به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، همان دو سال پیش معروف شدن این دختر با بازتاب عملهای زیبایی او در رسانههای خارجی بود؛ از دانمارک گرفته تا هلند، ترکیه، سوئیس، آلمان و .. که جراحیهای نامتعارف او را عجیب و غریب قلمداد کرده بودند. حالا سحر تبر که بهخاطر عملهای متعدد زیبایی و گریمهای عجیب، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود میکرد، پس از ارسال پیامهای متعدد مردمی به سامانه دادسرای ارشاد و درخواست پیگیری، به دستور دادسرای ارشاد تهران بازداشت شده است. از جمله جرایم سحر تبر، ترویج خشونت، تحصیل مال از طریق نامشروع، توهین به مقدسات، توهین به حجاب اسلامی، گسترش اباحه گری و تشویق جوانان به فساد شمرده شده است.
اما آیا بازداشت این فرد و برخوردهای کیفری با این نوع شخصیتها راه به جایی میبرد؟ مشخص است که سحر تبر تنها شخصیتی نیست که به این شکل در فضای مجازی و اینستاگرام خودنمایی میکند. یکی انواع و اقسام خوراکیهای خام و پخته را جلوی دوربین میخورد، یکی با روابطش فالوور جذب میکند، دیگری تستر غذا میشود و هزاران اینفلوئنسر دیگری که هرکدام به نحوی تلاش میکنند تا به متفاوتترین شکل ممکن مخاطب را جذب خودشان کنند و با تبلیغات درآمدزایی کنند. گروهی که به قطعیت میتوان درباره اختلالاتشان ساعتها صحبت کرد و آنها را نمونه کوچکی از جامعهای دید که هیچگاه نمود بیرونی ندارند؛ اما مسئله این است که برخورد کیفری با این افراد تبعات بدتری خواهد داشت.
سحرتبرها را بفهمیم یا به آنها اعتبار دهیم؟
در این باره میان فرهاد اللهوردی، هیئتعلمی حقوق کیفری دانشگاه مازندران با اشاره به خردهفرهنگهای جوانی میگوید: «تغییراتی که در خردهفرهنگهای جوانی ایجاد شده دلایل متعددی دارد اما مهمترین آن بازنمایی رسانه است. در واقع اگر ریشههای این موضوع را بررسی کنیم، میبینیم که همیشه در زمانهای مختلف با شکلهای مختلف بوده اما در شرایط فعلی نحوه بازنمایی آن با توجه به ظهور و بروز شبکههای اجتماعی نمود بیشتری پیدا کرده است که دلیل اصلی آن هم بازنمایی رسانه است؛ چون محدود به الان و زمان حال نیست. در ایران خودمان و غرب هم در قالبهای مختلف به وفور بوده است اما رسانهها با قدرتی که دارند این سوژهها را بیشتر برجسته میکنند و شاهد تاثیراتی هستیم که در انواع شبکههای اجتماعی میبینیم.»
اللهوردی با اشاره به اینکه باید این خردهفرهنگها را فارغ از خوب یا بد بودنش بشناسیم، میگوید: «وقتی ما با این خردهفرهنگهای جوانی مواجه میشویم باید بین دو مسئله تفاوت قائل شویم؛ یکی فهم این خردهفرهنگهای جوانی است و دیگری اعتبار بخشیدن به آنها. منظور ما این نیست که این خردهفرهنگها اعتبار دارند اما بحث این است که هرگونه پاسخ به اینها باید مبتنی بر فهم آنها باشد. اگر پاسخ مبتنی بر فهم نباشد قطعا نتیجهای هم نخواهد داشت. من نمیگویم رسانهها باعث پیدایش این خردهفرهنگها میشوند اما با نحوه پردازششان، اینها را بیشنمایی میکنند. بنابراین این خردهفرهنگها لزوما به خاطر تقصیر رسانهها ایجاد نمیشوند.»
چرا دخالتهای کیفری به این افراد اعتبار میدهد؟
این استاد دانشگاه معتقد است برخی مداخلههای کیفری باعث اعتباربخشیدن به آن سوژه میشود. «برخورد کیفری اگر مبتنی بر فهم شکلگیری این خردهفرهنگها نباشد، بهصورت پارادوکسیکال و ناخواسته باعث اعتبار بخشیدن به آنها میشود. یعنی مداخله کیفری در حوزه این خردهفرهنگها کارایی مناسبی ندارد و مداخله کیفری در حوزه فرهنگ باید بسیار با احتیاط باشد. البته منظور این نیست که به این رفتارها مشروعیت بدهیم؛ در این شکی نیست که بسیاری از این خردهفرهنگها امر مبتذل هستند اما برخی از برخوردهای کیفری این رفتارها را میسازد. ما در حقوق کیفری قاعدهای داریم که میگوید مداخلههای کیفری باید به عنوان آخرین راهحل استفاده شود. پروندههای مشابه دیگری هم در این خصوص بود که بعد از مداخله کیفری دیدیم تعداد بیشتری از مردم با این افراد آشنا شدند، با آنها ارتباط گرفتند و .. در حالی که پیش از این مداخله تعداد بسیار کمی این افراد را میشناختند. بنابراین شاید بهترین راه در صورت فهم این خرده فرهنگها عدم دخالت کیفری باشد.»