فرودستان جایی در سیاست‌گذاری دولت‌ها ندارند

خبرهای فوری: بررسي اعتراض‌های حاشيه‌نشينان در گفت‌وگو با فعالان مدني

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، در هفته‌های گذشته، ایران پس از اعلام گران‌شدن قیمت بنزین، شاهد اعتراض‌های مردم در شهرهای مختلف بود؛ اعتراض‌هایی که بنا بر گفته شاهدان عینی و مستندات موجود، بخش اعظمی از معترضان آن را فرودستان جامعه تشکیل می‌دادند. اگر این گزاره را درست بدانیم، می‌توان گفت غم نان مسئله اصلی معترضان این اعتراض‌ها بوده است. در تهران نیز اسلام‌شهر، شهریار، قلعه‌حسن‌خان، چهاردانگه، قرچک و… شاهد معترضانی بود که اعتراضشان در پاره‌ای مواقع به خشونت کشیده شد.
فارغ از آنکه عده‌ای از این اعتراض‌ها سوءاستفاده کردند و با دستمایه قرار‌دادن اعتراض فرودستان، سعی در به‌حاشیه‌کشیدن آن داشتند و تا حدودی هم موفق شدند، اما صحبت‌های کارشناسان، فعالان مدنی و جامعه‌شناسان و اقتصاددانان شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد که بیشترین فشار از گرانی بنزین و تحریم‌ها، به قشر فرودست جامعه تحمیل می‌شود. قشری که پیش از این، بحران قبلی –‌کاهش ارزش ریال و تورم بالا‌– جیب‌ها و سفره‌هایشان را کوچک‌تر و تهی‌تر کرده بود، حالا باز باید منتظر موج جدیدی از نداری باشند. بر همین اساس، در گزارش امروز پای صحبت‌های فعالان مدنی نشسته‌ایم که با سازمان‌های مردم‌نهاد خود به صورت مستقیم با این بخش از مردم سر‌و‌کار دارند و از مشکلات و مصائبشان آگاه هستند. اینکه آنها درباره اعتراض فرودستان، فشار اقتصادی و آثار آن بر زندگی این قشر چه نظراتی دارند، موضوع این گزارش است.

