به گزارش خبرنگار اجتماعی سایت خبرهای فوری، پروین فرجزاده در تبیین واژه خشونت، اظهار کرد: خشونت به هر نوع تسلط روانی و جسمی بر افراد دیگر و تحمیل آسیبهای جسمی و روانی عمدی اطلاق شده که دو نوع خشونت کلامی و خشونت جسمی و فیزیکی اعم از ضرب و شتم، قتل و … را شامل میشود.
وی با اشاره به عوامل متعدد بروز خشونت و پرخاشگری، اعم از عوامل محیطی و شناختی، تصریح کرد: غریزی بودن پرخاشگری یکی از این عوامل است که ریشه در ذات و فطرت انسانها دارد و انسان به طور ذاتی برای دفاع و صیانت از حیات خود نیروی ویرانگر درونی را در قالب پرخاشگری ظاهر میکند.
فرجزاده ناکامی را عامل دیگر خشونت عنوان کرد و افزود: ناکامی حتی گاه عینیت حقیقی ندارد و انسان از لحاظ ذهنی و روانی گمان میکند که دچار شکست شده و همین تلقی او را به سمت پرخاشگری و خشونت سوق میدهد.
وی با تأکید بر وجود پیشزمینه یادگیری خشونت در تمام افراد، بیان کرد: افراد پیوسته در معرض مشاهده خشونت رفتاری یا کلامی در جامعه و نیز در رسانههای تصویری مانند سینما هستند و این امکان همیشه وجود دارد که به ویژه کودکان، میتوانند به فراگیری و اعمال خشونت بپردازند.
فرجزاده مهمترین عامل اعمال خشونت در خانواده را مشکلات اقتصادی عنوان کرد و افزود: انسان همواره سلسلهمراتبی از نیازها را دارد که پایینترین و پایهایترین این نیازها، نیازهای فیزیولوژیکی اعم از خوراک، پوشاک و … است و نیازهای امنیتی و عاطفی در ردههای بالاترِ این تقسیمبندی قرار میگیرند.
وی در ادامه تأکید کرد: انسان برای بالا رفتن از نردبان تکامل و نائل شدن به تعالی و خودشکوفایی، ناگزیر از برآورده کردن تک تک این نیازهاست، بنابراین تا وقتی که در بند نیازهای فیزیولوژیکی و جسمی باشد، نمیتواند به مراتب بالاتر صعود کند.
این کارشناس روانشناسی با اشاره به چالشهای امنیتی کشورهای فقیر، گفت: در این کشورها انسانها به دلیل عاجز ماندن در رفع نیازهای مادی و جسمی، خود را به خطر میاندازند تا به حیات خود ادامه دهند، بنابراین در این کشورها همواره شاهد انواع بزهکاریها از قبیل دزدی، زورگیری، جنایت و… و مشکلات اجتماعی حاصل از آن هستیم.
فرجزاده با ذکر مثالی در این خصوص، تصریح کرد: در قانون طبیعت هرگاه حیوانی تشنه میشود علیرغم علم به خطرات حضور صیاد در کنار آبشخور، به سمت آب میرود تا رفع تشنگی کند مصداق این واقعیت را در جامعه انسانی هم میتوان دید که افراد بر اساس فطرتِ میل به جاودانگی، امنیت خود را به خطر میاندازند تا نیازهای اولیه خود را برآورده سازند.
وی با اشاره به مشکلات اقتصادی جامعه امروز، بیان کرد: پدر به عنوان نانآور خانواده همواره تحت فشار اقتصادی و به دنبال آن، درمانده شدن و تحقیرشدگی قرار دارد و این استرس خواه ناخواه به اعضای خانواده تسری مییابد و منجر به بروز پرخاشگری میشود.
فرجزاده ایجاد تنشهای حاصل از مشکلات اقتصادی را در خانواده به ویژه در جوامع شهری پررنگتر دانست و افزود: در جوامع شهری همه اعضا خانواده نمیتوانند در تولید درآمد مشارکت داشته باشند و این مسئولیت غالباً متوجه مرد است که اگر نتواند از عهده این کار برآید، پرخاشگری و خشونت در خانواده افزایش مییابد.
