همان اتفاقی که می‌ترسیدیم رخ داد

خبرهای فوری: سال گذشته روزنامه آفتاب یزد بارها گزارش‌هایی از کودکان نخبه‌ای که در کشورمان نادیده گرفته می‌شوند منتشر کرد که با واکنش‌های زیادی هم همراه بود اما پیگیری‌های این روزنامه نشان می‌دهد که تا کنون هیچ اقدامی برای این نابغه‌ها صورت نگرفته است.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، حتی این روزها شاهد خبرهای تلخی از مهاجرت آرات حسینی نابغه ورزشی کشورمان بودیم، پسربچه‌ای که با وجود سن کمش، خیلی زود قله‌ها‌ی ورزشی را درنوردیده و مقام‌ها‌ی با ارزش ورزشی را کسب کرده بود حالا راهی کشور دیگری شده تا بلکه آن جا مورد حمایت قرار بگیرد. او را همه در سراسر جهان می‌شناختند و تقریبا برای همه به عنوان نابغه شناخته شده بود اما هیچوقت در کشور خودش آن طور که شایسته‌اش بود مورد حمایت قرار نگرفت. پدرش پیش از این بار‌ها گفته بود که چون حمایتی از آرات صورت نمی‌گیرد، می‌خواهد او را به کشور‌ها‌یی که دعوت نامه‌ها‌ی رنگین برایش میفرستند ببرد و حالا هم، همان اتفاقی که از آن می‌ترسیدیم رخ داد و آرات رفت تا سرنوشتش را در کشور دیگری رقم بزند. دریغ و درد اینکه فردای روز رفتن او هیچ مقام مسئولی حتی نپرسید آن نابغه ورزشی چه کسی بود و به کجا رفت! اما هنوز هم نابغه‌هایی مثل آرش آمرزش در کشورمان وجود دارند که اگر دیر بجنبیم آن‌ها هم به کشور دیگری مهاجرت خواهند کرد.

نمایشی که خیلی زود تمام شد

آذر ماه سال گذشته بود که عکس دو کودک نابغه کشورمان آرات و آرش، با تیتر «مهد نخبگان هستیم اما نخبه پرور نیستیم!» روی جلد روزنامه آفتاب یزد جا خوش کرد، پیش از آن هم مصاحبه‌ای با پدر آرش آمرزش نابغه ایرانی داشتیم که با تیتر ««آرش، نابغه‌ای که دیده نمی‌شود!» منتشر شده بود. هر دوی این گزارش‌ها با اقبال عمومی و واکنش‌های بسیاری همراه بود و به واسطه آن خیلی‌ها‌ این دو کودک نابغه ایرانی را شناختند. در پی انتشار این گزارشها از ارگان‌ها‌ و سازمان‌ها‌ی مختلفی با دفتر روزنامه تماس گرفتند و خواستار برقراری ارتباط با خانواده این بچه‌ها شدند که با هماهنگی‌ها‌ی انجام شده با خانواده آن‌ها، راه‌های ارتباطی برای همه این افراد باز گذاشته شد. بعد از انتشار گزارش آرش هم از وزارت آموزش و پرورش تماس گرفتند و خواستار پیدا کردن راه ارتباطی با خانواده او شدند که شماره پدر این پسر ۶ ساله به آن‌ها‌ داده شد. اما بعداز گذشت مدتی همه چیز تمام شد! دیگر هیچ‌کس یادی از آن‌ها نکرد و حتی در پیگیری‌ها‌ی انجام شده متوجه شدیم که هیچ یک از ارگان‌ها‌یی که پیگیر ارتباط با خانواده آرش بودند، با آن‌ها‌ تماس نگرفتند و همین جا بود که متوجه شدیم نمایش برای برخی‌ها تمام شده است!

