کل تهران یک تخت خالی پیدا نمی‌شود! / ۳۰ میلیون حق دلالی برای بستری بیمار

خبرمهم: «سراسر بیمارستان‌های تهران را هم بگردید حتی یک تخت خالی نیست!» این را اپراتور ۶۰۷۰ می‌گوید.سامانه جایابی بیماران کرونایی. نه بیمارستان‌های دولتی تخت خالی دارند و نه خصوصی. بیماران باید ساعت‌ها در حیاط بیمارستان‌ منتظر بمانند تا شاید بعد از ساعت‌ها انتظار تختی خالی شود.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، از صف‌های شلوغ واکسن کرونا به صف شلوغ بیماران کرونایی برای تخت خالی بیمارستان رسیده‌ایم! محوطه اورژانس بیمارستان میلاد تهران پر است. یکی روی تخت برانکارد است و آن یکی روی ویلچر. همه در صف انتظار هستند تا نوبتشان شود، پذیرش شوند و بلکه به بخش بروند.
زمان انتظار مشخص نیست. شانس با بعضی یار است و یکی دو ساعت منتظر می‌مانند اما برای برخی این زمان به چند ساعت می‌رسد. چند ساعت انتظار برای بیمارانی که توان ایستادن هم ندارند!
تخت خالی پیدا نمی‌شود، فوتی‌های کرونا به بیش از ۲۵۰  نفر در روز و مجموع مبتلایان هم به بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رسیده است. اما وزیر بهداشت می‌گوید از کشورهای دیگر نامه‌هایی دریافت کرده که شما چطور اینگونه کرونا را مدیریت کرده‌اید!

اینجا پیدا کردن ویلچر هم غنیمت است!

یکی از بیماران کرونایی روی صندلی‌های محوطه بیمارستان دراز کشیده، جانی برای نشستن ندارد. نفسش بند آمده و چشمانش را روی هم گذاشته. خواهرش می‌گوید: «نیم ساعت است منتظریم تا نوبتمان شود. ۱۸ نفر جلوی ما هستند. مجبوریم همینجا منتظر بمانیم تا نوبتمان شود چون بیمارستان‌های دیگر هم تخت خالی پیدا نکردیم.» ساعت از ۱۰ به ۱۱ و نیم شب می‌رسد و هنوز نوبتشان نشده!
یکی دیگر از بیماران روی برانکارد گوشه محوطه مانده. زن سالمندی که که حتی نمی‌تواند دست خود را تکان دهد. همسرش چند دقیقه روی صندلی می‌نشیند. طاقت ندارد. برمی‌گردد کنارش می‌ایستد. پسرش می‌گوید ۱۵ نفر مانده تا نوبت ما شود. باید یکی دو ساعت منتظر بمانیم تا ببینیم مادرم پذیرش می‌شود یا نه.
بیمار دیگری که حال خوبی ندارد، روی زمین نشسته و ناله می‌‌کند: «کاری کنید دیگر نمی‌توانم.» همراهان بیمار می‌گویند مگر اینکه بیمار به حال خیلی اورژانسی برود وگرنه همینجا باید ساعت‌ها منتظر بمانیم.
اورژانس همهمه است، همه در رفت و آمد که یک تخت خالی پیدا کنند. اینجا ویلچر پیدا کردن هم غنیمت است! با این حال یکی از همراهان بیمار می‌گوید: «با همین وضعیت اینجا شاید تخت خالی پیدا کنیم ولی بیمارستان‌های دیگر هیچ امیدی نیست.»
یکی روی ویلچر هم خم شده و توان ندارد و آن یکی صندلی خالی پیدا کرده و نشسته. همراهان بیماران هم کم نیستند. برخی زیلو یا پتویی پهن کرده و دراز کشیده‌اند تا شاید مسئول پذیرش بالاخره اسم بیمارشان را صدا بزند.

خروج از نسخه موبایل