دیگر دوره مچگیری فرزندان گذشته است!
خبرمهم: امروز تربیت و برخورد با فرزندان نیاز به مهارتها و تخصصی دارد که زمین تا آسمان با گذشته فرق دارد. شما اگر میخواهی اینستاگرام فرزندت را چک کنی، اگر میخواهی پیامهای پاکشدهاش را نامحسوس بخوانی یا غیرمستقیم دوستانش را از طریق فضای مجازی بشناسی اول باید قوانین اولیه این دنیای بزرگ را یاد بگیری.
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، اگر میخواهی او را از دنیای موادمخدر دور کنی باید اطلاعات خود را در حوزه خاص مواد مخدر بالا ببری و انواع مواد را برای رویارویی احتمالی با آن خوب بشناسی. برای اینکه بتوانی مشکلات روز را با راهحلهای درست و کارشناسیشده حل کنی باید اول دانشت را بالا ببری. فیلمهای آموزشی زیادی ببینی و کتابهای تربیتی زیادی بخوانی. باید در دنیای کودک یا نوجوان خودت حل بشوی تا بتوانی به او کمک کنی. الان وقت آن است که برای رصد کردن تربیت فرزندمان فضای مجازی را خیلی خوب بشناسیم. لازم است اطلاعات خود را ارتقا دهیم و دانش خود را در اختیارشان بگذاریم. اگر یکی دو بار برای آنها یک پدر و مادر سنتی باشیم که در مورد مسائل روز اطلاعی ندارند، کمکم دورمان را یک خط قرمز میکشند و ما را در محدوده همان آشپزخانه نگه میدارند. تا دیر نشده دانش و آگاهی خودمان را به روز کنیم.
یک مثال ساده از دنیای تخصصی امروز
چند روز پیش وقتی در یخچال را باز کردم کوهی از نگرانی بر سرم آوار شد. یخچال پر از آب بود و من نگران وسایل داخلش و هزینه زیاد خرید دوباره یخچال بودم. بدون فوت وقت به تعمیرکار معتبری زنگ زدم تا بیاید و هر طور شده یخچال ما را سر پا کند. جوان پرنشاطی بود و به نظر میرسید در کارش ماهر باشد ولی به محض دیدن یخچال سری تکان داد و بدون اینکه بخواهد الکی وقت من یا خودش را بگیرد گفت: من تخصمم یخچالهای ساید است؛ یخچالهای بدون برفک نسل جدید. این مدل یخچال شما خیلی قدیمی است و من کاری از دستم برنمیآید. کیف ابزارش را برداشت و رفت. میخواهم بگویم هر کاری قلق خودش را دارد و مهارتهای خاص خودش را میخواهد. نمیشود برای هر مشکلی یک نسخه قدیمی پیچید. دنیای امروز دنیای تخصص و تقسیم کار است.
دیگر چاینبات جواب نمیدهد!
دیگر دوره اینکه دلدرد بچهها با نباتداغ درمان شود گذشته و هر کس باید مهارتهای پزشکی را تا اندازهای بداند. دیگر نمیشود مثل سابق یک جاروی چوبی دست گرفت و تمام خانه را از روی خواب فرش جارو زد. بعد هم پنجرهها را باز و خاکها را بیرون کرد. نمیشود کوهی از ظرف را در جاظرفی ریخت و آنها را با نسخه قدیمی خاکستر شست تا برق بیفتد. دیگر نمیشود با روزنامه و شیشهپاککن به جان شیشهها افتاد و برقشان انداخت. اینها شاید برای مادران ما در زمان خودشان مهارت حساب میشد ولی حالا کسی برای این کارها تره هم خرد نمیکند و هر دختر یا پسری وقتی خانه بخت میرود باید یک دوره کامل خانهداری و نگهداری از وسایل خانه را فرا بگیرد. آنقدر جنس اجناس خانه متفاوت است که نمیشود همه را با یک دستمال مرطوب تمیزشان کرد.
