در ستایش‌ سخنرانی فوق‌العاده رایان

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری،‌ * یک: پنج‌شنبه بعدازظهر بود که یک کانال تلگرامی ‌به نام «مجمع دیوانگان» فیلمی را ‌از سخنرانی پسری ۱۳ساله به نام رایان پورجم، در مراسم یادبود پدرش در دانشگاه کارلتون کانادا منتشر کرد.

* دو: پدر رایان، منصور پورجم بوده است. یک دندانپزشک که در شهری به نام بارهاون زندگی می‌کرد. آن‌طور که ایسنا در گزارشی به نقل از سی‌بی‌اس نوشته، او دوست فرید آراسته بوده است. فرید آراسته از دانشجویان مقطع دکتری رشته زیست‌شناسی این دانشگاه بوده که برای ازدواج با نامزد خود به ایران آمده بوده است و منصور نیز برای حضور در این مراسم به تهران سفر کرده بود.

* سه: سخنرانی این پسر، در حدود یک‌روز در بسیاری از کانال‌های تلگرامی ‌و نیز بسیاری از صفحات اینستاگرامی‌ منتشر شده است و کاربران از نحوه سخن گفتن این پسر و نیز روحیه و البته درک بالای او نسبت به مقوله‌ای مانند فقدان و زندگی تعریف و تمجید کرده‌اند. رایان درواقع در سخنرانی خود، از تمام حرف‌وحدیث‌های فنی و سیاسی در مورد ماجرا گذشته و در ستایش پدرش صحبت کرده است و البته در پایان به‌نوعی از ادامه زندگی سخن گفته است.

این سخنرانی را در ادامه بخوانید: «سلام به همه. من نمی‌تونم هیچ لحظه‌ای از زندگی رو به‌خاطر بیارم که منصور، پدرم، هیچ ردپایی از منفی‌بافی در رفتار و گفتارش بروز داده باشه. منظورم اینه که من ندیدم مشخصا. او همیشه به من می‌گفت که در شرایط خوب یا بد مثبت(امیدوار) باقی بمانیم.

وقتی که در ترافیک گیر می‌کردیم یا وقتی که من نمی‌تونستم قهوه‌ای که می‌خوام رو به‌دست بیارم. من هم نمی‌خوام در مورد چیزهای بد صحبت کنم. چون می‌دونم اگر پدرم زنده بود؛ اگر کسان دیگری در این تصادف کشته می‌شدند و پدرم اینجا بود که صحبتی بکنه؛ اون درمورد چیزهای بد حرف نمی‌زد.

من هم این کار رو نمی‌کنم. من به حضار نگاه می‌کنم و بستگان اون‌رو می‌بینم. دوستانش رو. بعضی روابط که اون بعد از ده‌ها سال ایجاد کرده بود و این‌ها به من آرامش میده. چون اون‌ها اینجان تا زندگی شگفت‌انگیز منصور و فرید رو گرامی ‌بدارند. اون‌ها تک‌تک حضار رو احساس می‌کنند. این شگفت‌انگیزه.

من اطمینان دارم اون هم احساس مشابهی دارد. منصور؛ اگر بتونم فقط توی یه کلمه توصیفش کنم آدمی «قوی» بود. اون فاجعه پشت فاجعه رو پشت سر گذاشته بود و دیوار بعد از دیوار و و اشتباه بعد از اشتباه تا درنهایت قدرتمند شده بود. اون فوق‌العاده بود. ما عاشق هم بودیم(گریه می‌کند یکی از حضار به انگلیسی می‌گوید: ما هم عاشق تو هستیم و یکی دیگر به عربی: ماشاءالله). ممنونم. ممنونم.

او حتما از تمام شما دوستانی که اینجا حاضر شدید ممنونه. ممنونم. ممنونم. اون فوق‌العاده بود. من یک‌هفته است اینجا هستم بعد از اون فاجعه وحشتناک ولی هنوز نتونستم باورش کنم. من حسی دارم شبیه اینکه دارم خواب می‌بینم. ولی می‌دونم اگر خواب دیده بودم و اگر اون من رو از خواب بیدار می‌کرد، به من می‌گفت همه چیز درست میشه. و همین‌طور هم خواهد شد. ممنونم.»