خدمه سانچی زنده هستند؟!

خبرمهم: با گذشت 4 سال از ماجرای حادثه تلخی که برای کشتی سانچی رخ داد هنوز برخی از خانواده ای داغدیده چشم انتظار بازگشت عزیزانشان هستند.

سانچی نام کشتی نفتکش متعلق به شرکت ملی نفت کش ایران بود.کشتی سانچی دی ماه ۹۶ در برخورد با کشتی صفر کریستال در آب های چین دچار سانحه آتش سوزی شد.در حالی که سانچی چند روز در آتش می سوخت،سرانجام در آب های چین غرق شد.بعد از غرق شدن سانچی، گواهی فوت ۳۰ خدمه سانچی صادر شد و ۳ جسد به ایران بازگردانده شد.اما تعدادی از خانواده ها مرگ عزیزان خود را در کشتی سانچی نپذیرفتند و با پیگیری قضایی از سوی آنها گواهی فوت تعدادی از خدمه ابطال شد.و حالا این سوال در ذهن خانواده ها هر روز موج می زند:«سرنوشت خدمه سانچی چه شد؟ آیا آنها زنده هستند؟»

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، ۱۶ دی ماه ۱۳۹۶ مصادف با ۶ ژانویه ۲۰۱۸ کشتی سانچی که متعلق به شرکت ملی نفت‌کش ایران که از عسلویه حرکت کرده بود و قرار بود برای تحویل میعانات گازی عازم داسان کره جنوبی شود، در راه با یک کشتی فله‌بر چینی با ۶۴ هزار تن بار غله به نام «کریستال»در سواحل چین برخورد کرد.

 محموله نفتکش سانچی نفت فوق سبک با درجه اشتعال بسیار بالا بود که این موجب آتش‌سوزی فوق‌سریع کشتی شد. بر اثر برخورد این نفتکش با یک کشتی باربری در ۳۰۰ کیلومتری بندر شانگهای در سواحل شرقی چین، ۳۰ ایرانی و دو تبعه بنگلادشی ناپدید شده‌اند که بعد از چند روز جست‌وجو جسد ۳ نفر از ایرانیان مفقود در این حادثه پیدا شد.

پس از این حادثه رئیس‌جمهور ایران دستور تشکیل کمیته ویژه رسیدگی حادثه نفتکش سانچی را صادر کرد و ریاست آن به عهده علی ربیعی وزیر کار قرار گرفت و او برای پیگیری وضعیت این کشتی به چین سفر کرد. گروهی از تکاوران نیروی دریایی ارتش ایران نیز به محل حادثه اعزام شدند. روز بعد از حادثه، نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا یک فروند هواپیمای گشت دریایی بوئینگ پی ۸ را به محل حادثه فرستاد که مساحت بیش از ۱۲٬۳۰۰ کیلومتر مربع حول کشتی را برای یافتن ملوانان جست‌وجو کرد.

دولت ایران، به احترام جانباختگان حادثه نفتکش سانچی و خانواده‌های داغدار آنان، روز دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ را در سراسر ایران عزای عمومی اعلام کرد.

سانچی

داغی که هنوز تازه است

حالا ۴ سالی می شود که از حادثه سانچی می گذرد و هنوز نقاط مبهم زیادی در این پرونده باقی مانده.چندی پس از تصادف سانچی با کشتی «کریستال» به درخواست علی ربیعی، وزیر وقت کار، حکم فوت قطعی ۳۰ نفر خدمه ایرانی آن صادر شد. این در حالی است که امکان صدور حکم فرضی برای خدمه هم وجود داشت. همین موضوع باعث شد که اعضای ۹ نفر از خدمه سانچی نسبت به صدور گواهی فوت به دادگاه شکایت کردند.

ماجرای شکایت و ابطال گواهی فوت

این شکایت خانواده‌های خدمه سانچی موثر هم بود، به طوری که با رای قاضی رضا احمدی‌فیروزجایی در شعبه ۱۱۵ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع شهید باهنر تهران، گواهی‌های فوتی که از سازمان ثبت‌احوال کل کشور برای ۹ نفر از خدمه کشتی سانچی صادر شده بود،  ابطال شد.

عبدالله عبداللهی، پدر سجاد یکی از خدمه‌های سانچی می‌گوید: «موقعی که  آقای ربیعی اعلام کرد قرار است گواهی فوت صادر شود، من بلافاصله اعتراض کردم. با این وجود فوت نامه صادر شد و مجبور شدیم شکایت کنیم. از سویی آنها لایحه نوشتند که من حق ندارم برای ابطال گواهی فوت اقدام کنم.اما قاضی گفت وزارت کار و سازمان ثبت احوال دلایل قانع کننده‌ای نیاوردند. من بسیار بسیار از این قاضی  که حرف ما را فهمید ممنونم. طبق قانون دریانوردی آقای ربیعی نباید اعلام فوت می کرد. قسم می‌خورم که همسر من از آقای ربیعی خواهش کرد با ما حرف بزند و او حتی حاضر نشد یک لحظه صبر کند با ما حرف بزند. گواهی فوتی که در ۲۴ دی ماه ۹۶ صادر شد راهی بود که همه درهای پیگیری ماجرا را برای ما بست، هرجایی می‌رفتیم می‌گفتند ماجرا تمام شده است و دیگر کاری از دستمان ساخته نیست.

