قفل زبالهها را هم مافیا باز میکند!
خبرمهم: تا کمر در سطل زباله فرو رفته، انگار بوی متعفن زبالهها را حس نمیکند! با دقت کیسهها را باز و پسماندهای غذایی و پلاستیک و بطریهای دورریخته شده را بررسی میکند، انگار نه انگار آنها زباله هستند! بعد از چند دقیقه جستوجو، کیسهاش را پر از لوازم بازیافتشدنی میکند و با باری از زبالههای دورریخته شده به سمت سطل بعدی حرکت میکند.
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، تا کمر در سطل زباله فرو رفته، انگار بوی متعفن زبالهها را حس نمیکند! با دقت کیسهها را باز و پسماندهای غذایی و پلاستیک و بطریهای دورریخته شده را بررسی میکند، انگار نه انگار آنها زباله هستند! بعد از چند دقیقه جستوجو، کیسهاش را پر از لوازم بازیافتشدنی میکند و با باری از زبالههای دورریخته شده به سمت سطل بعدی حرکت میکند. هر شهروندی که این صحنه را ببیند، ناراحت میشود و به حال زبالهگردها تأسف میخورد، اما این زبالهگردها، طلای کثیفی را با خود جابهجا میکنند که شاید کمتر کسی ارزش آن را بداند. به همین دلیل است که مافیای زبالهگردی تشکیل شده و آنقدر قدرت گرفته که دیگر کسی توان مقابله با آن را ندارد!به تازگی صدرالدین علیپور، مدیر عامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران از قفلدار شدن مخازن زباله برای جلوگیری از زبالهگردی و مقابله با مافیای زباله خبر دادهاست.
هر چند مدیر عامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران از اجرای طرحهای زیادی برای تفکیک زباله و مقابله با زبالهگردی صحبت کرده، اما آن چیزی که در این سالها دیده شده، طرحهای ناتمام و حرفهای بیعملی بوده که قدرت مافیای زباله را بیشتر و بیشتر کردهاست. به همین دلیل سؤالاتی مطرح میشود که آیا قفل زدن سطلهای زباله به تنهایی راهکار مناسبی است؟ سرنوشت زبالهگردها و درآمدی که از این کار به دست میآورند چه میشود؟ و اینکه آیا اینبار شهرداری تهران قادر به حذف مافیای زباله خواهد شد یا اینکه پای منافع برخی از افراد به میان میآید و همه چیز به فراموشی سپرده میشود؟
مافیای زباله، برنده اصلی چرخه زبالهگردی
محمدعلی پورنیا، کارشناس مدیریت شهری معتقد است که قفل زدن سطلهای زباله به تنهایی کافی نیست و باید در کنار آن اقدامات دیگری نیز انجام شود. او در این رابطه به خبرنگار «جوان» میگوید: «در تمام دنیا طلای کثیف که همان زباله است، وجود دارد و اکثر کشورها از این طلا به نحوی استفاده کردهاند، اما ما هنوز به این موضوع که زباله واقعا طلاست پی نبردهایم بزرگترین معضل را در این حوزه که زبالهگردی و مافیای زباله است، به خوبی درک نکردهایم زیرا تا امروز برای حذف آن تلاش زیادی انجام نداده ایم.»
او با اشاره به اینکه به دلیل نبود شرکت یا کارخانه رسمی برای بازیافت زباله، تیمهایی برای جمعآوری زبالههای بازیافتی و کسب تشکیل میشوند تا از این طریق، درآمدهای کلان کسب کنند، ادامه میدهد: «کشورهای مختلف شرکتهایی را برای انجام بازیافت زباله تعیین کردهاند و از این راه درآمد کسب میکنند، اما ما هنوز اقدامی در این جهت انجام ندادهایم.»
پورنیا اظهار میدارد: «اگر یک روز به بازار آهن سمت خلیج فارس بروید، خواهید دید که در آنجا چگونه بطریهای نوشابه آلومینیومی را خرید و فروش میکنند و این یعنی همان مافیا و نشان میدهد که در این حوزه ما هیچ قاعده و قانون مشخصی نداشتهایم.»
کارشناس مدیریت شهری با اشاره به اینکه باید یک ماده قانونی در خصوص طلاهای کثیف تعیین میشد، تصریح میکند: «بهتر است به شرکتها یا اشخاص اجازه داده شود تا کارخانهای را ثبت کند و بازیافت زباله را در دستور کار خود قرار دهند؛ مثلاً شخصی در مناطق یک، دو و سه تهران تعیین شود که زبالهها را دو بار در روز جمعآوری کند و آنها را برای بازیافت به محلی که از پیش مشخص کرده ببرد، سایر اشخاص در دیگر مناطق پایتخت نیز مشغول به کار شوند و در نهایت شیشهها، پلاستیکها، زبالههایی را که قابلیت تبدیل به کود و کمپوست دارد، تفکیک و با فروش آنها درآمدزایی کنند. در نهایت نیز این شرکتها از سود بازیافت زبالهها، مبلغی را به شهرداری پرداخت کنند.»
