بی عدالتی در حقوق بازنشستگی
خبرمهم: بیمه شدگان تامین اجتماعی را میتوان در سه گروه جای داد: گروه اول بیمه شدگانی هستند که عموماً در شرکتهای بزرگ و سازمانها مشغول به کار هستند
حکمت الله آدرم
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، بیمه شدگان تامین اجتماعی را میتوان در سه گروه جای داد: گروه اول بیمه شدگانی هستند که عموماً در شرکتهای بزرگ و سازمانها مشغول به کار هستند، این گروه متناسب با رشد شغلی و حقوق دریافتی، حق بیمه واریز میکنند.
گروه دوم کسانی هستند که تقریباً در ۲۵ سال اول خدمت، حداقل سهم بیمه را در صندوق واریز کرده و در سالهای آخر (دو یا پنج سال) اقدام به افزایش حق بیمه بازنشستگی تا سقف ممکن میکنند. گروه سوم بیمه شدگانی هستند که حق بیمه قابل توجهی واریز کردهاند، اما به لحاظ مشکلی که برای خود یا سازمان مرتبط پیش میآید قادر به ادامه روند نبوده و چه بسا در ۲ سال آخر حداقل بیمه واریزی را داشته باشند (مثل اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی). حال نیمنگاهی به آینده و حقوق مستمری این سه گروه با قوانین جاری تامین اجتماعی داشته باشیم؛ شاید گروه اول تا حدودی حقوق بازنشستگی عادلانهای را دریافت کنند، اما قطعاً در خصوص گروه دوم و سوم عدالت حاکم نیست.
با یک محاسبات تقریبی و البته در بدترین سناریوی ممکن، سهم (هر سهم از صندوق بازنشستگی، معادل حق بیمه حقوق پایه فرض شده است) گروه دوم و سوم در صندوق و میزان حقوق مستمری هر یک محاسبه میشود. طبق قوانین تامین اجتماعی، سقف حقوق بازنشستگی میتواند تقریباً ۷ برابر حقوق پایه باشد، البته این معادله با گذشت زمان به خاطر رشد نامتناسب (بخاطر تورم فزاینده) حقوق بازنشستگان حداکثر بگیر، بهم میخورد. با محاسبات سرانگشتی، به حق بیمه حداقل حقوق، ضریب یک و به حداکثر حقوق، ضریب ۷ میدهیم. گروه دوم که ۲۵ سال حداقل بیمه را واریز کرده و ۵ سال آخر حداکثر بیمه را واریز کرده باشند، ۷۰ ( ۱۲۵+۷۵) سهم از صندوق سهیم خواهند شد و این طیف قرار است با حقوق مستمری سقف، تقریبا ۷ برابر حقوق پایه بازنشسته شوند! اما گروه سوم در بدترین شرایط، اگر ۲۸ سال حداکثر حق بیمه واریز نموده و دو سال آخر حداقل را واریز کرده باشند، سهم صندوق آنها حدود ۱۹۸ (۷۲۸+۱۲) خواهد بود (یعنی بیش از ۲/۵ برابر گروه دوم) اما حقوق مستمری این افراد، با وجود سهم بیشتری در صندوق، حداقل حقوق برای مانده عمرشان محاسبه خواهد شد! درست است که این محاسبات دقیق نیست ولی تا حدودی نزدیک به واقعیت است؛ در کجای این معادلات عدالت را میتوان یافت؟ آیا این طور نیست که پسانداز گروه سوم به گروه دوم تعلق می گیرد؟! واقعا کسی متوجه این بی عدالتی آشکار نمی شود!؟ چرا چنین فرصتی به سوءاستفاده کنندگان داده میشود!؟ راهکار بسیار ساده است، تامین اجتماعی میتواند مجموع نسبتهای حق بیمه بر پایه حقوق را برای تمام سالهای خدمت بدست آورده و در نهایت با لحاظ ضریب تناسب حقوق و ضریب تورم، حقوق مستمری عادلانهای را بدون لحاظ سقف برقرار نماید، حال نه تنها اجحافی در حق اعضای صندوق نمی شود چه بسا میتواند انگیزه بیمه ریزی بیشتری برای آیندگان ایجاد کند.