدهد: در مرحله دوم تنش فرد باعث میشود که برای رسیدن به هدف خود از «حل مسئله» استفاده کند، در نتیجه با آزمون و خطا عادت میکند که بعد از تجربه و شناخت نتایج سودمند، تغییر رفتار دهد که همین باعث تقویت رفتار جدید و تثبیت این رفتار در او میشود. این نوع مطالعات عمیق و گسترده در سطح جامعه توسط متخصصان امر و شناخت نیازهای انسانی و رفتارهای حاکم بر بهداشت فردی و محیط، مسئولان را در انتخاب نوع آموزشها، برنامهریزیها، سیاستگذاریها ایجاد هماهنگی بین مردم و دولت در تطبیق رفتارهای بهداشتی مناسب برای کنترل بیماریهای مسری و توسعه آگاهیهای مردم در مورد بیماری کمک میکند و مردم نیز میتوانند با شناخت و مسئولیت و تعهد، خودشان پروتکلهای خودمراقبتی و توصیههای بهداشتی را به کار گرفته و در زندگیشان رعایت کنند.
او معتقد است که در حال حاضر جای خالی متخصصان روانشناسی سلامت در حوزه کادر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی احساس میشود، این درحالیست که روانشناسان سلامت با بررسی نیازهای روانی، بهداشتی، و فراهم آوردن شرایط جامعه با توجه به آموزشهای تخصصی، اقدام به ارتقای کیفیت زندگی مردم میکنند که باعث احساس رضایت، افزایش آگاهی و به کارگیری توانمندیهای خود در پیشبرد رفاه و افزایش توانمندی در زمینههای مختلف شغلی، فردی موجبات افزایش خودمراقبتی در خود و دیگران خواهند شد. در این میان مردم نیز به فراگیری فعالیتهای مفید و رفتارهای مثبت و بهداشتی برای ارتقای سلامت خود ترغیب شده و رفتاری به کار خواهند گرفت که سلامتشان را تضمین میکند./ایسنا