زبان بچههای نسل امروز را بلد باشیم
حالا اینها که مثال بود و در مثل هم مناقشه نیست ولی مقدمه بود تا بگویم این روزها تربیت فرزند هم تخصص خودش را میطلبد و نمیشود با نسخه پدربزرگ و مادربزرگ آنها را تربیت کرد. بچههای این نسل از اساس با ما فرق دارند و نیاز و علایقشان متفاوت است. امروز دیگر نمیتوانیم شیوههای تربیتی خودمان را برای فرزندمان بهکار ببریم و انتظار داشته باشیم فرزندانی سالم و صالح تحویل جامعه بدهیم. دنیای آنها پر از رمز و راز است. انگار از یک عصر ناشناخته آمدهاند که برای فهمیدن زبانشان باید دفترچه راهنمای سیارهشان را از اول مطالعه کرد. باید با آنها به زبان خودشان حرف زد و مثل خودشان نصیحت کرد. قدیم پدرها دست پسرها و مادرها دست دخترشان را میگرفتند و در مراسم مختلف شرکت میکردند. جلوی آنها با مردم برخورد داشتند و به این شیوه هوش اجتماعی را به فرزند انتقال میدادند. وقتی جوانی سیگار میکشید پدر یک سیلی توی گوش پسرش میخواباند و او برای مدتی روی نگاه کردن به چشم پدر را نداشت. یا ترک میکرد یا محبت و احترام را در خانه از دست میداد ولی حالا اوضاع فرق میکند. نمیشود به بچهها گفت بالای چشمشان ابروست. طاقتشان کم است. در چشمت زل میزنند و آگاهانه رویت میایستند. پس برای گفتگو با آنها باید از راهش وارد شد. باید برای هر برخوردی با بچهها از قبل مهارت لازم را کسب کرد.
در محدوده آشپزخانه درجا نزنیم
امروز چیزی که برای تربیت فرزند خیلی ضروری است داشتن تخصص است، مثل برنامه شاد که یک شوک تکنولوژی برای والدین بود و آنها را واداشت در مدت کوتاهی وارد این عرصه شوند و تخصصهای اولیه فناوری گوشی هوشمند را یاد بگیرند. زمان قبل نهایت کاری که لازم بود با گوشی انجام شود برقراری تماس بود ولی حالا یک پدر و مادر آگاه برای رصد کردن تربیت فرزندش لازم است سواد رسانه را افزایش دهد و هر روز اطلاعاتش را به روز کند. دیگر نمیشود مثل مادرهای خوب مسئول پخت و پز و سیر کردن شکمشان باشیم و آنها را به حال خودشان رها کنیم. نمیشود در مواجهه با تکنولوژی بگوییم این کارها از ما گذشته است. اتفاقاً الان وقتش است که برای رصد کردن تربیت فرزندمان فضای مجازی را بشناسیم. لازم است اطلاعات خود را ارتقا دهیم و دانش خود را در اختیارشان بگذاریم. اگر یکی دو بار برای آنها یک پدر و مادر سنتی باشیم که در مورد مسائل روز اطلاعی ندارند، کمکم دورمان را یک خط قرمز میکشند و ما را در محدوده همان آشپزخانه نگه میدارند. شما اگر میخواهی اینستاگرام فرزندت را چک کنی، اگر میخواهی پیامهای پاک شدهاش را نامحسوس بخوانی یا غیرمستقیم دوستانش را از طریق فضای مجازی بشناسی اول باید قوانین اولیه این دنیای بزرگ را یاد بگیری. اگر میخواهی او را از دنیای مواد مخدر دور کنی باید اطلاعات خود را در حوزه خاص مواد مخدر بالا ببری و انواع مواد را برای رویارویی احتمالی با آن خوب بشناسی. برای اینکه بتوانی مشکلات به روز را با راهحلهای درست و کارشناسی شده حل کنی باید اول دانشت را بالا ببری. فیلمهای آموزشی زیادی ببینی و کتابهای تربیتی زیادی بخوانی. باید در دنیای کودک یا نوجوان خودت حل بشوی تا بتوانی به او کمک کنی.
مچگیری دیگر جواب نمیدهد
یکی از مشکلات جدی والدین رویارویی با اشتباهات فرزندشان است. یکهو دستشان سیگار میبینند. یا سر زده بالای سرشان میروند و مچشان را در حال دیدن فیلمهای نامناسب میگیرند. بدنشان گُر میگیرد و در یک حرکت گاهی سیلی محکمی توی گوشش میخوابانند. فکر میکنند کار درستی انجام دادهاند و او را در لحظه تنبیه و متوجه اشتباهش کردهاند، در حالی که قافیه را باخته و برای همیشه این حرمت را شکستهاند. با این شیوه مچگیری واقعاً آنها را با ترسی که مدام در سرشان است روبهرو کردهایم و حالا دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. بار دوم اگر بخواهند سیگار بکشند بدون ترس انجامش میدهند، زیرا پیش خودشان میگویند بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. وقتی آنها سیگار را یک بار دستم دیدهاند دیگر مهم نیست که دوباره ببینند. یا من را در حال انجام فلان خطا ببینند. والدین آگاه که اطلاعات تربیتی خود را بهروز کردهاند در آن شرایط خویشتنداری و از اصل غفلت استفاده میکنند. یعنی خودشان را به کوچه علیچپ میزنند و وانمود میکنند چیزی ندیده یا نشنیدهاند. در عوض به آموزش پناه میبرند. سخنرانیها و مستندهای مفید در آن حوزه را دانلود کرده و با فرزندشان نگاه میکنند تا آنها به طور غیرمستقیم با عوارض و خطرات خطای خود آشنا شوند. مادر آگاه در شرایط حساس و بزنگاههای جدی مواجهه با رفتار فرزندش از مشاوران زبده کمک میگیرد و بیگدار به آب نمیزند.