حاشیه‌نشینان را دریابیم 

لیلا ارشد، مدیرعامل خانه خورشید، در گفت‌وگو با «شرق» با تأییدبر این مسئله که گرانی بنزین تأثیر مستقیمی بر افزایش آسیب‌های اجتماعی در زندگی مستمندان دارد، گفت: طبیعی است که رابطه فقر، مشکلات اقتصادی و افزایش آسیب‌های اجتماعی، رابطه‌ای مستقیم باشد و این رابطه را ما کاملا در دو سال اخیر دیده‌ایم؛ هم تعداد و سطح کمک‌های مردمی کاهش پیدا کرد و هم تعداد افراد نیازمند کمک افزایش یافت. اگر کسی بود که به خانه خورشید هفته‌ای ۱۲ شیرخشک می‌داد، اول تعدادش را کرد ۹ شیر، بعد هفت تا، بعد چهار تا و بعد کلا قطع کرد؛ اما ۱۲ فرد نیازمند به شیرخشک به ۲۱ نفر در هفته رسید. ارشد در ادامه گفت:‌ هم گروه هدف ما و نیازمندی‌هایشان افزایش داشت و هم حامیان ما کم شدند. درست است که سعی می‌کنند بگویند گرانی بنزین شامل دیگر کالاها نخواهد شد، اما تجربه شخص من این است که وقتی قیمت بنزین عوض می‌‌شود، سایر کالاها هم گران می‌شود. این چند روز استفاده از وسایل نقلیه عمومی یکی از مشکلات ماست؛‌ تاکسی، اسنپ و موتور و همه وسایلی که زنان تحت پوشش ما با آن تردد می‌کردند، قیمتش افزایش داشته است.
او در پاسخ به این پرسش که گرانی کالاها برای فردی که کلا پولی برای خرید ندارد، چه تفاوتی می‌کند و آیا ماجرای فقر می‌تواند برای امنیت ملی ما خطرناک باشد، گفت: مسئله روشن است؛ کسانی که جزء دهک پایین هستند و چیز زیادی برای ازدست‌دادن ندارند، طبیعی است در شرایط دشوار امکان ریسک‌پذیری و خطرپذیری بالاتری دارند. کمااینکه ما شاهد بودیم در دو هفته اخیر بیشترین رفتارهای تهاجمی در حاشیه شهرها رخ داد. این گروه در چنین شرایطی می‌توانند دست به رفتارهایی بزنند که حاصل شرایط زندگی و محدودیت‌های آنهاست؛ ‌آنها در واقع چیزی برای از‌دست‌دادن ندارند. یادم می‌آید که بسیاری از مواقع صحبت‌های فعالان مدنی و جامعه‌شناسان این بود که حاشیه‌نشینان را دریابیم قبل از اینکه اتفاق ناگواری بیفتد. اگر طبقه متوسط نگران از‌دست‌دادن شغل هستند، ‌این افراد نه سرپناه دارند، نه شغل و نه حمایتی که فکر کنند با انجام این رفتارها این حمایت را از دست می‌دهند. واقعیت این است که ما با تمام وجود این را می‌بینیم و من نمی‌توانم معتقد باشم اگر مثلا قیمت گوشت ۴۰ هزار تومان باشد، این قشر نمی‌خرند. در فرهنگ غذایی ما، گوشت نقشی اساسی دارد. من در شش ماه اخیر بارها از آنها شنیده‌ام که می‌گویند: ‌خیلی هوس گوشت کردم! این را می‌خواهم بگویم که امسال از عید قربان تا عید غدیر حتی یک بسته گوشت به خانه خورشید نیامد. یکی از همکارانی که همسرش سلاخ است، به ما گفت همسرش گفته کلا کشتار گوسفند در عید امسال کم بوده است. پس تنگدست‌شدن مردم روی همه تأثیر می‌گذارد؛ به‌خصوص گروه هدف ما که زن هستند و بارداری و شیردهی و عادت ماهانه دارند و نیازمند مواد مصرفی غنی هستند.

