به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، از ابتدای تشکیل نظام نوپای جمهوری اسلامی برخی گروهکها و احزابی که مخالف روند انقلاب اسلامی بودند، برای مهار انقلاب و جلوگیری از تشکیل جمهوری اسلامی یا دست به آشوب میزدند و یا شخصیتهای اصلی انقلاب را ترور میکردند.
از جمله افرادی که ترورشان ناکام ماند، آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. عصر روز جمعه چهارم خرداد ۱۳۵۸، هنگامی که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی از اعضای اصلی شورای انقلاب در خانه بود، دو نفر از اعضای گروهک تروریستی «فرقان» به قصد ملاقات وی و با ادعای این که حامل نامهای از جانب یکی از مقامات مملکتی هستند، اجازه حضور خواسته و داخل منزل شدند.
در همین راستا محسن هاشمی رفسنجانی فرزند مرحوم هاشمی در گفتوگویی به تشریح جزئیات ترور پدرش پرداخته است.
محسن هاشمی در این گفتگو با بیان اینکه این ترور حدود سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده بود و تا آنزمان هنوز سیستم حفاظت مشخصی برای شخصیتها تعیین نشده بود، گفت: حتی شهید مطهری هم بدون حفاظت در خیابان ترور شده بود.
بخشهایی از این گفتگو را بخوانید؛
* حدود یکماه ونیم قبل از ترور آیتالله هاشمی رفسنجانی، اولین ترور گروهک فرقان که شهادت سپهبد قرنی بود، اتفاق افتاد. طبیعی بود که بعد از این دو اقدام، احساس خطر نسبت به فعالیتهای تروریستی علیه مسئولان انقلاب احساس شود و به دلیل اینکه در سپاه، حفاظت آموزش دیدهای وجود نداشت از سوی کمیته محلی برای حفاظت افرادی تعیین میشدند، اما هنوز آموزش و نظم کافی در تیم حفاظت وجود نداشت، حتی ماشین ضدگلوله در اختیار شخصیتها نبود و آیت الله هاشمی رفسنجانی با پژوی ۵۰۴ خود در سطح شهر تردد می کردند.
*در زمان ترور، از دونفری که برای محافظت تعیین شده بودند، یکی از این افراد در خانه حضور نداشت و نفر دوم نیز آماده مواجه با چنین خطری نبود، اینها دلایل موفق شدن تیم ترور به هدف قرار دادن آیتالله هاشمی رفسنجانی ضعف در حفاظت بود.
*چون برای دو محافظی که در خانه بودند، امکاناتی از سوی کمیته تامین نمیشد، من برای تهیه مایحتاج آنها به میدان تجریش رفته بودم، در بازگشت دیدم که وضعیت خیابانها در نزدیکی خانه غیرعادی است و زمانی که خودم را به خانه رساندم همسایهها گفتند که آقای هاشمی را ترور کردند و ایشان را که زخمی شده به بیمارستان بردند که خودم را به بیمارستان رساندم. ایشان خوشبختانه قبل از اینکه تروریست بتواند اسحله را بکشد، متوجه نقشه شدند و با گرفتن دست فرد ضارب نگذاشتند که عمل کند و فرد دومی که در حیاط بود با مشاهده این صحنه به داخل اتاق میآید و دو گلوله به آیتالله هاشمی رفسنجانی اصابت کرده بود که با مداخله مادرم خانم عفت مرعشی، نمیتوانند کار را تمام کنند و ۲ تروریست فرار میکنند.
*پدرم برای اینگونه حوادث آمادگی داشت و حتی برای شهادت خود را آماده کرده بود، بنابراین با شجاعت با تروریستها درگیر شد، جریانی که اقدام به ترور آیتالله هاشمی رفسنجانی، شهید مطهری و سپهبد قرنی و بعد دکتر مفتح و دیگر شخصیتهای انقلابی کرد، جریانی منحرف و واپسگرا به لحاظ فکری بود که فهم صحیح و درستی از دین نداشتند و عمدتا بدلیل کج فهمی دست به این اقدامات زدند، این جریان را میتوان به نوعی ادامه جریان خوارج دانست که عمدتا جوانان فریب خورده و احساساتی وهیجانی بودند که براثر برداشتهای غلط دست به این کارها میزدند.
* البته از این ترور دو تعبیر ماندگار در تاریخ ثبت شد، پیام متفاوت امام خمینی که در آن آمده بود: “جناب حجت الاسلام مجاهد متعهد، آقای هاشمی عزیز …” و ایشان در این پیام میافزایند: “مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است؛” و تعبیر رهبرمعظم انقلاب در خطبه خرداد سال ۱۳۸۸ که تصریح کردند: “آقای هاشمی را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهای بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ -یعنی ۵۲ سال قبل- ایشان را از نزدیک میشناسم. آقای هاشمی از اصلیترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدی و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیتهای جمهوری اسلامی در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفت.”