وی با پرداختن به زاویه دیگری از تأثیر نارساییهای اقتصادی بر بروز تشنج در خانواده و جامعه، گفت: انسان اگر در چند و چون نیازهای اولیه درماند از درک احساسات هنری، عاطفی، ذوقی و شناختی و درنتیجه، رسیدن به حس رضایت درونی بازخواهد ماند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان ادامه داد: فقدان حس رضایت درونی باعث توقف انسان و افسردگی او میشود و راه را برای بروز شادی و دفع انرژی منفی از طریق انجام اعمال شادیبخش میبندد و همین امر، آسایش و آرامش را از اعضای خانواده و جامعه سلب میکند.
وی با بیان اینکه نیازهای انسان چرخهای است که برآورده نشدن یکی از آنها سبب بروز اختلال در تعالی انسان میشود، ادامه داد: شکست معیشتی منجر به درماندگی و افسردگی و به دنبال آن، عدم رغبت به تلاش بیشتر میشود و جریان زندگی صحیح را مختل میسازد.
فرجزاده در تشریح راهکارهای کنترل خشونت، بیان کرد: همانگونه که یادگیری در محیط سبب بروز خشونت و پرخاشگری میشود، انسان در صورت برخورداری از آموزش صحیح، میتواند شیوه تعامل با دیگران، نوعدوستی، ارتباط صحیح، روشهای کنترل خشونت و در یک کلام، تمام رفتارهای فرهنگی و اجتماعی را فرا بگیرد.
وی با برشمردن انواع ارتباط و تعامل میان انسانها، گفت: نوع نخست ارتباط، «ارتباط از بالا به پایین» نام دارد که منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه میشود چراکه انسان خود را خوب و دیگری را بد تلقی میکند و همواره دیگران را محکوم به اطاعت از خود میداند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در نوع دوم تعامل، که ارتباطی درست و متعادل است، انسان خود و دیگری را خوب تلقی میکند و به مدد این «ارتباط خوب-خوب» همواره، هم به خود و هم به دیگران، حق زندگی میدهد.
فرجزاده نوع سوم ارتباط را «ارتباط منفعلانه» خواند و اضافه کرد: در این نوع ارتباط، انسان خود را در مرتبه پایینتری از دیگران قرار میدهد و به دیگران اجازه میدهد تا بر او تسلط و کنترل داشته باشند.
وی با اشاره به نوع دوم ارتباط که ارتباطی صحیح و مطلوب است، ادامه داد: ارتباط و تعامل برابر در جامعه سبب ایجاد حس همدلی و نوعدوستی شده و از بروز خشونت و تشنج میان افراد جلوگیری میکند که رسیدن به این شیوه ارتباطی با آموزش میسر است.
فرجزاده توسعه فرهنگی در سایه بهرهگیری از آموزههای دینی را مهمترین راهکار برای داشتن جامعه سالم عنوان کرد و گفت: آموزش و ترویج دین در جامعه سبب تقویت اخلاقمداری و تقوا در جامعه میشود که همین امر سبب کم شدن خشونت میان افراد خواهد شد.
وی از توسعه عدالت اجتماعی به عنوان دیگر راهکار کنترل خشم و خشونت نام برد و یادآور شد: در جامعهای که به بنبست اقتصادی میرسد، بیشتر شاهد رواج فساد اقتصادی هستیم چراکه افراد تلاش میکنند با توسل به راهکارهای غیرقانونی و تعدی به حقوق دیگران به جمعآوری ثروت بپردازند که به دنبال آن، رواج فساد و جنایت غیر قابل اجتناب است.
فرجزاده به وجود هیجانات مثبت و منفی در وجود همه افراد اشاره و بیان کرد: در صورتی که این هیجانات سرکوب شوند اگرچه یک آرامش موقتی نصیب انسان میشود اما به مرور زمان، شاهد بروز رفتارهای ناهنجار خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه هیجانات سرکوب شده همواره در قالب بروز یک اختلال رفتاری بروز میکنند، خاطرنشان کرد: برخی هیجانات گاه در قالب خشونت و پرخاشگری تغییر شکل یافته و نمود مییابد که آموزش افراد در جهت شناساندن این هیجانات و برخورد صحیح با آنها، حائز اهمیت است. /ایسنا