به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «دوران حصر کرونایی دوران دلتنگی است. دلتنگی برای عادیترین اتفاقهای زندگی، مثلا دست دادن، روبوسی کردن، صف ایستادن در نانوایی یا خوردن نان داغ بعد از خرید، مترو سوار شدن، قدم زدن، غذا خوردن در ساندویچیها و رستورانها، سر کار یا مدرسه و دانشگاه رفتن، باشگاه رفتن و هزار و یک دلتنگی دیگر.
دل خودم لک زده است برای آرنجهایی که در مترو همچون نیزه به پهلویم فرو میرفت. دلم لک زده برای پیادهرویهایی بعد از کار و دیدن آدمها.
خیلی از ما شاید از رفتن سر کار و دیدن هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال همکارانمان خسته شده بودیم. حالا اما برای همه لحظات خوب و بدی که با آنها داشتیم، دلتنگ شدهایم. خیلی از مدرسهایها که از درس و معلم فراری بودند، دلشان لک میزند برای نشستن پشت میزهای مدرسه. دانشجویانی که لحظهشماری میکنند کلاس بداخلاقترین استادشان تشکیل شود و آنها هم حاضری بخورند.
کرونا با همه بدیهایش به ما نشان داد که سادهترین اتفاقهای زندگی هم میتواند تبدیل به بزرگترین دلتنگیها شود؛ چه برسد به لحظات و اتفاقهای مهم زندگی.
کرونا با تمام بدیهایش و همه داغهایی که به دل ما گذشت نشان داد که زندگی آن قدر هم جدی نیست که ما جدیاش گرفتیم. به همین راحتی با یک ویروس تمام آن چه ساختهایم نابود میشود.
زندگی برای لذت بردن است. بعضی از ما آنچنان زندگی را به خود سخت گرفتهایم که حتی برای انجام کوچکترین کارها هم یک دور شکنجه را تجربه میکنیم.
شاید باید از کرونا ممنون باشیم که به ما یادآور شد، قدر زندگی را بدانیم. قدر همه آنهایی که دوستشان داریم و حالا نمیتوانیم آنها را ببینم. شاید نوروز برای همه ما تبدیل به عادت شده بود. عادت دید و بازدید؛ بدون توجه به فلسفه و چرایی این دیدارها. حالا اما نمیتوانیم به دیدار پدربزرگ و مادربزرگها برویم چه برسد به اقوام دورتر و دورتر.
شاید باید از کرونا ممنون باشیم که به ما یادآور شد که حتی اگر قدرت و پول هم داشته باشی، ناگهان ویروسی از راه میرسد و زمینگیرت میکند و تو نمیدانی این ضربه را از کجا خوردی.
کرونا دیر و یا زود میرود و آن چه میماند برداشت ما از زمانه کرونایی است. اگر به همان سبک قدیم زندگی کردیم و دوباره شدیم همان که بودیم قطعا باختهایم اما اگر از لحظه لحظه زندگیمان لذت بردیم و برای خودمان زندگی کردیم نه حرف مردم، اگر دنیا را آن قدر جدی نگرفتیم، قطعا پیروز و فاتح دوران سختی خواهیم بود.
سالی که بر ما گذشت سال بلوا بود اما یادآوریها مهمی برای ما داشت که مهمترین آن جدی نگرفتن و لذت بردن از زندگی بود.
به قول سهراب
زندگی
شاید
آن لبخندی است
که دریغش کردیم
زندگی
زمزمه پاک حیات است
میان دو سکوت
زندگی
خاطره آمدن و رفتن ماست…/ایسنا