البته وزیر کار وقت بر این باور است که در آن زمان مدارک لازم برای صدور گواهی فوت سرنشینان وجود داشته و امکان زنده ماندن افراد وجود دارد.

علی ربیعی، در همان روزهای ابتدایی بعد از حادثه، در نشست خبری گفته بود: «بررسی‌های کارشناسی تیم متخصص چین حاکی از این است که متاسفانه همه دریانوردان ایرانی در همان ساعات نخست انفجار جان باختند.به گفته این مقام چینی مشاهدات کشتی‌های عبوری هم حاکی از این است که شدت انفجار اولیه به حدی بوده که امکان زنده ماندن افراد در پی این حادثه وجود ندارد.»

با این وجود این حکم توسط دادگاه باطل شد، در بخشی از رای نهایی دادگاه آمده است: «دلایل و مدارک قطعی بر فوت اشخاص مزبور وجود ندارد و گواهی‌های فوت صادره منطبق با قوانین و مقررات مربوطه نیست، چراکه آنچه مسلم و مورد یقین است زنده‌بودن اشخاص موضوع گواهی فوت قبل از حادثه نفت‌کش است و با بروز حادثه هیچ دلیل یقین‌آور مبنی بر فوت آنان در دست نیست و صرفا گزارش‌ها مبنی بر فوت احتمالی است. با وجود شک بر فوت، اصل استصحاب ابقای ماکان است. زنده‌بودن افراد قبل از حادثه یقینی بوده و با حصول شک اصل بر زنده‌بودن آنان است. اصل فقهی از «لا تنقض الیقین بالشک» از این امر حمایت می‌کند.

در بخشی دیگر هم آمده است: «بر فرض تردید در حیات آنان، با عنایت به عدم وجود دلایل و مدارک قطعی بر وجود اشخاص موضوع گواهی فوت، آنان مفقودالاثر هستند و مقررات قانونی حاکم در این خصوص موضوع کتاب پنجم مبحث غایب مفقودالاثر می‌باشد که این مقررات جنبه آمره و تکلیفی دارند».

‌شکوفه عبدالله‌زاده، همسر احسان ابولی، افسر دوم کشتی سانچی، که البته از شکایت کننده‌ها نبود در این رابطه می‌گوید: «متاسفانه به ما گفتند که خدمه جان باختند و هیچ قایق نجاتی نتوانسته از کشتی آزاد شود و دو قایق نجات سوخته‌اند. همچنین صحنه‌سازی دانشجویان دانشگاه تهران نشان می‌داد بچه‌ها بیشتر از سه دقیقه وقت فرار کردن نداشتند، از سویی بخاطر حمل میعانات گازی امکان فرار نبوده و متاسفانه بخاطر استنشاق دود و گاز فوت کرده‌اند. به همین دلیل ما دیگر شکایتی نکردیم.»

پزشکی قانونی هم در واکنش به ابطال حکم فوت شهدای سانچی اعلام کرد که اجساد ۳ نفر از متوفیان به پزشکی قانونی تهران ارجاع شده و پرونده ۹ نفر از خدمه نفتکش سانچی به پزشکی قانونی ارجاع نشده بود.

۱۲۰۰ تماس مشکوک از آسیا و آفریقا با خدمه

اما یکی از دلایلی که خانواده‌ها نسبت به فوت قطعی عزیزانشان شک کرده‌اند، برقراری برخی تماس‌های تلفنی با آنها بود.آنطور که روزنامه شرق گزارش داده بیش از۱۲۰۰ تماس با آنها گرفته شده است که در آن فرد تماس‌گیرنده “از خصوصی‌ترین شماره‌ها تماس گرفته بود یا در زمان مکالمه، اسم خصوصی یا مستعار خانواده‌ها را بیان کرده و می‌گفت فرد ایرانی‌تباری این شماره‌ها را به آنها داده و درخواست کرده به صاحب شماره‌ها اطلاع دهند که «ما زنده‌ایم.»

عبدالله‌زاده توضیح می‌دهد: «هیچکسی با ما تماس نگرفته بود، اتفاقا یکی از شک‌هایی که داشتیم این بود که به چه دلیل فقط با یک تعداد خاصی تماس گرفته شده و کسی با خانواده ما تماسی نگرفته است.»

