به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، فرزند کشی و اقرار به انجام آن هم بدون داشتن حس عذاب وجدان، حتما تصویری دردناک و نا امیدکننده برای بشریت و انسانیت است.
حتما برایتان سوال شده چه اتفاقی میافتد که یک پدر و مادر میتوانند دست به همچین جنایتی بزنند و یا چرا یک قاتل میتواند دست به قتلهای سریالی بزند و نسبت به این عملش حتی ذرهای عذاب وجدان نداشته باشد.
قرار است در این گزارش در مورد علت اصلی این نبود احساس گناه و مشکلات روان شناختی احتمالی در این افراد صحبت کنیم.اختلال شخصیت ضد اجتماعی که به افراد مبتلا به این اختلال جامعه ستیز نیز میگویند، در واقع افرادی هستند که هیچ اهمیتی برای رفتار صحیح و اشتباه و احساسات دیگران قائل نیستند و حقوق دیگران را رعایت نمیکنند. آنها نسبت به دیگران سنگدلانه، خشن و بیتفاوت رفتار میکنند و بابت این نوع رفتار هیچ احساس پشیمانی و گناهی ندارند.
آنها اغلب از قانون نافرمانی میکنند و درنهایت مجرم میشوند. دروغ میگویند و یا رفتار خشنی و هیجانزده دارند و حتی مستعد اعتیاد بهویژه اعتیاد به الکل هستند، از تاثیرات این رفتار این است که از عهده مسئولیتهای تحصیلی، کاری و خانوادگی برنیایند.
بیماران دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی معمولاً ظاهری گرم و صمیمی یا دوستداشتنی دارند ولی در گذشته و سابقه آنها نشانههای اختلال دیده میشود. آنها از ابتدای کودکی رفتارهایی مانند فرار از مدرسه یا خانه، دزدی، دعوا، سوءمصرف مواد مخدر بهویژه الکل و رفتار غیرقانونی را تجربه میکنند.
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیچ نشانی از اضطراب و افسردگی از خود نشان نمیدهند که این دقیقاً با وضعیت آنها در تناقض است. البته تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی مربوط به مسائل جسمی در این افراد شایع است. معمولاً توضیحی که درباره رفتار خود میدهند تصور میشود این رفتارها ناشی از بیتوجهی و بیفکری آنها سرزده.
این اختلال بیشتر در نواحی فقیرنشین شهری مشاهدهشده، و درصد شیوع آن بین مردان سه درصد و بین زنان یک درصد کل جامعه است. معمولاً این اختلال قبل از ۱۵ سالگی شروع میشود. برخی تحقیقات نشان داده چیزی حدود ۷۵ درصد زندانیان به این اختلال مبتلا هستند، همچنین اختلال شخصیت ضداجتماعی الگویی خانوادگی دارد و شیوع آن بین افرادی که در افراد درجه اول فامیل به این اختلال مبتلا هستند حدود ۵ برابر است.
هنوز علت این اختلال مشخص نشده است اما به نظر میرسد که برخی فاکتورهای خاص، ریسک ایجاد اختلال شخصیت ضد اجتماعی را بالا میبرند. فاکتورهایی مانند:
– تشخیص اختلال سلوک در کودکی
– پیشینه خانوادگی اختلال شخصیت
ضد اجتماعی یا سایر اختلالات شخصیتی یا بیماریهای روانی
– قرار گرفتن در معرض کودکآزاری یا بیتوجهی در دوران کودکی
– زندگی خانوادگی بیثبات، خشونتبار
یا از هم گسیخته در دوران کودکی
بنابراین تا حد زیادی سبک فرزندپروری والدین و تاثیرات محیط دوران کودکی و نوجوانی میتواند تا حد زیادی در بروز این بیماری نقش تعیین کنندهای داشته باشند، با مطالعه درست و به موقع مهارتهای فرزندپروری توسط والدین و آموزش مهارتهای زندگی در سنین پایین به کودکان میتوان تا حد زیادی از تاثیرات محیطی ایجادکننده این اختلال کاست./آفتاب یزد