به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «مرد سیهچرده نهچندان بلندقامتی که روی شانههایش یک کیسه بزرگ زباله را بهسختی با خود میکشد، در مخزن آبیرنگ پلاستیکی بزرگ را به زحمت باز کرده و کیسه را رها میکند و مینشیند روی زمین! از شدت خستگی نه توان بلندشدن دارد و نه میتواند حرف بزند. از پشت میلههای قهوهای رنگ ساختمان چشمش که به من میافتد آرام بلند شده و با دستی که از جداکردن زبالهها سیاه و کثیف شده، در را باز میکند.
سرایدار ۵۸ ساله ساختمانی است که میگوید تازگیها برایشان سطلهای جدید آوردهاند. شهرداری دو مخزن گذاشته که باید زبالهها را به تفکیک خشک و تر جدا کنند. اما اهالی کمتر ساختمانی گوشش به این حرفها بدهکار است. میگوید که یک کار جدید هم به کارهایش اضافه شده و مجبور است عصرها زبالههای خشک را از لای زبالههای تر بیرون بیاورد و در مخزن جداگانه بیندازد. مدیر ساختمان او را موظف کرده تا اجازه ندهد کسی جلوی مجتمع زباله بیندازد. برای همین مرد هر از نیم ساعت جلوی مجتمع رژه میرود تا مبادا کسی زباله بیندازد و فرار کند. سرایدار میگوید: «اهالی راضیاند چون زحمتی بر گردنشان نیست.»
چند ساختمان آن طرف اما وضعیت فرق دارد. اهالی میگویند که طبق برنامهریزی، زبالهها را سر ساعت مشخص داخل سطلها میاندازند و خوشحالند که چشمشان به زبالههای روی هم تلنبار شده جلوی خانه نمیافتد. «همین چند ماه پیش از بوی کثافت و شیرابه زبالههای سر کوچه نمیتوانستیم پیادهروی کنیم. آن قدر گربه جمع میشد که میترسیدیم از کنار سطلها رد شویم. همه ساکنان این خیابان زبالههایشان را در همین سطل میانداختند. بعضی اوقات آن قدر زباله جمع میشد که زبالهها از مخزن بیرون میریخت. بعضیها هم زبالههایشان را تفکیک میکردند و میگذاشتند کنار مخزن اما بیشتر از آن که نصیب مأموران شهرداری شود، زبالهگردها سر میرسیدند و مخزن را خالی میکردند. کاش فقط خالیکردن مخزن بود. تمام کیسهها را پاره میکردند و زبالههای تر سرتاسر خیابان پخش میشد و تا مأموران شهرداری برسند و تمیزکاری کنند، زبالهها تا سر خیابان هم آمده بود.»
یکی دیگر از همسایهها میگوید: «در این چند ماه جز چند کیسه زباله کوچک که بعضیها از سر لجبازی یا بیفرهنگی سر کوچه پرت میکنند، تقریباً چشمش به هیچ زبالهای نزدیک محل زندگیشان نیفتاده و هیچ زبالهگردی هم دیگر پایش به این منطقه باز نشده است.»
زن همسایه راست میگوید. سرتاسر این شهرک را که بگردید چشمتان بهندرت به زبالهای که در اطراف رها شده باشد، میافتد. کوچهها تمیز است و مخازن خشک و تر زباله هم در بعضی مجتمعها در جلوی ورودی به شکلی که فقط در دسترس ساکنانش باشد، قرار داده شده. در بعضی مجتمعها البته مخازن جلوی دید نیست و به خواسته اهالی مجتمع در پارکینگ یا حیاط پشتی قرار داده شده تا زبالهگردها هوس ورود به مجتمع و خالیکردن مخزن به سرشان نزند. در آن سوی ماجرا البته برخی اهالی نظر دیگری دارند. تمیزی و زیبایی این شهرک با چند خیابان پایینتر قابل قیاس نیست.
در برخی کوچهها با وجود این که شهرداری مخازن جدید را تحویل داده، اما اهالی نامه زده یا درخواست دادهاند تا مخازن هزار و ۱۰۰ لیتری به سر جای خود برگردد. علت را از زبان خودشان که میشنویم جالب توجه است! آنها معتقدند که خیلی از ساکنان حاضر به همکاری با مدیر ساختمان نشدهاند و زبالهها را بدون تفکیک داخل یک سطل میریختند که درد سر زیادی دارد. یا خیلیها خودشان را موظف نمیدانند که سر یک ساعت مشخص زبالهها را تحویل دهند. «ما چندین بار با همسایهها گلاویز شدهایم. نمیدانیم این زباله را چه کسی میگذارد جای قبلی!»