همچنین به جز محتوا، محلی که این تماس‌ها از آن گرفته شده هم باعث شده تا سوالات بیشتری نسبت به واقعیت ماجرای سانچی به وجود بیاید.

همسر احسان ابولی، درباره جزییات این تماس‌ها می‌گوید: «خانواده‌های دیگر می‌گفتند که این تماس‌ها از کشورهای مختلف با آنها گرفته شده است، با بعضی از آنها از کشورهای آسیایی و با برخی دیگر از کشورهای آفریقایی تماس گرفته شده است. البته هیچ کدام از خانواده‌ها نتوانسته‌اند با خود فرد صحبت کنند. بعد هم تماس‌ها قطع می‌شد و وقتی هم که خود فرد با آن شماره تماس می‌گرفت، آن شماره بوق اشغال می‌خورد. شکی که خانواده‌ها دارند این است که چرا این شماره‌ها اصلا پیگیری نمی‌شوند تا مشخص شود چه افرادی و از کجا تماس می‌گیرند».

او ادامه می‌دهد: «من فکر می‌کنم که وزارت اطلاعات کشور آن قدر  باید قوی باشد که بفهمد این تماس‌ها از کجا گرفته می‌شود. به همین دلیل این سوال وجود دارد که چرا این تماس‌ها پیگیری نشدند تا مشخص شود اگر کسی در حال اذیت کردن خانواده‌هاست، چرا این کار دارد صورت می گیرد. فکر می‌کنم بیشتر شک خانواده‌ها نسبت به این موضوع است، البته با ما کسی تماس نگرفته است.»

به گفته عبداللهی پیگیری‌هایی برای مشخص شدن منشاء این تماس از طرف نهادهای امنیتی انجام شده است اما هنوز جوابی برای آن پیدا نشده است، به گفته او یکی از دلایل عدم پیگیری این موضوع صدور گواهی فوت است.

شکایت کردم چون…

البته تنها دلیل شکایت خانواده‌ها نسبت به صدور گواهی فوت، برقراری تماس‌های مشکوک با آن‌ها نبود و تردید برخی خانواده‌ها نسبت به داستان نامنسجم غرق شدن سانچی هم در این موضوع نقش داشته است.

پدر سجاد عبداللهی می‌گوید:«علت شکایت ما دراصل این است که نسبت به داستانی که شرکت نفتکش‌ها اعلام کرده بود موافق نبودیم. هر موقع به تنهایی می‌نشستم و این داستان‌ها را کنار هم می‌گذاشتم چیزی جور در نمی‌آمد و  باورم نمی‌شد چنین اتفاقی رخ بدهد که۳۰ نفر در کشتی باشند،یک کشتی با آنها تصادف کند و بعد با این سیستم مدرن امروزی همه لحظه اول فوت کنند. هرچه کنار هم گذاشتم باورم نمی‌شد. تحقیقاتی انجام دادیم و مثلا به این نتیجه رسیدیم که بار کشتی ۴ ppm سمی بوده، این یعنی این بار در فضای باز اصلا کشنده نیست. این‌ها جور در نیامد.»

او توضیح می‌دهد: «شرکت نفتکش هرموقع جلسه‌ای می‌گذاشت کارشناسان جمع می شدند، خودشان می ساختند و می گفتند بدون این که یک فردی و یک قاضی بی طرف نظر بدهد، نمی توانم باور کنم ۳۰ نفر در کشتی باشند و حتی دو نفرشان هم نتوانند خود را به آب بیاندازند که فوت نکنند. این اصلا با عقل جور در نمی آمد، من به همین دلیل شکایت کردم.»

 احمد ذاکری وکیل کانون وکلای استان فارس که وکالت ۹ خانواده خدمه سانچی را بر عهده دارد در گفتگو با رکنا گفت:«آخرین اتفاقی که در این پرونده افتاد این بود که گواهی فوت ۹ خدمه سانچی در دادگاه ابطال شد که این حکم قطعی شده است.آقای ربیعی وزیر محترم سابق کار روزی که سانچی آتش گرفت،در نامه ای بدون سربرگ و غیررسمی از رئیس جمهور درخواست کرد که خدمه سانچی را شهید محسوب کنند و به این ترتیب خانواده گواهی فوت برای همه خدمه در حالی صادر شد که هیچ پزشکی اجساد را رویت و مشاهده نکرده بود.به همین دلیل ۹ خانواده مرگ عزیزشان را که خدمه این کشتی بودند نپذیرفتند.به این ترتیب دهها عکس و سند به دادگاه ارائه دادیم که نشان می داد دلیل متقنی برای فوت خدمه وجود ندارد.»

