زخم‌خوردگان بیماری علاج‌پذیر

خبرهای فوری: کارشناسان حوزه ایدز از پیامدهای بی‌خبریِ ٦٠‌هزار نفر از ابتلا به ویروس اچ‌آی‌وی می‌گویند

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری،‌ موضوع «اچ‌آی‌وی» است؛ درباره تفاوتش با ایدز و گرفتاری‌هایی که مبتلایان به این بیماری ‏پیدا می‌کنند. دیروز صبح که کارشناسان و مسئولان وزارت بهداشت در حوزه ایدز در همایش «ایدز، خانواده و ‏رسانه» دور هم جمع شدند، حرف‌های زیادی زدند. از نتیجه تحقیقاتی که نشان می‌دهد ۴٠‌هزار و ۵٠٠ مبتلا ‏به اچ‌آی‌وی در کشور از بیماری‌شان خبر دارند و ۶٠‌هزار نفر بی‌خبرند، از آغاز سن برقراری نخستین رابطه ‏جنسی  و از ‏روابطی که معمولا بدون وسایل پیشگیری برقرار می‌شود. جامعه‌شناسان به شرایط ایران اشاره کردند؛ اینکه ‏ایران در دوره گذار است و ساختارهای اجتماعی و الگوهای خانواده تغییر کرده است، سن ازدواج و تجرد و طلاق ‏بالا رفته و همه اینها در دایره نبود آگاهی و آموزش روش‌های پیشگیری از ابتلا، میزان ابتلا به بیماری‌های ‏مقاربتی را بالا می‌برد. مسئولان دولتی از کاهش آمارها، از روندخوب درمان و شرایط قابل قبول کشور صحبت ‏می‌کنند و کارشناسان اما هم‌نظر نیستند، آنها معتقدند که اوضاع شیوع ایدز در کشور خوب نیست. همایش ایدز، خانواده و رسانه، از سوی انجمن حمایت و یاری آسیب‌دیدگان اجتماعی برپا شد.‏

چرا عفونت اچ‌آی‌وی مسأله‌ای اجتماعی است؟

افسر کازرونی، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماری‌های آمیزشی وزارت بهداشت و علی‌اکبر حق‌دوست، رئیس مرکز منطقه‌ای آموزش نظام مراقبت اچ‌آی‌وی، سخنران‌های پنل «ایدز» بودند. آنچه در این پنل به آن توجه شد، برداشت اشتباه جامعه از ماهیت ویروس اچ‌آی‌وی و بیماری ایدز بود؛ زمانی که حق‌دوست توضیح داد که «کلمه اچ‌آی‌وی مساوی با ایدز نیست، ایدز زمانی اتفاق می‌افتد که فرد در مرحله آخر بیماری باشد و باید گفت که آمار مبتلایان به ایدز در کشور بالا نیست.» به گفته رئیس مرکز منطقه‌ای آموزش نظام مراقبت اچ‌آی‌وی در بسیاری از کشورهای جهان جز مدیترانه شرقی، میزان ابتلا به ویروس اچ‌آی‌وی در حال کاهش است. او گفت که کشورهای مدیترانه شرقی به دلیل ناآرامی‌های منطقه، جنگ، مهاجرت‌های فراوان و از بین رفتن زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی همچنان با ورودی‌های جدید ابتلا به اچ‌آی‌وی درگیرند، البته وضع ایران در ابتلا به ایدز، کنترل‌شده‌تر از سایر کشورهاست. هر چند که شرایط ایران در کنترل این بیماری را از سایر کشورها جدا کرد؛ چرا که بر این اعتقاد است که ایران در درمان موثر اچ‌آی‌وی موفقیت قابل توجهی داشته است.

