به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، «برخی زوجها حتی پیش مشاورها هم از مطرح کردن مشکلات جنسی خود شرم دارند. آمار اعلامشده درباره مشکلات جنسی زوجین دقیق نیست، چون خیلی از جوانان از مطرح کردن چنین مسالهای خجالت میکشند. زوجهایی پیش ما میآیند و چند جلسه حرف میزنند و تازه بعد از مدتی مشخص میشود مشکل آنها فقط اتاقخواب ناآرامشان بوده است.» اینها بخشی از اظهارات کارشناسانی است که سالها در این حوزه فعالیت کردهاند. اما واژه مشترک در اکثر این مواردْ «شرم» است. شرمی که باز هم به گفته کارشناسان، بخش اصلی آن ناشی از ناآگاهی است. این ناآگاهی از خانواده، مدرسه و جامعهای میآید که با وجود ورود به دنیای مدرن، هنوز راه زیادی در پیش دارد.
بیشترین آمار ثبتشده طلاق در تاریخ ایران مربوط به سال ۹۶ است
بررسیها نشان میدهد تمایل به ازدواج به طور کلی در جوانان ایرانی به شدت پایین آمده است. ۱۰ سال پیش، سه میلیون نفر از جوانان در شرایط سنی ازدواج قرار داشتند و ازدواج نکرده بودند و این رقم در ۲ سال گذشته به بیش از ۱۱ میلیون رسیده است.
همچنین رئیس اداره سلامت و جمعیت وزارت بهداشت، بهار امسال صریحاً اعلام کرد آمار ازدواج از آغاز دهه ۹۰، یعنی طی هشت سال گذشته، کاهش پیدا کرده است. علاوه بر این، تعداد قابل توجهی از ازدواجها هم به بنبست میخورند. بر اساس آمار ازدواج و طلاق سال ۹۶، تعداد ازدواجهای ثبتشده نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود هشت درصد کاهش پیدا کرده، در حالی که تعداد طلاقها به حدود ۱۷۵ هزار مورد رسیده که بیشترین آمار ثبتشده در تاریخ ایران است.
بیپولی یا اتاقخوابهای ناآرام، کدام مهمتر است؟
در میان علل و آسیبهایی که موجب طلاق زوجین میشود، موارد متعددی وجود دارد؛ از مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود در فضای کشور گرفته تا اختلالات شخصیتی، مشکلات خانوادگی و… اما موردی که شاید در تمام این سالها کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر در حد یک موضوع درِگوشی باقی مانده، ناسازگاریهای جنسی زوجین است. بحرانی که به گواه متخصصانش، یکی از اصلیترین دلایل خیانت، طلاق عاطفی، بروز روابط خارج از ازدواج و هر نوع بنبستی در زندگی زوجین محسوب میشود.
مشکلات جنسی، لایه زیرین معضلات زوجین
بهروز رجبی، روانشناس و رواندرمانگر، مشکلات زوجین را به چند دسته با فراوانی بالا تقسیم کرد: «مراجعانی که برای مشاوره طلاق به ما رجوع میکنند عموماً در چند دسته مشخص تقسیم میشوند. خیانت، نداشتن مهارتهای زندگی، مشکلات اقتصادی و بیماریهای شخصیتی هم جزو بالاترین آمار در مراجعان است. اما نکته مهم اینکه مسائل جنسی لایه زیرین خیلی از این مشکلات محسوب میشود؛ یعنی وقتی مشکلات زوجین را در جلسات مشاوره میشکافیم، هم ما و هم زن و شوهر متوجه میشوند که نداشتن رابطه جنسی درست چقدر بر مشکلاتشان تاثیر گذاشته است.»
رجبی معتقد است خیانت به عنوان یک مشکل شایع، ریشه در نارضایتی جنسی زوجین دارد: «طبق نمونهبرداریای که در تحقیقات ما انجام شده، در حال حاضر در مناطق بالای شهر تهران تعداد طلاق بیشتر از مناطق جنوبی است. در شمال شهر از هر پنج ازدواج، سه وصلت به طلاق منجر میشود که این عدد در مناطق جنوب شهر چهار از ۱۰ است. بر اساس همین تحقیقات هم مشخص شده حدود ۸۰ درصد از این طلاقها به خاطر خیانت بوده است. درصدی که پیشتر فقط مختص مردان بود و حالا کیسهای زنی هم داریم که به خاطر خیانت خودشان مراجعه میکنند. نکته مهم این است که خیانتها هم عموماً پیشینه نارضایتی جنسی دارند و اگر زوجها آگاه باشند، در خیلی از موارد مشکلشان اینقدر جدی نمیشود.»
او به آمار بالای تعرض به کودکان هم اشاره کرد: «همین الان آمارهای زیادی از تجاوز و کودکآزاری در مدارس اعلام میشود. اگر به کودک موضوع جنسی آموزش داده شود، اگر با بدنش آشنا شود، اگر از سن کم یاد بگیرد که حریم خصوصی چیست، قطعاً میتواند در مقابل این خطرات از خود دفاع کند. اما اجازه نمیدهیم این مسائل در مدرسه آموزش داده شود و مشکلاتش را هم در طول سال بارها میبینیم و میشنویم.»