خدا را خدا را درباره طبقه فرودست

روز گذشته جمعیت مردمی-دانشجویی امام علی(ع) با انتشار بیانیه‌ای به اعتراضات اخیر واکنش نشان داد. در این بیانیه که توجه فعالان مدنی را به خودش جلب کرد، درباره فقیرترشدن فرودستان هشدار داده شده است. در بخش‌هایی از این بیانیه آمده است: «پیش از وقایع تلخ اخیر، بارها و بارها جمعیت امام علی(ع) به واسطه فعالیت دائم امدادی و حمایتی در وخیم‌ترین سکونت‌گاه‌های فقیرنشین، نسبت به شرایط غیرانسانی و بحرانی رو به رشدِ این مناطق هشدار داده بود؛ هشداری که در رسانه‌های جمعی و نشست‌های علمی و تخصصی متعدد، به سمع و نظر ارگان‌های ذی‌ربط نیز رسیده و عواقب بی‌توجهی به سرنوشت ساکنان فراموش‌شده محلات فقیرنشین به دفعات بیان گردیده بود. درد سفره‌های خالی، بیکاری، ناتوانی خانواده‌ها از پرداخت هزینه تحصیل فرزندان، عدم امکان مراجعه به مراکز بهداشتی و درمانی، کودکانی که از داشتن اوراق هویتی نیز محروم می‌باشند و افزایش روزافزون کودکان کار، تنها بخشی از مشاهدات روزانه اعضای جمعیت است که با سیاست‌های غلط اقتصادی و به بهانه توسعه، رو به افزایش است. تحرکاتی که سرریز ‌واقعیت حاکم بر این سکونت‌گاه‌ها بوده و با ادامه وضعیت نابسامان اقتصادی-اجتماعی، دیر و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت. اما این مسئله بدیهی، گویا چندان برای تصمیم‌سازان کشور، بدیهی نبوده است. این بی‌تدبیری در اعلام ناگهانی گرانی ۲۰۰درصدی بنزین در کشور خبر از شکافی سترگ میان تصمیم‌گیرندگان و بدنه جامعه می‌دهد. اگر تعمدی در پیش‌بردن این کار با این اندازه از بی‌تدبیری نبوده باشد قطعا نشان‌دهنده بی‌خبری مجریان تصمیم، از گرفتاری‌ها و مصائب معیشتی مردمی است که قبل از این نیز در خرج و مخارج روزمره درمانده بودند. در کشوری که چهل سال پیش، یکی از اهداف انقلاب خویش را برقراری عدالت اجتماعی و توجه به حال محرومان و مستضعفان بیان نمود، وقوع اتفاقاتی این‌چنین و این‌‌گونه عرصه را بر محرومان جامعه تنگ‌کردن، جای بسی تأسف دارد. جمعیت امام علی ضمن اعلام برائت از تمام جریانات و کسانی که خواسته‌های به‌حق و ابتدایی فراموش‌شدگانِ جامعه را دست‌مایه منافع سیاست‌زده خود می‌سازند، بنا به سیره مولا علی(ع)، موکدا از حاکمیت، توقع رفتار مدارامدار و تدبیر برای کاهش خشونت ‌ در جامعه، دلجویی از آسیب‌دیدگان و خانواده‌های جان‌باختگان و پرهیز از کتمان واقعیت‌ها و فرافکنی دارد و چاره‌جویی ریشه‌ای برای بازسازی ساختارهای اقتصادی و مقابله سیستماتیک با فساد، رانت‌خواری و غارت‌گری بیت‌المال را لازم می‌داند. هم‌چنین این سازمان مردم‌نهاد جویای برنامه اقتصادی دقیق دولت در زمینه رونق اقتصادی و گردش چرخ تولید با درآمد حاصل از گران‌کردن بنزین می‌باشد».
زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی(ع) در گفت‌وگو با «شرق»، در پاسخ به این سؤال که چه مسئله‌ای باعث شد تصمیم به نوشتن این بیانیه بگیرید، گفت: در سطح جامعه این نگرانی را می‌شود حس کرد که افزایش قیمت حمل‌ونقل روی قیمت همه کالاهای اساسی تأثیر می‌گذارد. قطعا این نگرانی در اقشار متوسط که تا امروز هم به‌سختی دخل و خرجشان با هم جور در می‌آمده، بیشتر است و همچنین طبقه محرومی که هر روز در این سال‌ها فقیرتر شده‌اند. امروز بخش زیادی از مردم تنها سبد خانوارشان به مایحتاج اولیه تقلیل یافته و گران‌شدن همین مایحتاج نیز به معنی تهدید جدی برای ادامه زندگی آنهاست.
وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که از نظر شما نگاه طبقه فرودست به جامعه ایرانی و دولت‌ها در دوره‌های مختلف چگونه است؟ گفت: طبقه فرودست به‌ویژه در حاشیه شهرها مدت‌هاست که فراموش شده‌اند. مهم‌ترین نداشته آنها کورسوی امید است. آن‌قدر ناامیدند که اغلب سعی می‌کنند با روی‌آوردن به مواد مخدر زندگی را به فراموش‌خانه تبدیل و اصلا حضور خود را فراموش کنند. گرچه وقتی با آنها صحبت می‌شود بر حقوقشان واقف هستند،  اما سیاست‌های غلط این سال‌ها و به‌خصوص نوع کمک‌رسانی برخی نهادهایی که مأموریت‌شان فقرزدایی است، باعث نهادینه‌شدن انفعال بیشتر در این افراد شده،  تا آنجا که بیشتر آنها از درگیرشدن در فعالیت‌های تولیدی مؤثر و فرصت‌های شغلی مناسب ناامید شده و  به افراد اعانه‌بگیری تبدیل می‌شوند که خود نیز در بسیاری موارد از این اتفاق راضی نیستند.
رحیمی با اشاره به اینکه طبقه متوسط نیز به دلیل فشار اقتصادی از کمک به محرومان عاجز است، گفت: طبقه متوسط که قبلا حمایت از این خانواده‌ها را با کمک به سازمان‌ها و نهادها برعهده داشتند، خود دچار مشکل شده‌اند و پروژه‌های اشتغال‌زایی و تولیدمحور در فضای پرریسک قرار دارد. در برخی حاشیه‌ها بندهای نازک و کم‌ارتباط با متن جامعه بریده شده و خرده‌فرهنگ‌هایی بر پایه تنازع بقا و اغلب با تکیه بر چرخه اعتیاد و بزه ایجاد شده است که آسیب‌های اجتماعی را در خود بازتولید کرده و روزبه‌روز برگشت به زندگی هنجارمند را غیرممکن می‌کند. ‌وی در پایان با اشاره به اینکه اعتراضات اخیر با طبقه فرودست بدون ارتباط نبود، تصریح کرد:‌ بیشتر مناطقی که اعتراضات در آنها شکل گرفت، نام‌هایشان برای ما که در عرصه فقرزدایی کار می‌کنیم آشنا بود؛ اسلامشهر، رباط‌کریم، قرچک، زینبیه، کوت عبدالله و… که این نشان می‌دهد دغدغه معترضان بیشتر درد نان بوده است.