۴٠‌هزار و ۵٠٠ مبتلا به اچ‌آی‌وی در کشور مرگ ١٨‌هزار و ٩٠٠ مبتلا

 افسر کازرونی، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماری‌های آمیزشی وزارت بهداشت، سخنران بعدی بود، او اچ‌آی‌وی را بیماری عفونی مزمنی معرفی کرد که در خارج از بدن انسان بسیار ناپایدار و ضعیف است و درمان و شروع مصرف دارو باعث می‌شود تا فعالیت ویروس اچ‌آی‌وی متوقف شود، با این حال گفت که تأکیدشان بر پیشگیری و بالابردن درک افراد از رفتارهای پرخطر است. براساس اعلام این مسئول در وزارت بهداشت، در حال حاضر، حدود ۴٠‌هزار و ۵٠٠ مبتلا به اچ‌آی‌وی در کشور شناسایی شده‌اند که از این تعداد ١٨‌هزار و ٩٠٠ نفرشان جان داده‌اند، از تعداد کل مبتلایان هم ١۴‌هزار و ٧٠٠ نفر تحت درمان‌ هستند؛ یعنی دارو مصرف می‌کنند.
او در ادامه این نشست، به مواردی از ابتلای زنان به اچ‌آی‌وی از طریق همسران‌شان اشاره کرد؛ زنانی که در زمان زایمان یا پس از داشتن سه فرزند، متوجه بیماری‌شان شده‌اند. خیلی وقت‌ها زن و  مرد انتقال‌دهنده این بیماری، تا مدت‌ها از بیماری‌شان بی‌خبرند.
با اینکه بیشتر پژوهشگران اعلام می‌کنند که تعداد مبتلایان به اچ‌آی‌وی در ایران حدود ١٠٠‌هزار نفر پیش‌بینی می‌شود که نزدیک به ۴٠‌هزار نفرشان شناسایی شده‌اند اما کازرونی می‌گوید که پیش‌بینی‌ها حکایت از ابتلای ۶٠‌هزار نفر به این بیماری در کشور دارد:  «٣۵‌درصد از این افراد از ابتلایشان به این بیماری خبر دارند، ٧۶‌درصد از این ٣۵ درصد، به درمان وصل شده‌اند و بالای ٩٠‌درصد از این ٣۵ درصد دارو می‌گیرند.»

«گفت وگوی ملی خانواده» برای کاهش آسیب‌ها

معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری، یکی از سخنران‌های همایش «ایدز، خانواده و رسانه» بود. او به اهمیت پرداختن به طرح گفت‌وگوی ملی خانواده اشاره کرد: «ما سازوکارهای مربوط به این گفت‌‌وگو را به صورت طرح شروع کردیم؛ آنچه مورد توجه ماست، این است که خشونت کلامی و به‌ طور کلی خشونت علیه زنان به دلیل نبود گفت‌وگو در خانواده ایجاد می‌شود بنابراین از این طریق می‌خواهیم مهارت خانواده‌ها را بالا ببریم و در این زمینه هم از وزارت بهداشت کمک خواسته‌ایم.»

تجمع آسیب‌دیدگان در خاک سفید اشتباه بود

در ادامه این همایش، خسرو منصوریان به‌عنوان موسس انجمن حمایت و یاری آسیب‌دیدگان اجتماعی (احیا)، پشت تریبون رفت و حرف‌های قابل تأملی زد. او گفت که ٢٠‌ سال پیش زمانی که برای گرفتن مجوز فعالیت «ان‌جی‌او»یی در زمینه توانبخشی معلولان به یکی از ارگان‌ها مراجعه کرده بود، مسئول آن بخش اعتراف کرده بود که نحوه ورودشان به منطقه خاک سفید و مقابله با معتادان و موادفروشان و زنان تن‌فروش، اشتباه بوده است: «به من گفتند که ما می‌خواستیم همه این افراد را در منطقه خاک سفید متمرکز کنیم تا بتوانیم کنترل‌شان کنیم، اما درنهایت دیدیم که این اتفاق غیر ممکن است و برخورد دیگری با آنها کردیم. این در حالی بود که چند‌ سال قبل از این ماجرا من به دنبال راه‌اندازی «ان‌جی‌او»یی در زمینه دختران آسیب‌دیده بودم و بعد از چندین سال، آنها از من خواستند تا پیگیر فعالیت و راه‌اندازی همان «ان‌جی‌او» شوم. ما هم دو «ان‌جی‌او» را یکی برای توانبخشی معلولان و دیگری برای دختران آسیب‌دیده تأسیس کردیم.»

در وضع خوبی نیستیم

سخنران‌های پنل دوم با موضوع خانواده، سعید مدنی، پژوهشگر و جامعه‌شناس، فریده فراهانی، دانشیار موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و زهرا بیات، مدیر مرکز تحقیقات ایدز کشور بودند. سعید مدنی نسبت به صحبت مسئولان وزارت بهداشت انتقاد کرد و گفت که نباید نسبت به شیوع اچ‌آی‌وی خیلی خوش‌بین بود، باید الگوهای جدیدی از مراقبت و درمان ایدز ارایه شود. به گفته او مبتلایان به ایدز، با مشکلات جدی از جمله از دست دادن موقعیت اجتماعی و اقتصادی مواجه‌اند، بیکار می‌شوند و وجهه‌شان را از دست می‌دهند. نمونه آن در ماجرای لردگان دیده شد، برخی از اهالی این منطقه می‌گویند که دیگر کسی از آنها میوه نمی‌خرد، نان نمی‌خرد، محصولات کشاورزان را نمی‌خرد. این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به منابع تحقیقی درباره حمایت اجتماعی و جایگاه مبتلایان به ایدز، توضیح داد: «زمانی‌که خانواده‌ها با بیماری ایدز مواجه می‌شوند، واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهند، ممکن است خودشان را کنار بکشند یا بی‌توجهی کنند، یعنی کارکرد معمول خانواده مختل می‌شود، یکی از آنها هم رضایت از روابط جنسی است،.»