اما بعد از صدور حکم ابطال گواهی فوت شرکت ملی نفتکش به ابطال گواهی فوت اعتراض کرد و به همین دلیل روز گذشته جلسه دادگاه برای رسیدگی به موضوع اعتراض شرکت ملی نفتکش تشکیل شد.

در این جلسه دلیلی که شرکت نفت مطرح می کند این است که گزارش فوت ارسالی توسط شرکت ملی نفتکش و وزارت کار به سازمان ثبت و احوال ارسال کرده اند، که مطابق قانون شهادت دو مقام رسمی دلیل فوت محسوب می شود.

این در حالی است که وکلای خانواده سانچی در مقابل می گویند اعزام مدیرعامل فعلی شرکت ملی نفتکش بیست و چهار ساعت بعد از وقوع حادثه بوده و همچنین آقای ربیعی چهار روز بعد از وقوع حادثه به کشور چین سفر کرده اند.بنابراین فوت را رویت نکرده اند که حالا به عنوان شاهد خودشان را معرفی می کنند،بنا براین بدون رعایت تشریفات قانونی ، سند فوت خدمه را صادر کردند.

چرا حقوق خدمه سانچی پرداخت نمی شود؟

وکلای خانواده سانچی بعد از قطعی شدن حکم ابطال گواهی فوت خدمه سانچی،به وزارت کار درخواست وصل شدن حقوق ۹ خدمه را کردند.هم زمان با این درخواست وزیر دولت آقای روحانی از ریاست جمهوری وقت؛ درخواست وصل حقوق خدمه سانچی را کرد.

اما روز گذشته بعد از جلسه دادگاه،وکلای خانواده خدمه سانچی در پاسخی که از ریاست جمهوری گرفتند مطلع شدند که دفتر ریاست جمهوری در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی ؛ در نامه ای محرمانه با وصل شدن حقوق خدمه سانچی مخالفت کرده است.

این در حالی است که خانواده ۹ خدمه ای که فوت عزیزان خود را نپذیرفته اند؛ هیچ حقوق و مزایایی دریافت نکرده اند.

گفتگوی اختصاصی با مادر یکی از خدمه سانچی

بعد از اتمام جلسه دادگاه با مادر یکی از خدمه سانچی به نام مهدی سادگی به گفتگو نشستیم.

از مهدی برایمان بگویید.

من دو فرزند دارم و مهدی فرزند دوم من هست.مهدی متولد سال ۵۸ است.۱۰سال بود که در کشتیرانی کار می کرد.

چطور متوجه غرق شدن کشتی سانچی شدید؟

صبح روز حادثه همسرم در اخبار شنیده بود که یک کشتی ایرانی در آب های چین غرق شده است.اما من گفتم کشتی ای که مهدی در آن بود در حال سفر به کره بوده است.تا اینکه نام کشتی اعلام شد.اما از همان ابتدا باور اینکه مهدی فوت کرده باشد برای من غیر ممکن بود.

اینکه مرگ او را باور نداشتید صرفا یک احساس مادرانه بود یا دلیل مستندی دارید؟

مسلما صرف یک احساس این حرف را نمی زنم.دقیقا روز بعد از حادثه غرق شدن کشتی در حالی که حال روحی بسیار وخیمی داشتم،از کشور انگلستان با موبایل من تماس گرفتند و من را به اسم کوچک صدا زدند.فردای آن روز باز هم تماسی از کشور انگلستان با تلفن منزل ما گرفته شد که باز هم من را به اسم کوچک صدا زدند اما قطع کردند.

چند ماه بعد تماس های مشکوک زیادی با تلفن های ما گرفته می شد که هر بار شماره یک کشور روی تلفن می افتاد.مشخص بود از نرم افزار تغییر آی پی استفاده می شود که معلوم نشود تماس از چه کشوری برقرار شده است.بعد از اینکه گوشی را برمی داشتیم قطع می شد.

همه این تماس های مشکوک درست بعد از حادثه برقرار شد و از نظر من به هیچ وجه بی ارتباط به این حادثه نیست.عده ای می گویند این تماس ها برای کلاهبرداری از شما گرفته شده است اما دقیقا فردای حادثه که نمی تواند به دلیل کلاهبرداری بوده باشد.

گذشته از این، هیچ ادله مستند و قابل قبولی برای پذیرش فوت فرزندانمان ارائه نشده است.

ماجرای پرداخت آبونمان موبایل پسرتان چه بود؟

بعد از غرق شدن کشتی تا ۱۳ ماه بعد، برای موبایل پسرم قبض فرستاده می شد و من پرداخت می کردم.در هزینه های پرداختی از طرف ما هزینه رومینگ هم بود.با اینکه گوشی پسرم همراهش بود و اگر مهدی در اعماق آب غرق شده پس باید گوشی او هم غرق می شد./رکنا

خروج از نسخه موبایل