به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، امام جمعه یزد با تأکید بر اینکه ائمه جمعه نباید از مردم غافل شوند، گفت: در نجف امام اجازه نمی داد که به مناسبت اینکه شاید این آقا با امام خوب نیست به کسی شهریه ندهند. می گفتT زن و بچه او چه گناهی کرده اند؟! مگر بنا است فقط به کسانی که ما را دوست دارند شهریه بدهیم؟! اما این گونه برخورد داشت و ما هم باید در شهرهای خودمان با دوست و دشمن، موافق و مخالف، مثل بنده های خدا برخورد کنیم. هرچه ما بیشتر بتوانیم در کنار مردم، مستضعفین و همه افراد باشیم و درد آنها را درک کنیم و تا می توانیم دوا کنیم، این رسم امام، بزرگان ما و رهبری است.
مشروح گفت و گوی خبرنگاران با آیت الله محمدرضا ناصری را که روز دوشنبه در حاشیه تجدید میثاق ائمه جمعه با آرمان های امام انجام شد در ادامه می خوانید:
امام خمینی(س) فرموده اند که «ائمه جمعه، ائمه جماعت، روحانیون محترم، اینها باید توجه به این معنا داشته باشند که اینها پدر هستند از برای ملت. اینها با مردم باید سمت پدری داشته باشند، اینها با مردم باید رفتارشان رفتار پدرانه باشد»(صحیفه امام، جلد ۱۹، صفحه ۲۵۰). از نظر شما این ویژگی چه لوازم و ضروریاتی دارد؟
امام راحل دو عشق داشت؛ یکی عشق به خدا و دیگری عشق به مردم. در طول عشق به خدا، عشق به مردم بود. من هیچ کس را ندیده ام که به واسطه عشق به خدا، عشق به مردم داشته باشد و مردم برای او اصل باشند. بعد از خدای متعال چیزی که امام را به تحرک می آورد، عشق به مردم و خدمت به مردم بود. در قم، نجف، پاریس و همه جا این خصوصیت عشق به مردم را داشت و همیشه به فکر مردم بود.
حتی زمانی که نجف بود، اگر غذای درست و حسابی نمی خورد و از گرما فرار نمی کرد، به خاطر این بود که عشق به مردم داشت و ممکن بود کسی از مردم باشد که گرما بخورد. اینها واقعیت هایی است که خود ما دیده ایم. همه کارهایی که امام کرده به عشق خدا و بنده های خدا انجام داده است؛ دلش می خواست که خدای متعال روی زمین عبادت شود و حاکمیت خدا و هر چه هست اوامر او باشد.
نکته دوم عشقش به مردم است. در نجف مراقب خانواده زندانیان در ایران هم بود. امام وقتی راه می رفت یا در حرم دعا می خواند ظاهرا سرش پایین بود اما این چیزها را می دید و به آقای ستاری می گفت که یک عبا برای فلان طلبه بخر؛ چون مثلا دیده بود که تابستان است و او عبای زمستانی دارد یا عبایش پاره است؛ یا سر درس دیده بود که در میان کفش ها یک گیوه پاره هست، به آقای ستاری گفته بود برای صاحب این گیوه یک جفت کفش بخر. یعنی این طوری محاسبه داشت.
ما ائمه جمعه واقعا باید تأسی به سیره امام و مقام معظم رهبری داشته باشیم که واقعا فکر همه مردم هستند. ما هم در شهرهای خودمان باید از مردم غافل نشویم. همه مردم بنده های خدا هستند و باید به بنده های خدا رسیدگی کرد؛ چه رفیق من باشد و چه رفیق من نباشد، وظیفه ما رسیدن به مردم است.
در نجف امام اجازه نمی داد که به کسی شهریه ندهند، شاید به مناسبت اینکه این آقا با امام خوب نیست. می گفت زن و بچه او چه گناهی کرده اند؟! مگر بنا است فقط به کسانی که ما را دوست دارند شهریه بدهیم؟! اما این گونه برخورد داشت و ما هم باید در شهرهای خودمان با دوست و دشمن، موافق و مخالف، مثل بنده های خدا برخورد کنیم. هرچه ما بیشتر بتوانیم در کنار مردم، مستضعفین و همه افراد باشیم و درد آنها را درک کنیم و تا می توانیم دوا کنیم، این رسم امام، بزرگان ما و رهبری است.
در چند روز اخیر بحث اجباری یا اختیاری بودن حجاب خیلی در رسانه ها مطرح می شود. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
حجاب یک واجب شرعی است و اختیاری یا اجباری ندارد. مثل این که نماز خواندن واجب است، حجاب هم واجب است. از نظر شرعی پوشش مو و بدن زن واجب است و حرفی ندارد و هرکس این کار را نکند، گناه می کند. نماز جنبه اجتماعی ندارد و این جنبه اجتماعی هم دارد؛ این که تولید فساد می کند. اگر بنا باشد یک خانمی در کوچه و خیابان حجاب را مراعات نکند، موجب فساد می شود. یعنی دخترها و پسرهای جوان اگر مظاهر فساد را ببینند جذب می شوند و شیطان هم فریب می دهد.
این کار صهیونیست ها است که می خواهند هر طور می توانند بچه ها و جوانان ما را از خدا دور کنند؛ و ما هم اگر خدای ناکرده به گناه مبتلا شویم از خدا دور می شویم. وقتی دختر ما مویش را باز بگذارد که کسی چشم چرانی کند، این شیطان است که دارد عبور می کند و محیط را شیطانی می کند. وقتی گناه پیش آمد، آدم از خدا دور می شود؛ اجتماع ضرر می کند و فاسد می شود. ما انقلاب کرده ایم و همه شهدا رفته اند که مردم به خدا نزدیک شوند و به کمال برسند. اینها جوّسازی هایی است که غرب و شرق انجام می دهند برای اینکه ما وظیفه خودمان را انجام ندهیم.
چه طور در دانشگاه های فرانسه دختری که حجاب داشته باشد را بیرون می کنند، می زنند و حتی می کشند؟ اینها خلاف حقوق بشر نیست؟! ما می گوییم مو و بدنش را بپوشاند و تحریک عواطف نکند و این عادت دشمن را اینجا پیاده نکند تا خودش و جامعه آرامش داشته باشد؛ این اشکال دارد؟!
در مورد واجب بودن حجاب هیچ کس بحثی ندارد اما انتقادات به نحوه امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه است. نظر شما در این خصوص چیست؟
اینها خلط نشود که (مبادا) حکم خدا فراموش شود. مسأله اجتماعی این است که جامعه با حجاب سالم می ماند. خود غربی ها الآن به خاطر بی حجابی مشکل پیدا کرده اند و حکومت ها گرفتار شده اند؛ چرا ما خودمان را گرفتار کنیم؟!
اما در مورد نحوه کار و نصیحت باید یک قانون وضع و اعلام کنند خانم ها و آقایان باید این حد از حجاب را داشته باشند و کسی هم تخلف نکند.
آیا زبان لیّن یکی از شروط امر به معروف و نهی از منکر هست؟
الآن کسی را نزده اند؛ برعکس، آنها دارند این کار را می کنند. یعنی طلبه و جوانی که امر به معروف می کند را با کفش و چاقو می زنند.