به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، پروانه پیشنمازی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات بحران، در یادداشتی نوشت: «در این میان جنگ نرم رسانهای هم به راه افتاده که به صورت زیرپوستی هر رسانهای سعی در معتبر نشان دادن کنش خود و برتر بودن این کنشگری دارد. دستهای از رسانهها که استراتژی «بزرگنمایی» را پیشه کردهاند در دفاع از عملکرد خود، معتقدند نخستین و اصلیترین رسالت رسانه، اطلاعرسانی کامل، جامع و دقیق از وقایع است و رسانههایی که چنین استراتژیای در مواجهه با کرونا ندارند، غیر حرفهای، غیر مسئول، بدون توجه به وجدان و اخلاق و مسئولیت حرفهای عمل میکنند، استراتژی «کوچکنمایی» را پیشه کرده و با اعمال رویکرد انفعال، حتی ممکن است جانبدارانه و هدفمندانه در تلاش برای عادیسازی ذهن مخاطب در مواجهه با ویروس کرونا باشند. آنها چنین رسانههایی را متهم به داشتن اهداف و اغراض منفعتطلبانه کرده و مسئول برخی رفتارهای اجتماعی غلط ازجمله سفرهای اهمالکارانه و غیرمسئولانه شهروندان به شهرهای دیگر میدانند. درست در جبهه مقابل نیز رسانههایی وجود دارند که استراتژی خود را در مواجهه با این ویروس جدید، «واقعبینانه» قلمداد کرده و ضمن مصاحبه با متخصصان، سعی در توصیف این ماجرا دارند که کرونا مرگبار نیست و میتوان با رعایت بهداشت و سایر نکات ایمنی، آن را مدیریت کرد. این دسته از رسانهها نیز رسانههای دسته مقابل را به هوچیگری خبری، جانبداری و هدفمندی و منفعتطلبی محکوم میکنند. موارد مذکور فقط بخشی از کنشگری رسانههای رسمی در داخل کشور است. چنانچه به این موارد، موضعگیریهای شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و انواع محتوای تولیدشده در فضای مجازی را نیز بیفزاییم، قاعدتا با آشفته بازار بیسابقهای در عرصه رسانهای مواجه خواهیم شد که نتیجهاش جز واپسزدگی مخاطب و افزایش بیاعتمادی عمومی در سطحی گستردهتر نخواهد بود.
بدیهی است که در چنین اوضاعی بسیاری از رسانهایها از مقولهای تحت عنوان «سواد رسانهای» و لزوم ارتقای آن نزد مخاطبان بهعنوان راهکار مقابله با چنین آشفتگیای سخن به میان میآورند. اگرچه این مهم از ملزومات اجتماعی و فرهنگی در یک کشور و سیستم ارتباطات اجتماعی و بحران آن تلقی میشود، اما نمیتوان آن را برای ساماندهی اوضاع بینظم و نامطمئن کنونی کافی دانست. ارتقای سطح سواد رسانهای فقط بخشی از یک سیستم الزامآور ساختار خبری در عرصه رسانهای کشور است. برای تکمیل این پازل، اجزا و عناصر زیادی دخیل هستند که در ابتداییترین و اساسیترین عناصر به بخشی بدیهی میرسیم تحت عنوان قوانین و مقررات ارتباطات بحران در شرایط اضطرار و بحرانی؛ پروتکلی که راهبردها و رویکردهای رسانهای و استراتژیهای پوشش خبری یک بحران را با در نظر گرفتن مختصات هر بحران، سطح، بعد و حقوق مخاطب تعیین میکند. تهیه و تدوین چنین پروتکلی میتواند ضمن تضمین حقوق مخاطبان و شهروندان و نیز حفظ مسئولیت اجتماعی و چارچوب اخلاقی حرفهای رسانهها، از هرگونه اعمال سلیقه، آشفتگی و سردرگمی، جلوگیری و مرزهای چارچوب فعالیتهای رسانهای را در مواجهه با انواع بحرانها مشخص و معین کند.»/همشهری