تحلیلی دینی از فقر
خبرمهم: در سالجاری تورم سنگینی به جامعه تحمیل شد، چیزی که غالب مردم فکر آن را هم نمیکردند، شاید بسیاری از ما توقع تورمهای تحریم چهار سال اخیر را برای این سال داشتیم، ولی آنچه رخ داد، خارج از حوزه باور قاطبه مردم و صورت شوک و سونامی سهمگینی را برای آنها داشت.
دکتر سید محمد نقیب
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، در سالجاری تورم سنگینی به جامعه تحمیل شد، چیزی که غالب مردم فکر آن را هم نمیکردند، شاید بسیاری از ما توقع تورمهای تحریم چهار سال اخیر را برای این سال داشتیم، ولی آنچه رخ داد، خارج از حوزه باور قاطبه مردم و صورت شوک و سونامی سهمگینی را برای آنها داشت. مردم با توجه به وعدههای انتخاباتی تمام کاندیداها خاصه رئیسجمهور منتخب در دنیایی از بهت فرو رفتند. آنها غافلگیر تورم سه رقمی و افزایش درآمد ناچیز خود شدند.
در پنجسال اخیر به علت تحریم دنیای غرب ما دچار تورم شدیدی شدیم و در نتیجه فقر در جامعهمان گستره بیشتری یافت. اینکه چگونه از چنبره این تحریمها خارج شویم و چگونه با غرب با همزیستی و تفاهم زندگی کنیم، موضوعی است که هر روزه در خصوص آن، از سوی صاحبنظران تحلیلهای گوناگونی صورت میگیرد و مردم در فضای رسانهای با آنها آشنا هستند. قدر مسلم این است که نتیجه این تحریمها در حال حاضر تشدید تورم، فقر، رو به نابودی رفتن قشر متوسط جامعه و دهها معضل فردی و اجتماعی دیگر است که در جای خود امکان بحث و بررسی را دارد.
فراز و نشیبهای زندگی فردی و اجتماعی انسان از نگاه دین همواره واجد دو بعد ظاهر و باطن است، مثلا فقر را در بعد فردی و اجتماعی میتوان به نوع نگاه فرد و اجتماع به دنیا و عدم تلاش و تدبیر لازم و سایر عوامل ظاهری نسبت داد؛ همچنانکه آن فراز و فرودها میتوانند واجد علل و عوامل، متافیزیکی و باطنی بوده و یا هر دو عامل در آن مدخلیت داشته باشند .
اینجانب با عنایت و اعتقاد به علل و عوامل ظاهری تولید ثروت، از جمله: تلاش و تدبیر، استفاده از اهرمهای ایجاد ثروت مثل سرمایهگذاری داخلی و خارجی جهت تولید و اشتغال افزونتر، بهبود روابط خارجی با کشورهای دوست و دشمن، که بقول معروف: با دوستان مروت با دشمنان مدارا و همچنین ایجاد عدالت اجتماعی، معتقدم با توجه به آموزههای دینی، علاوه بر موارد ظاهری (که از قول پیشوایان معصوم ما نیز احادیث فراوانی وارد شده است)، فرد و اجتماع به علل متافیزیکی و باطنی نیز ممکن است گرفتار فقر شود. لذا با نگاه به میراث دینیمان ما با دو وجه نظر روبرو می شویم : ۱- علل و عوامل باطنی و ماوراءالطبیعی فقر ۲- ممدوح و یا مذموم بودن آن.
عوامل باطنی فقر از نظر دین ما: به رعایت نکردن شاخصهای دینی مثل: صلهرحم، ظلم حاکمان، ظلم فرزند نسبت به پدر مادر(عاق والدین)، انجام گناه و توبه نکردن مردم از گناهانشان و … باز می گردد. در مجموع فرد و اجتماع با انجام گناه و غوطهوری در آن، از خداوند دور و گرفتار اقسام بلاهای گوناگون از جمله فقر میشوند.
اما ممدوح و یا مذموم بودن آن : با نگاهی به احادیث وارد شده از سوی معصومین علیهمالسلام متوجه می شویم فقر مورد و ممدوح دین نیست و احادیثی هم که در مدح فقر وارد شده قابل تاویل است.
فقر، در احادیث مجازات جایگزین نزول بلا، برای نابودی جامعه ذکر شده؛ همچنین بزرگان معصوم ما دادگری حاکمان و ارزانی را از نشانههای خشنودی خداوند و ظلم حاکمان و گرانی را بلای الهی دانستهاند. امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه قران کریم که من شما را در خوشی و نعمت میبینم. خوشی و نعمت را به ارزانی تفسیر نمودهاند. براین اساس فقر از نگاه پیشوایان معصوم ما، مورد مذمت قرار گرفته، بهطوریکه آن را: موت اکبر، سخت ترین تازیانه الهی، مجازات و تنبیهالهی، سختتر از کشتار، در صورت استمرار، مایه آرزوی مرگ انسانها، تلخترین تلخیها، مایه ننگ و احساس غربت انسان در وطنش، همسایه کفر و موجب کفر انسان قلمداد شده است .
در کلمات منسوب به علی علیهالسلام است، که ایشان ذکر کردهاند: بعد از دینداری چیزی بهتر از توانگری و ماورای کفر چیزی بدتر از فقر وجود ندارد. همچنین از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که از حاکمان بعد از خود خواستهاند: دانشمندان را بزرگ بدارند و از طریق فقر آنان را خوار و راهی کفر نکنند. ایشان در حدیث قدسی از قول خداوند متعال نقل میکند که به عزتم سوگند که در آسمان و زمین سختتر از فقر نیافریدم.
پس با توجه بهمجموع مطالب فوق حرکت جامعه اسلامی به سمت فقر نتیجهایی جز: رویگردانی مردم از دین، و در عذاب و شکنجه قرار دادن آنها، اضمحلال استعدادها، فرار افراد مستعد به دامن کشورهای خارجی و… در بر ندارد. لذا باید علاوه بر تلاش و کوشش و انجام تدبیر صحیح امور فردی و اجتماعی، در بعد فردی و اجتماعی گناه نکنیم و در بعد سیاسی و اقتصادی شرایط کشور را به قسمی فراهم سازیم که مردم در جامعه در مسیر رفاه و عدالت اجتماعی قرار گیرند؛ زیرا خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره حدید هدف از ارسال رسل و انزال کتب را برقراری عدل و قسط در جامعه بیان می کند.