خشمی که جدی گرفته نمی‌شود

دکتر زهرا افتخارزاده، ‌مدیرعامل مؤسسه کاهش آسیب آتنا، در گفت‌وگو با «شرق»، با بیان اینکه با فشار تحریم‌ها در سال‌های اخیر به اقشار آسیب‌پذیر، مشکلات آنها نیز پیچیده‌تر شده است، گفت: وضعیت اقتصادی آنها به مراتب بدتر شده و قدرت خریدشان پایین آمده. سبد مصرفی آنها و سبک زندگی آنها کاملا متفاوت با طبقه متوسط و ثروتمند است و حالا همان سبک هم قابل ادامه نیست. ممکن است ماه‌های طولانی گوشت که هیچ، حتی برنج و نان برای خوردن نداشته باشند و بیشتر از طریق ارتباط با خانواده‌های خود و خیرین نیازهایشان را برطرف ‌کنند. جدا از شرایط خودشان، شرایط بازار کار هم متغیر است و از طرفی افراد تحت پوشش ما زنانی هستند که یا همسرشان کلا حضور ندارد و اگر ‌هستند، کارهایی بی‌ثبات دارند و امنیت شغلی لازم را ندارند. آنهایی هم که کاری داشتند، به دلیل تحریم‌ها کارشان را از دست داده‌اند. وی گفت:‌ سبک زندگی این قشر به‌قدری متفاوت است که برای ما قابل درک نیست. طبقه متوسط ممکن است از خودش بپرسد مگر می‌شود این‌گونه هم زندگی کرد؟ اما این سبک برای خودشان جا افتاده و می‌دانند که چیزی برای خوردن ندارند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا گرانی بنزین روی زندگی آنها تأثیرگذار است؟ گفت:‌ گرانی بنزین فرصت‌های احتمالی آنها را بسیار کمتر از پیش می‌کند. تمام هزینه‌های آنها بالاتر می‌رود؛ مثلا زنانی که برای یادگیری کار و اشتغال‌زایی به مرکز ما می‌‌آیند از نقاط بسیار دور می‌آیند و خود ما در آتنا بخش اعظمی از هزینه‌هایمان شامل هزینه‌های رفت‌وآمد و اسنپ می‌شود. این قضیه بنزین هرچقدر هم که بگویند چیزی را گران نمی‌کند، ما می‌دانیم که شدنی نیست. مگر می‌شود قیمت تاکسی و اسنپ فرق نکند؟‌ این افراد با نوزاد رفت‌وآمد می‌کنند و نمی‌شود که پیاده بیایند و مجبوریم برایشان تاکسی و اسنپ بگیریم. خانواده‌ای که از اسلامشهر برای کار به اینجا می‌آمد، هزینه رفت‌وآمدش بالاتر می‌رود و اصلا شاید دیگر برایش صرف نداشته باشد به ما سر بزند. در چنین شرایطی ما مجبوریم هزینه‌های رفت‌وآمدشان را تضمین کنیم، چون می‌خواهیم کاری یاد بگیرند تا بعدا در محله خودشان به درآمدزایی برسند. هزینه رفت‌وآمد و افزایش تمام هزینه‌های زندگی و هزینه‌های اشتغال‌زایی و کارآفرینی و… .
افتخارزاده در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه بخشی از این اعتراضات متعلق به طبقه فرودست بود و چقدر این تفاوت سبک زندگی می‌تواند برای امنیت ملی خطرناک باشد، گفت:‌ با یک نگاه ساده به اخبار روزهای اعتراضات می‌‌توان به پاسخ این سؤال رسید؛ شهریار و اسلامشهر، شهر قدس و… از محلات اعتراض بودند. کاملا مشهود است که مناطق حاشیه‌نشین که فقر در آنها بیداد می‌کند عصبانی هستند. آن‌ چیزی که هر روز در مؤسسه حس می‌کنیم این است که یک خشم و احساس حقارت در طبقه فرودست جامعه وجود دارد که ناشی از فشاری است که در تمام این سال‌ها بوده و دائما بیشتر می‌شود و باعث می‌شود آنها در فضایی باشند که اگر فرصتی داشته باشند بخواهند انتقام همه چیزی را که از سر گذرانده‌اند از جامعه بگیرند. این طبیعی است، چراکه آنها قربانی شرایطی هستند که تک‌تک ما در آن نقش داریم و لزوما وقتی فرد در فقر شدید و محرومیت بالاست، تحلیل نمی‌کند؛ او همه را می‌‌بیند؛ همه ما کم یا زیاد در زندگی آن افراد نقش داریم. من احساس می‌کنم تا همین الان هم اگر به شکل بدتری کل جامعه درگیر نشده ‌ دلیلش تلاش بخش‌های مختلف اجتماعی است تا بخشی از آلام این قشر را کاهش دهد.
وی تصریح کرد:‌ واقعیتی که از طرف سیستم به آنها اعمال می‌شود فشار شدیدی است که قطعا نه حالا لزوما، ‌اما یک جایی باید تخلیه شود؛ فشار ناشی از تبعیض شدید، اختلاف طبقاتی که بیداد می‌کند و آنها را از دسترسی به هرچیزی محروم می‌کند، آن‌هم در شرایطی که آنها به چشم خودشان می‌بینند که افراد دیگر به چه سبکی زندگی می‌کنند. دیدن زندگی آنها و خواندن اخبار اختلاس‌ها خشم آنها را شدیدتر می‌کند. در این محلات از بچه‌ها وقتی می‌پرسیم می‌خواهید چه‌کاره شوید، پسرها می‌خواهند پلیس شوند و دخترها گشت ارشاد. درحالی‌که پوشش خانواده و خودشان مذهبی نیست و پشت این گشت ارشادشدن هم علایق مذهبی نیست؛ می‌گویند می‌خواهند گشت ارشاد شوند تا حال این پولدارها را بگیرند. به نظر می‌رسد مدیریت مهار این خشم کم‌کم از مدیریت سیستم در حال خارج‌شدن است و حالا همین اخبار مختلف اختلاس و … باعث شده طبقه فرودست احساس نکند که در مدیریت کشور کسی هست که به قشر او فکر کند و این شرایط می‌تواند امنیت ملی را تهدید کند. در این شرایط هیچ چاره‌ای برای کنترل این وضعیت وجود ندارد، غیر از توجه به خواسته‌ها و مطالبات بحق و طبیعی و اولیه مردم و کمک به ایجاد رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. /شرق

خروج از نسخه موبایل