نخبه‌ها راهی جز مهاجرت ندارند

اسمش را قهر می‌گذارید یا فرار، هر چه که هست این روزها سرنوشت جدیدی برای آرات رقم زده. پدرش که پیش از این بار‌ها اعلام کرده بود در پی بی توجهی مسئولان کشور به پسرش او را از ایران خواهد برد، این کار را عملی کرد و روز چهارشنبه پسرش را از کشور خارج کرد تا آینده‌اش را در کشور دیگری تضمین کند، کشوری که نابغه بودن پسرش را بپذیرد و برای رشد او تلاش کند.
در دومین قسمت از سری قبل برنامه «فرمول یک» آرات حسینی ورزشکار خردسال نابغه و پدرش مهمان علی ضیاء شدند و در این برنامه از سختی‌های زندگی او، از ترک کار پدر آرات برای تربیت فرزند و مضایق مالی شان تا بی‌توجهی به افتخارات این خردسال نابغه در عرصه‌ها‌ی ورزشی و نبود اسپانسر و در نهایت تصمیم برای مهاجرت از ایران سخن به میان آمد‌، بماند که چندی بعد در همین برنامه تلویزیونی پدر آرات حضور پیدا کرد و از امضای قرارداد با اسپانسر سخن گفت و تصمیمش برای مهاجرت را هم منتفی اعلام کرد اما موضوعی که در پیگیری‌ها‌ی صفحه اینستاگرام آرات تا همین چند وقت پیش مشخص بود این است که پدر آرات همچنان از نبود حمایت‌ها‌ ناراحت بود و معتقد بود که آرات آنطور که باید، جدی گرفته نمی‌شود! بعد از آن، مدتی صفحه اینستاگرام آرات به طور کلی بسته شد و بعد هم فیلم‌های مهاجرت او منتشر شد. فیلم‌هایی که آرات را در فرودگاه و در حال مهاجرت نشان می‌داد. بعد هم پدر آرات در مصاحبه‌اش با خبرگزاری‌های آن طرف آبی اعلام کرد که بعد‌ها حتما به ایران باز خواهند گشت و ما باز هم به یاد مریم میرزاخانی و دیگر نابغه‌های ایرانی افتادیم که گفته بودند حتما به ایران باز خواهند گشت اما هیچ وقت این اتفاق میسر نشد و تنها موفقیت‌های آن‌ها بود که از دور و نزدیک به گوش می‌رسید و ما هر بار با اقتدار و سری بر افراشته اعلام می‌کردیم این شخص افتخار آفرین ایرانی است اما هیچ گاه نمی‌گفتیم که این فرد ایرانی نخبه که بزرگترین جایزه‌های بین‌المللی را از آن خود کرده است چرا نتوانست در کشور خودمان باقی بماند و به پیشرفت کشورمان کمک کند و پله‌های ترقی را در همین آب و خاک طی کند؛ هیچ وقت نگفتیم نخبه‌ها تا چه اندازه در کشورمان نا دیده گرفته می‌شوند و هیچ ارگان و نهادی نیست تا آن‌ها را حمایت کند و آن‌ها در آخر راهی جز مهاجرت از کشور ندارند.

آرش آمرزش هنوز نرفته است

آرات حسینی رفت اما آرش آمرزش هنوز هم در کشورمان زندگی می‌کند و امسال برایش یک سال سرنوشت ساز است چرا که او، با آن همه معلومات، در حالی که به چند زبان زنده دنیا مسلط است و جدول مندلیف را به همراه خواص همه عناصر از بر است و به راحتی مسائل فیزیک را حل می‌کند، قرار است به کلاس اول برود و به گفته مسئولان چاره‌ای جز این ندارد! در گفت‌‌و‌گوی اولیه که با پدر آرش انجام داده بودیم، آقای آمرزش بسیار امیدوار بود که بالاخره تا سن ۷سالگی آرش اتفاقی رخ خواهد داد و آرش را جزو دانش‌آموزان نابغه خواهند شناخت و دیگر لازم نیست که این پسر بچه با دانش‌آموزان معمولی سر یک کلاس بنشیند، در دومین گفت‌‌و‌گویی که چند ماه پیش با آقای آمرزش انجام دادیم گفت که اگر تا سن ۷سالگی آرش اتفاقی نیفتد و حمایت‌ها‌ی لازم انجام نشود، پسرش را به یکی از کشورهایی که برایش دعوت نامه ارسال کرده‌اند، می‌فرستد!
حالا اما آرش ۷ ساله است و مهر امسال باید به مدرسه برود، باز هم با پدر آرش به گفت‌‌و‌گو نشستیم تا بلکه معجزه‌ای رخ داده باشد و مسئولین به حال آرش، این کودک نابغه فکری کرده باشند.
آقای آمرزش می‌گوید:«بعد از گزارش‌های منتشر شده درباره آرش نماینده مردم کاشان در مجلس شورای اسلامی و رئیس آموزش و پرورش استان به خانه ما آمدند و تنها کاری که انجام دادند این بود که عکس یادگاری گرفتند و رفتند! بعد از آن هم دیگر هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. من چند وقتی است که با آموزش و پرورش درگیر هستم، آن‌ها می‌گویند آرش حتی اگر انیشتین هم باشد باید کلاس اول را بگذراند. حتی اجازه نمی‌دهند که کلاس اول را جهشی بخواند. من پیگیری کردم که اگر بشود آرش کلاس اول را غیر حضوری بگذراند. یعنی در خانه درس بخواند و تنها در مدرسه امتحان بدهد. اگر با این کار موافقت کنند باز هم خیلی به نفع آرش است چون من خوب می‌دانم آرش با این سطح از هوش اگر سر کلاس‌ برود قطعا سرخورده خواهد شد. البته یک سری رایزنی‌ها هم صورت گرفته است که احتمال دارد آرش را به عنوان دانشجوی افتخاری رشته پزشکی در دانشگاه کاشان بپذیرند. تست هوشی که اخیرا از آرش گرفتیم فراتر از انتظار ما بود، آی کیو او ۱۵۷ بود، در حالی که وقتی ما تقریبا ۳ سال پیش از او تست هوش گرفته بودیم ۱۴۰ بود. هوش و نبوغ آرش بیش از حد انتظار ماست و اگر در دانشگاه کاشان پذیرفته شود خیلی در آینده‌اش تاثیر گذار خواهد بود. الان در مرحله نامه نگاری هستیم و اگر از استان اجازه این کار داده شود آرش می‌تواند وارد دانشگاه شود. جالب اینجاست که آرش باید به صورت همزمان کلاس‌های اول و دوم را هم بگذراند. این در شرایطی است که آموزش و پرورش به ما اجازه بدهد که آرش غیر حضوری درس بخواند. اگر این اتفاق بیفتد دیگر به مهاجرت فکر نمی‌کنیم اما اگر این اتفاق نیفتد حتما آرش را از کشورمی‌برم.»