ساختار و الگوی خانواده ایرانی تغییر کرده

 به گفته او، حمایت از مبتلایان به ایدز در میان افراد متأهل بیشتر از مجردهاست، سن مبتلا، روش ابتلا و میزان باورها و نگرش‌های فرد مبتلا هم در میزان حمایت‌ها نقش دارد. این پژوهشگر در ادامه با استناد به تحقیقی که در زمینه نقش خانواده در حمایت اجتماعی از مبتلایان به ایدز انجام شده گفت که آخرین بررسی نشان می‌دهد میزان حمایت اجتماعی خانواده از این افراد، ۵۶درصد است که ٢۵‌درصد این حمایت‌ها خوب و ١٨‌درصد متوسط بوده است: «به استناد تحقیقات انجام شده، افرادی که حمایت بالایی در خانواده دارند، نسبت به افراد بدون این حمایت، بیشتر از کاندوم استفاده  و راحت‌تر موضوع‌شان را با دیگران مطرح می‌کنند.» او در ادامه این صحبت‌ها به شرایط گذار ایران اشاره کرد؛ شرایطی که منجر شده تا شکل و ساختار و الگوی خانواده در ایران تغییر کند، سن ازدواج بالا رفته، هم‌خانه شدن زنان و مردان و طلاق و تجرد افزایش پیدا کرده و اینها نتیجه سیاست‌های نادرست است.

بیماری ایدز، اولین عامل مرگ نوجوانان درجهان

وحید جهان میری نژاد، مدیر باشگاه سلامت جنسی نوجوانان پسر تهران که برگزاری این همایش را به عهده داشت، در این نشست اعلام کرد که نخستین عامل مرگ نوجوانان دنیا، ابتلا به ایدز است. براساس آمار‌سال گذشته، ٧٠‌درصد نوجوانانی که جان‌شان را از دست دادند، دختر بودند.  فریده فراهانی، دانشیار موسسه مطالعات جمعیتی کشور هم در ادامه پنل خانواده، به سلامت جنسی نوجوانان اشاره کرد و گفت که باید مداخلات مبتنی بر شواهد و متناسب با فرهنگ برای سلامت جنسی نوجوانان و جوانان قبل از ازدواج انجام شود. براساس اعلام او، درحال حاضر ١۶‌میلیون جوان یازده تا بیست‌وچهارساله یعنی ٢٠‌درصد جمعیت، در کشور زندگی می‌کنند، در کشور تنوع زیاد قومیتی و فرهنگی وجود دارد و این موضوع تقابل قابل توجهی ایجاد کرده، افزایش سن ازدواج و استانداردهای دوگانه جنسیتی به نفع پسران، بخشی از این تقابل‌هاست. آمارها نشان می‌دهد که ٢٠‌درصد از مبتلایان به این بیماری، بیست تا بیست‌ونه‌ساله و ٣٨‌درصد هم بیست‌وپنج تا سی‌وچهارساله‌اند. اما با توجه به اینکه این بیماری دوره پنهان ١٠ساله دارد، بنابراین این افراد در دوره نوجوانی مبتلا به این بیماری شده‌اند.» او گفت که انتقال اچ‌آی‌وی از طریق انتقال جنسی درحال افزایش است و در میان مبتلایان تعداد زنان بالا رفته است.

نقش رسانه در ماجرای لردگان ضعیف بود

پنل سوم با موضوع رسانه را پدرام الوندی پژوهشگر رسانه و روزنامه‌نگار و سرگئی بارسقیان روزنامه‌نگار برگزار کردند. الوندی به‌عنوان نخستین سخنران این نشست به ماجرای شیوع اچ‌آی‌وی لردگان و واکنش رسانه‌ها اشاره کرد و گفت: «در ارتباط با ماجرای لردگان، با پدیده پساحقیقت روبه‌رو بودیم، یعنی زمانی‌که دیگر اصل ماجرا و واقعیت چه بوده، اهمیتی ندارد و آنچه شنیده‌ایم مورد توجه قرار می‌گیرد. در دوره‌ای که شیوع بیماری در آن منطقه خبرساز شده بود، موضوعات مختلفی مطرح شد، درباره نحوه انتقال این بیماری و مقصران. تمام این اتفاقات فشار عصبی بالایی به جامعه آنها وارد کرد، این درحالی بود که جامعه خبرساز‌شده، کوچک، محدود و با مسائل فرهنگی و قومیتی خاص خودشان بود.» او ادامه داد: «در رسانه یک اصل کلی وجود د ارد به نام انگ زدایی. ما حق نداریم بر هیچ آتشی بدمیم، کاهش هر نوع آسیب، وظیفه رسانه است، اما متأسفانه رسانه‌ها در این زمینه نتوانستند خوب کار کنند.»  /روزنامه شهروند

خروج از نسخه موبایل