به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، ماندانا سوری، بازیگر سینما و تئاتر با تقدیر از کمک نقدی مردم برای درمانش گفت: تا دیروز تنها بودم، اما مردم مهربان ایران با ابراز همدردی و کمک مرا از تنهایی بیرون آورده و امید به زندگی را در من دمیدند.
ماندانا سوری بازیگری که این روزها خبر مبتلا شدنش به ام. اس و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات این بیماری در رسانهها منتشر شده است گفت: داستان من و بیماری ام. اس برمی گردد به سال ۸۸. در این سال برای اولین بار متوجه شدم به این بیماری دچار شدم. درست سر صحنه، زمانی که مقابل سیامک انصاری ایستاده بودم و میخواستم دیالوگهای مربوط به آن صحنه را به زبان بیاورم. یکی از چشمانم تار شد و ندید. صداها را میشنیدم، گروه کارگردانی اعلام میکردند شروع کن، دیالوگها را بگو، اما من خشکم زده بود. ترسیده بودم. این اولین باری بود که ام. اس خودش را به من معرفی کرد.
نمیدانم چرا باید کار به اینجا میکشید
وی افزود: بعد از این اتفاق در حالی که شوکه شده بودم به دکتر مراجعه کردم. پزشک از من پرسید دفترچه بیمه تامین اجتماعی داری؟ گفتم دارم و گفت: برو و با دفترچه بیمه بیا. رفتم با دفترچه بیمه آمدم و حالا سالهاست حتی بدون دفترچه بیمه نیز باید نزد پزشک بروم.
بازیگر سریال قهوه تلخ اظهار داشت: همانطور که گفتم سال ۸۸ به این بیماری مبتلا شدم. جز برخی از همکارانم و نزدیکانم کسی از بیماریم خبر نداشتند. تا اینکه سال ۹۵ برای اولین بار این موضوع را رسانهای کردم. نمیدانم چرا باید کار به اینجا میکشید که همکارانم، مشکلاتم را در صفحههای اجتماعی خودشان بیان کنند و برای حل مشکلاتم از مردم کمک بخواهند.
وی خاطر نشان کرد: قبول کنید خیلی برایم سخت بود تا قبول کنم و بگذارم همکارانم از مشکلاتم بگویند یا خودم حاضر شوم رو به روی دوربین بنشینم و حقیقت زندگیم را بازگو کنم. شاید اگر پروژهای به من پیشنهاد میشد، شاید اگر تهیه کنندگان به من کار میدادند هیچ وقت مجبور به همچنین کاری نمیشدم. باید اعتراف کنم کار بسیار سختی بود.
حرفهایم را وارونه متوجه شدند
سوری اعلام کرد: زمانی که همکلاسی و همکارم پوریا ذوالفقاری از من خواست اجازه بدهم مشکلات مربوط به بیماری و بیکاریام را رسانهای کند مخالفت کردم، چون از ترحم خوشم نمیآمد. از اینکه خنده را از لبان مردم بگیرم حتی برای لحظه ای، خوشم نمیآمد، اما با صحبتهایی که شد و مشورتهایی که انجام گرفت دلم به این کار رضایت داد.
بازیگر سریال شوخی کردم ادامه داد: بعد از اینکه موضوع رسانهای شد خیلیها من را قضاوت کردند. خیلی از حرف هایم به اشتباه و وارونه تعبیر شد. مثالی در این رابطه برایتان میزنم. من هیچ وقت نگفتم بیماری ام باعث بیکاری شد بلکه گفتم پیشنهاد نشدن کار باعث شد بیماریام عود کند. اگر بیکار نبودم میتوانستم با مشکلاتم کنار بیایم و حلشان کنم، اما در شبکههای اجتماعی این موضوع به گونهای دیگر مطرح شد.
همکارانم از مشکلاتم خبر نداشتند
وی افزود: باید تاکید کنم همیشه همکاران بسیار خوبی داشتم و دارم. دوست نداشتم هجمهای به این دوستان وارد شود. آنها اطلاعی از مشکلات من نداشتند و انتظار نمیرفت بخواهند بدون دانستن اصل ماجرا کمکم کنند. به یاد دارم زمانی سر صحنه سریال قهوه تلخ دو بار راهی بیمارستان و بستری شدم. هر هفته هزینه آمپول من را برخی بازیگران و سایر دوستان میپرداختند. ضمن اینکه سر هر پروژهای میرفتند شماره من را هم به تهیه کننده میدادند تا کار بگیرم.
بازیگر سریال ویلای من اعلام کرد: من شاگرد زنده یاد حمید سمندریان بودم. استاد همیشه میگفتند قاعده هنر را نباید بهم ریخت. سالها تئاتر کار کردم و قواعد کار گرفتن در حیطه شبکه نمایش خانگی و یا تلویزیون را نمیدانستم. گاهی اوقات هم واقعا نمیخواستم بدانم و شاید همین باعث شد که نتوانم کار بگیریم.
در حساسترین نقطه سرم پلاک فعال دارم
این بازیگر در ادامه افزود: با این حال که دوست ندارم زیاد درباره بیماری و دردها صحبت کنم، اما خود را موظف میدانم باید بگویم در حال حاضر حدود ۱۵ پلاک در سر من وجود دارد. آن هم در نقطههای حساسی، چون مخچه، بیش از هشت پلاک در سرم فعال هستند. چیزی که باید درباره ام. اس دانست این است که این بیماری در وجود هر بیمار با بیمار دیگر متفاوت است. همچنین مسائلی که باعث عود بیماری میشود در هر بیمار با بیمار دیگر تفاوت دارد. قرار نیست هر کسی ام. اس داشت فلج شود. کسی هم نمیتواند به صورت مطلق بگوید ام. اس تا کنون بیماری را فلج نکرده و نمیکند. پلاکهای فعال در بدترین موقعیت ممکن در بدن من جا خوش کردند.
سوری با تاکید بر اینکه از صمیم قلب از همه کسانی که با او همدردی کردند سپاسگزار است عنوان کرد: شماره کارتی از من منتشر شد، در طول ۴۸ ساعت کاربران زیادی به این حساب پول واریز کردند. همدردیها را که دیدم تعجب بودم. میدانستم مردم مهربانی داریم، اما شوکه شده بودم و فقط به خاطر این همه مهربانی اشک میریختم. باورم نمیشد انقدر مردم با من همدردی کرده باشند. من همان ماندانایی بودم که تا دیروز خود را تنها میدیدم. از همه مردم ممنونم.
این بازیگر تئاتر اظهار داشت: شنبه در صفحه شخصی خودم اعلام کردم دیگر نیازی به کمک نیست. قرار بود دیروز بروم و جلوی واریز بیشتر به حسابم را بگیرم، اما کمی وضعیت جسمی ام خوب نبود.