آموزش جنسی از دوران جنینی آغاز میشود
سید مصطفی حسینی متخصص روانشناسیشناختی و مدیر یکی از بزرگترین مراکز مشاوره طلاق در پایتخت است. او بر اساس پروندههایی که در این سالها داشته، آمار طلاق مرتبط با نارضایتی جنسی را حدود ۴۰ درصد اعلام کرد: «اگر قرار باشد صرفاً اختلالات جنسی را به عنوان معیار طلاقهای فعلی در نظر بگیریم، عدد مشخصی نخواهد بود. اما اگر به بررسی پروندههای طلاق بپردازیم، به خوبی میبینیم که در بین موارد تعارض زن و شوهر، حتماً مشکلات جنسی و نارضایتی جنسی یکی از مهمترین آنها بوده و با بررسی دقیقتر به عدد ۴۰ درصدی هم میرسیم.»
به عقیده این روانشناس، تربیت جنسی از دوران جنینی آغاز میشود، اما در خانوادههای ایرانی به آن توجه نمیکنند: «تربیت جنسی تکتک ما باید از دوران جنینی آغاز شود. شاید برای شما عجیب باشد، اما یک مادر از زمانی که فرزندش در رحم است باید تربیت جنسی را آغاز کند. اما چنین مواردی آگاهی میخواهد. سهسالگی، پنجسالگی، هشتسالگی و به تناسب تا دوران بلوغ این آموزهها متفاوت میشود؛ مثلاً در پنجسالگی صرفاً باید تفاوتهای زن و مرد به فرزندان آموزش داده شود، اما در دوران بلوغ دختر و پسر باید تمام نکات را یاد بگیرند. پروسه عادت ماهانه، ارتباط جنسی، روند تولید مثل و… را باید برایشان به صورت علمی و درست توضیح داد. البته که همه اینها باید در لوای آموزههای روانشناسی و کاملاً استاندارد باشد. اما متاسفانه چنین موضوع مهم و حیاتیای حتی در مدارس و دانشگاهها هم به درستی آموزش داده نمیشود. در چنین شرایطی نمیتوان از جوانان انتظار داشت در زندگی روابط سالم و درستی داشته باشند.»
مسائل جنسی، دماسنج رابطه است
اهمیت روابط جنسی در زندگی آنقدر بالاست که دکتر کاویانفر، روانشناس تخصصی، زوجدرمانگر و سکستراپ، آن را به بخش اصلی یکسوم ابتدایی زندگی زوجین مرتبط دانست: «اگر زندگی را به سه قسمت تقسیم کنیم، یکسوم اولیه که دوران جوانی و بزرگسالی اولیه زوجهاست، رابطه جنسی ۷۵ درصد رابطه را شکل میدهد؛ یعنی اگر سن یک رابطه ۶۰ سال باشد و زوج هم در ۲۵ سالگی ازدواج کرده باشند، تا ۴۵ سالگی، رابطه جنسی ۲سوم از رابطه را تشکیل میدهد. همین مساله و این آمار کوچک، وضعیت زوجین و در واقع اهمیت رابطه جنسی را روشن میکند.»
کاویانفر رابطه جنسی را به دماسنج روابط تشبیه کرد: «در همین شرایط است که بحرانهایی همچون روابط خارج از ازدواج، خیانت یا طلاقهای عاطفی شکل میگیرد. مسائل جنسی همچون دماسنج یک رابطه است ولی افراد این مساله را اصلاً جدی نمیگیرند. خود من مراجعانی داشتم که ۱۲ سال با یکدیگر زندگی میکردند، بدون اینکه رابطه جنسی داشته باشند و در واقع تنها همخانه هم بودند.»
او با اشاره به آمار طلاقهای ناشی از این مشکل ادامه داد: «بر اساس آمار مراکز مشاورهای که من در آنها کار میکنم، عموماً بالای ۵۰ درصد از طلاقها، ریشه در مشکلات عاطفی و جنسی دارد. این رقم تازه مربوط به افرادی است که در اینباره صحبت میکنند. زوجهایی هستند که به خاطر آموزههای مذهبی حتی از مطرح کردن این مساله در جلسات مشاوره هم نگرانی و شرم دارند.»
سرنوشت مبهم کلینیکهای جنسی
معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در سال ۹۶ تفاهمنامهای با وزارت بهداشت برای راهاندازی کلینیکهای سلامت خانواده امضا کرد. کلینیکی که قرار بود خدمات تخصصی مانند مشاورههای حقوقی، مشاورههای خانوادگی و سلامت جنسی ارائه دهد. اما چالشهای تخصصی میان وزارت بهداشت و شورای عالی انقلاب فرهنگی روند پیشرفت این کلینیکها را دچار مشکل کرد. اگرچه دولت دوازدهم قولهایی درباره پیگیری این کلینیکها داده بود، اما تا به امروز هیچ خبری نشده و به نظر نمیرسد این موضوع جزو اولویتهای وزارت بهداشت و سعید نمکی باشد.
از سوی دیگر حالا ۲ سالی میشود که مشاوره طلاق برای زوجها اجباری شده است. اگرچه این قانون شائبههای زیادی مبنی بر ایجاد بنگاه درآمدزایی برای برخی مراکز را هم به همراه داشته، اما به گفته محققان باعث کاهش ۲ درصدی آمار طلاق شده است.
نکته مهم اینکه وقتی در جامعهای آموزههای جنسی ضعیف است، با مفاهیم آموزشی در مدارس به شدت مقابله میشود، آگاهیای را که میتواند منجر به کاهش آمار تجاوز و خشونتهای جنسی شود ضددین و غربی میخوانند، و مراکز مشاوره صرفاً به محلی برای نزاعهای خانواگی- آن هم برای درصد محدودی از مردم- تبدیل شده است، خانواده باید نقش اصلی را ایفا کند و جور تمام این نداشتهها را بکشد.