او در پاسخ به این سؤال که چرا تا امروز چنین اقداماتی انجام نشده و زباله به دست مافیا افتادهاست، میگوید: «مسئله تفکیک زبالهها و درآمدزایی از آن، از سوی شهرداری، استانداری و حتی دولتها پیگیری نشدهاست، در نتیجه میبینیم که پیرمرد، بچه و جوان با کیسهای روی دوش، زبالهها را میگردند و بعد از تفکیک آن را به بالاسری یا سرگروه خودشان میدهند و مبلغ ناچیزی را دریافت میکنند، برنده این چرخه، اما مافیا یا همان سرگروه این تیمها هستند که کیسههای زبالهتفکیک شده را به مبلغ گران میفروشند و به سودهای کلان میرسند.»
دزدها در کمین زبالهگردها!
به گفته پورنیا، کیسههای زبالههای تفکیک شده روی دوش زبالهگردها آنقدر با ارزش است که گاهی به زبالهگردها حمله میشود و این کیسهها را از آنها میدزدند. او در این باره توضیح میدهد: «وقتی میگوییم طلای کثیف، منظورمان همین است که در سطح شهر میبینیم وقتی یک نفر پلاستیکها را جمع کرده و میخواهد به سرگروه خودش تحویل دهد، فردی از راه میرسد و با زور کیسه را از او میگیرد! در واقع این افراد دزد هستند و این طلای کثیفی را که زبالهگرد از صبح تا ظهر تلاش کرده و داخل کیسه جمعآوری کرده را میگیرد تا خودش آنها را بفروشد!»
او با بیان اینکه وقتی یک سازمان مشخص شده برای تفکیک و فروش زبالههای بازیافت شده وجود نداشته باشد، نتیجهاش همان چیزی میشود که در سطح شهر مشاهده میکنیم، اظهار میدارد: «به صراحت میگویم که یکی از اصلیترین مقصرین این موضوع، سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران است؛ وقتی سازمان پسماند ضعیف عمل کند، فرهنگسازی نمیکند و مجوز نمیدهد تا کارخانه ثبت شود و فعالیتی در این خصوص راه بیفتد، در نتیجه زباله میماند و از آنجایی که خود شهرداری نمیتواند از آن درآمدزایی کند، بنابراین افرادی که زورشان هم زیاد است وارد این بازار میشوند و مافیا تشکیل میدهند.»
این کارشناس مدیریت شهری میگوید: «متأسفانه اقدام مؤثری از شهرداران سابق برای از بین بردن مافیای زباله انجام نشدهاست، امیدوارم با روی کار آمدن شهردار جدید تهران که در این مدت کوتاه فعالیت خود، حرفهای بسیار خوبی زدهاند، اقدامات خوبی نیز مشاهده شود و بتوانند این معضل را حل کنند.»
چه باید کرد؟
پورنیا درباره راهکارهای عملیاتی مقابله با مافیای زباله تصریح میکند: «باید شهرداری تهران برای مقابله با مافیای زباله، مجوزهایی را برای بازیافت زباله در بخش خصوصی اتخاذ کند و حتی بخش دولتی شهرداری نیز در این بخش ورود کند و بگوید سه تا کارخانه در سه نقطه مختلف حومه تهران احداث کند و درآمد این کار نیز برای خودش باشد، بعد از آن دربهای سطل زباله را قفل بزند تا زبالهگردها نتوانند سراغ آنها بروند. در این میان تعداد زیادی زبالهگرد در پایتخت حضور دارند که از این راه درآمد کسب میکنند که شهرداری میتواند از آنها برای کار در کارخانههای تفکیک زباله احداث شده، استفاده کند و حتی درآمد بهتر و بیمه و مزایا برای آنها درنظر بگیرد و آنها را از دست مافیای زباله نجات دهد.»
او به یکی دیگر از راههای استفاده بهینه از طلای کثیف اشاره میکند و میگوید: «یکی دیگر از کارهایی که باید در خصوص تفکیک زبالهها انجام شود، فرهنگسازی در این خصوص است. اینکه مانند برخی از کشورهای توسعه یافته، سطلهای زباله متفاوت داشته باشیم که داخل هر کدام از آنها زباله مربوط به خودش ریخته شود؛ مثلاً یک سطل مربوط به زبالهها کاملاً به درد نخور و سطل دیگر مربوط به زبالههای خشک و قابل بازیافت باشد.»
پورنیا با اشاره به قدرت گرفتن مافیای زباله در این سالها اظهار میدارد: «در یک برههای از زمان شهرداری آقای قالیباف، کانکسهایی قرار گرفت که زبالههای تفکیک شده و قابل بازیافت را از شهروندان دریافت میکرد و در ازای آن پول یا لوازم میداد. اما شاهد آن بودیم به قدری مافیای زباله قدرتمند بود که به مرور زمان باعث حذف و کم شدن این کانکسها شد و کمکم این مسئله برای مردم کمرنگتر شد. بعید نیست که اینبار هم زور مافیای زباله، قفلهای سطل زباله را بشکند و مانع از اجرایی شدن طرحهای اعلام شده در این خصوص شود!»
او میگوید: «شهر تهران یک شهر شلوغ است و با توجه به این شلوغی و شیوع کرونا و همچنین مشکلات مختلف اقتصادی و روانی که شهروندان با آن دست و پنجه نرم میکنند، دیدن فردی که تا کمر در سطل زباله فرو رفتهاست، هر کسی را از لحاظ روانی تحت تأثیر قرار میدهد و یک واکنش منفی در افراد ایجاد میکند.» /روزنامه جوان