اما برخی هم میگویند وقتی سطلی نباشد حتی عابران پیاده هم زبالهای دارند نمیدانند کجا بیندازند. برخیها حالا حفاظهای پلاستیکی جلوی خانههای در حال ساخت را تبدیل به سطل زباله کردهاند و آشغالها را آنجا میاندازند و میروند. یکی دیگر از ساکنان کوچه دهم میگوید از زمانیکه مخازن جمع شده و یک روز در میان زبالهها را تحویل میگیرند، خیلی از همسایهها زبالههایشان را داخل حیاط رها میکنند و میروند. برای همین ما دیگر به سرایدارمان اجازه ندادیم تا از این مخازن استفاده کند. درخواست هم زدیم تا مخزن قبلی را بگذارند سر جایش. چون هنوز نه آموزش دادهاند، نه فرهنگسازی کردهاند. از مردم چه توقعی داریم که بدانند کی زباله بیندازند و کی بردارند! یکی دیگر از همسایهها که بشدت از اجرای طرح ناراضی است میگوید حیاط خانه ما تبدیل به زبالهدانی شده. یک نفر شیشه گذاشته، آن دیگری مقوا و پلاستیک میاندازد. آن قدر سطلها بزرگ هستند که برای برداشتن زباله باید تا کمر در سطلها خم شویم. حتی ما شنیدیم یکی از سرایدارهای محل با زبالهگردها ساخت و پاخت کرده و کارش شده بود زباله خشک جمعکردن و فروختن. از سطل آشغالهای اطراف هم جمع میکرد و میفروخت. زبالهگردها فعلاً مناطق دیگر کار و کاسبیشان براه است. اما معلوم نیست وقتی این مخازن در همه مناطق تهران جمع شود چه اتفاقی بیفتد.
برخیها هم میگویند از چند ماه پیش درخواست دادهاند اما هنوز مخازن جای خودشان باقی است و مخازن جدیدی تحویل داده نشده و البته برخی هم شاکیاند که مخزن تحویل گرفتهاند اما باز هم مخازن قبلی جلوی ساختمان، چهره کوچه را زشت کرده است!
حجم زبالهها در تهران از روزانه ۷هزار و ۵۰۰ تن حالا به حدود ۵ هزار و ۳۰۰ تن رسیده که به گفته فرزاد کلانتری، مدیر طرح کاپ (کاهش آلودگی پسماند)، بخشی از آن متأثر از وضعیت اقتصادی مردم و البته بخشی هم به اجرای این طرح برمیگردد.
طرحی که حالا با تحویل دو مخزن آبی و مشکی برای زبالههای خشک و تر موجب شده تا کار چالش برانگیز تفکیک زباله از مبدأ بالاخره پیشرفت کند. طرحی که فعلاً اختیاری است و هیچ هزینهای هم بابت تحویل مخازن از شهروندان گرفته نمیشود اما جریمهای هم در انتظارشان نیست! بر خلاف کشورهای توسعهیافته که حالا از این مدل استفاده میکنند اما در تهران مردم عادت دارند تا هر زمان و هر روز و هر جا که خواستند زبالههایشان را رها کنند. در حالی که در این مدل زبالهها بر خلاف جمعآوری روزانه، یک روز در میان و بر اساس برنامهریزی مشخصی جمع میشود. بیشترین هدف از اجرای این طرح قطعاً کاهش زبالهگردی در تهران است.
کلانتری میگوید: «ما چارهای جز این نداریم. باید دست زبالهگردها و پیمانکاران غیر مجاز را از زبالهها کوتاه کنیم!» اما آیا مردم از اجرای این طرح راضیاند؟ طرح «تفکیک از مبدأ» در ابتدا یعنی از حدود دو سال پیش از ساختمانهای شهرداری شروع شد. حدود هزار و ۱۰۰ ساختمان به این طرح پیوستند. بعد با مصوبه استانداری به ساختمانهای اداری رسید و حالا هم در شهرکها، مجتمعهای مسکونی و مراکز تجاری و اداری در حال انجام است.
از سال گذشته در برجها و مجتمعهای بالای ۵۰ واحد کار شدت گرفته و نمونه بارز آن هم به گفته کلانتری در منطقه ۲۲ است. از اواخر سال گذشته ۷۱ مجتمع بالای ۱۰۰ واحد در این منطقه مخازن ویژه دریافت کردهاند و تا پایان خرداد هم تعدادشان به ۱۴۰ برج میرسد. تعداد مجتمعهای مسکونی ۲۰ واحدی به بالا در تهران حدود ۴ هزار و ۵۰ واحد و آمار شهرکهای مسکونی نیز ۱۷۰ شهرک برآورد شده است. در منطقه ۶ و ۸ تهران نیز در دو ناحیه کار پیشرفت بالایی داشته و همه پلاکها در این بخش مخازن ویژه دریافت کردهاند و اگر احیاناً ساختمانی مخزن ندارد مدیر ساختمان درخواست نداده است، چون اجباری نیست.
البته مخازن با توجه به ظرفیت ساختمانها متفاوت است. کلانتری معتقد است که اجرای این طرح حمایت مردم را میخواهد و نهادهای قانونگذار باید برای آن جریمه تعیین کنند. چون شهروندان طبق قانون مدیریت پسماند مسئول تولید زباله هستند و در کشورهای پیشرفته نه دو مخزن که چندین مخزن تعبیه شده و کسی حق ندارد زبالهها را تفکیکنشده تحویل دهد. اما مردم همچنان برای اجرای این طرح مقاومت میکنند. حتی خیلیها نامه زده و از شهرداری خواستهاند تا مخازن هزار و ۱۰۰ لیتری را برگرداند. ظاهراً اجرای این طرح به آموزش، فرهنگ سازی و اطلاعرسانی بیشتری نیاز دارد.»/ایران