آقای مسئول اگر فرزند خودتان نخبه بودچه می‌کردید؟

او در ادامه افزود:«آرات رفت، قطعا آرات‌ها و آرش‌ها هم می‌روند. من خودم یک پدر هستم و هیچ پدری نمی‌تواند ببیند که فرزندش جلوی چشمش آب می‌شود و تمام استعداد‌های آن نادیده گرفته می‌شود. من خیلی به کشورم عرق ملی دارم و واقعا کشورم را دوست دارم اما با همه این تفاسیر اگر ببینم که استعداد و هوش آرش نادیده گرفته می‌شود او را به جایی می‌برم که قدرش را بدانند. وقتی به من می‌گویند که آرش باید از اول شروع کند و کلاس اول را بخواند، کاری که آرش در دوسالگی انجام داده بود، خیلی حس بدی به من دست می‌دهد. چون آرش نابغه است و هر کس چند دقیقه‌ای با او باشد این موضوع را می‌فهمد. بارها از آرش سوء استفاده کرده‌اند. بارها به ما قول‌های الکی داده‌اند. مدارس زیادی به ما زنگ زده‌اند و از ما خواهش کرده‌اند که آرش را آن جا ثبت نام کنیم و وقتی که ما آرش را آن جا بردیم متوجه شدیم که فقط می‌خواهند از او استفاده تبلیغاتی کنند! من وقتی چنین چیزهایی را می‌بینم متوجه می‌شوم که آرش آخرش در اینجا به هیچ جایی قرار نیست برسد، معلوم است که دلم می‌خواهد بچه ام را به کشوری ببرم که رشد کند و به جاهایی که لیاقتش را دارد برسد. اینی که می‌گویم تهدید نیست اما قطعا اگر اوضاع با همین منوال سپری شود آرش را از کشور خواهم برد، هرکس دیگری هم جای من بود و یک کودک نابغه داشت همین کار را می‌کرد.»
او می‌گوید:«من خیلی دوست دارم از مسئولین بپرسم اگر بچه‌های خودتان هم در چنین شرایطی بودند همین قوانین را برای آن‌ها اجرا می‌کردید؟ اگر کودک شما هم نابغه بود و شیمی و فیزیک می‌دانست و چند زبان زنده دنیا را بلد بود باید از کلاس اول و الفبا شروع می‌کرد به درس خواندن؟ یا آن زمان قانون را برایشان عوض می‌کردید؟»
نخبگان کشورمان یک به یک می‌روند و مسئولین هنوز هم فرار مغزها را نادیده می‌گیرند. نابغه‌ها رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهند و مسئولین هیچ‌تبصره‌ای برای آن‌ها در نظر نمی‌گیرند تا زندگی آن‌ها را در کشورمان تسهیل کنند. انگار هیچ کس باور ندارد که کشور ما در طول تاریخ مهد نخبگان جهان بوده و هنوز هم نخبه‌های زیادی در کشورمان حضور دارند. /آفتاب یزد

خروج از نسخه موبایل