عبارت مهم‌تر در جملات او اما چیز دیگری است؛ آنجا که معاون سیما به گزارشگر مهاجر چراغ سبز نشان داده و گفته: «ما علاقه‌مند هستیم مزدک میرزایی واقعا به کارش برگردد. شرایط کاری هم برای ایشان کاملا فراهم است.» اظهارنظر میرباقری در شرایطی انجام می‌شود که بسیاری از دوستان و نزدیکان مزدک در این چند روز به او پیغام داده‌اند و از این گزارشگر بی‌حاشیه خواسته‌اند قبل از ظهور در شبکه ایران اینترنشنال و گذشتن کار از کار، به ایران برگردد. سوال کلیدی اما اینجاست که آیا مزدک می‌تواند با اطمینان خاطر از شرایط کاری به این دعوت‌ها پاسخ مثبت بدهد و خاطرجمع باشد که شرایطش ایده‌آل خواهد بود؟ او این روزهای آخر بعد از ۲۰ سال کار با کیفیت و بدون جنجال به اندازه کافی جدی گرفته نمی‌شد، چه برسد به حالا که به هر حال یک تصمیم جنجالی گرفته و به راحتی می‌تواند حدس بزند این موضوع برایش پیامدهای منفی خواهد داشت.

اصل داستان این است که مدیران صداوسیما طی سال‌های گذشته در اثبات حسن نیت‌شان (هم به کارکنان و هم به مخاطبان) موفق نبوده‌اند و اساسا همین مساله هم منجر به پدید آمدن شرایط فعلی شده است. مزدک میرزایی از جمله گزارشگرانی بود که طی سال‌ها فعالیت، حتی یک سطر حاشیه هم نداشت و همیشه بی‌سروصدا کارش را می‌کرد. همین امروز به موضع‌گیری‌های امثال خیابانی و جاودانی در مورد او نگاه کنید و ببینید که چطور از تصمیم رادیکال مزدک متحیرند. حقیقت آن است که رساندن یکی مثل او به نقطه جوش، هنری بود که فقط مدیران فعلی صداوسیما داشتند. حالا هم به زبان عامیانه به مزدک پیغام داده‌اند که: «برگرد، با تو کاری نداریم.» اما او چگونه به این وعده اعتماد کند؟ مگر قبل از اینکه به خارج سفر کند، چقدر جدی گرفته شد؟ آخرین مسابقه مهم فوتبال که میرزایی در ماه‌های منتهی به مهاجرتش گزارش کرد کدام بازی بود؟ حتی گفته می‌شود برای میرزایی در مسیر تولید یک مستند در مورد تاریخچه تیم ملی هم مشکلات زیادی به وجود آوردند. پس از کوچ از ایران هم به بدگمانی در مورد او ادامه دادند؛ تا جایی که بهتان عجیب خارج کردن بخشی از آرشیو صداوسیما به او بسته شد و البته معاون سیما همین دیروز آن را تکذیب کرد. هرچند همه ما امیدواریم مزدک برگردد و با آن شبکه همکاری نکند، اما آیا سیاست‌های صداوسیما مخصوصا در سال‌های اخیر، جایی برای دلگرمی میرزایی باقی می‌گذارد؟

مزدک میرزایی البته برای برنگشتن یک دلیل بزرگ‌تر هم دارد؛ یک برهان مجسم به اسم عادل فردوسی‌پور که از بین میلیون‌ها ایرانی، یک نفر هم نمی‌داند به چه جرمی از صداوسیما رانده شده است. عادل در آخرین جشنواره سازمان جایزه بهترین مجری و تهیه‌کننده را از مردم و داوران جشنواره گرفت، اما حدود یک هفته بعد برنامه‌اش را پایین کشیدند و حالا پنج ماه است که به هیچ‌کس در این مورد جواب نمی‌دهند. توجه داشته باشید که گفته می‌شود پیشنهاد همکاری با شبکه ایران اینترنشنال قبل از مزدک میرزایی به عادل فردوسی‌پور ارائه شد، اما او این پیشنهاد را رد کرد و با وجود بی‌مهری‌ها در ایران ماند. وقتی صداوسیما برای گزارشگر، برنامه‌ساز و مجری موفق و پاک‌دستش در دو دهه گذشته این‌قدر احترام قائل نیست که شرایط بازگشت به کار او را فراهم کند یا حداقل دلایل حذفش را به مردم بگوید، امثال مزدک میرزایی با چه اطمینان خاطری باید برگردند؟ آنکه میوه ممنوعه را پس زد، هنوز در بند سلیقه‌ها گرفتار مانده؛ وای به مزدک که شهد آن را هم چشیده است!