فرزند را نازپرورده بار نیاوریم
مادر متخصص و آموزشدیده میداند که نباید فرزندش را در ناز و نعمت بزرگ کند یا اصطلاحاً او را در پر قو نگه دارد. میداند خوشی زیاد و دور بودن فرزند از رنج و سختیهای زندگی او را بیمسئولیت بار میآورد و هیچوقت تصمیم نخواهد گرفت از فرصت طلایی عمرش برای یادگیری درس و مهارتها استفاده کند. وقتی کسی همه چیز برایش مهیاست و پدر و مادری دارد که اجازه نمیدهند آب توی دلش تکان بخورد و هر چه بخواهد برایش بلافاصله مهیا میکنند چرا باید دل به درس و یادگیری مهارت بدهد؟ اصلاً چرا باید خوشی حال را فدای روشنگری آینده کند؟ ولی والدین آگاه یاد میگیرند که حتی اگر شرایط مالی خوبی دارند گاهی در قالب بازی هم شده یک شرایط سخت به وجود بیاورند تا فرزندشان بفهمد زندگی همیشه بخور بخواب نیست. همیشه نمیشود تا لنگ ظهر خوابید و کاری نکرد یا همیشه نمیشود به هر چه اراده کرد رسید. باید یاد بگیرد و بداند اگر تلاش نکند اگر الان مهارت فرا نگیرد چند صباح دیگر پشیمان میشود. وقتی که خیلی دیر است! مادر آگاه از اهرم رنج استفاده میکند تا فرزندش با شرایط سخت آشنا شود. اگر همیشه آب در اختیارش باشد هرگز معنای تشنگی را نمیفهمد یا وقتی همیشه تا اراده کرده برای گرسنگیاش سفره رنگین مهیا کردهاند هرگز نمیفهمد در بالا و پایینهای زندگی هم تشنگی هست و هم گرسنگی.
با نسل امروز همراه شویم
مادر آگاه، از حالا به آینده فرزندش فکر میکند و سعی دارد مهارتهای لازم را بیاموزد. به او بفهماند آموزش فقط رفتن به دانشگاه و اخذ لیسانس و فوق لیسانس نیست. یادش میدهد برای یک مدیر موفق شدن برای کسب درآمد کافی و برای یک ازدواج موفق باید از قبل درسهای زمینه را مانند فن بیان، زبان بدن و… بیاموزد. مهارتهایی که باید از همین حالا شروع به یادگیری آنها کند.
مادر آگاه به فرزندش میآموزد کسب مهارت از گرفتن مدرک خیلی مهمتر است و اگر قرار است آینده شغلی و عاطفی خوبی داشته باشد لازم است از حالا برایش برنامهریزی کند و دست از تنبلی و بر باد دادن ساعتهای طلایی زندگی بردارد. مادر آگاه، از حالا سواد مالی را فرا میگیرد و برای آینده فرزندش هوشمندانه برنامهریزی میکند. او مدام در حوزه فرزندپروری تخصصهایش را بروزرسانی میکند.
برای همراه شدن با نسل جدید لازم است با آنها همراه شویم و تمام مسیر را با هم از اول طی کنیم ولی پیش از شروع این صعود جذاب و غیرقابل پیشبینی لازم است کوله بارمان را از شناخت دنیای آنها پر کنیم و هر کجا لازم بود ما پیش از خودشان حضور یابیم.
تربیت روزآمد در کلام امیرالمومنین (ع)
در خاتمه حدیث معروف حضرت علی (ع) و ترجمه و تفسیر آن را به نقل از کتاب نسیم مهر میآوریم. در یکی از حکمتهای منسوب به امام علی (ع) آمده است: «لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندانتان را به انجام آداب خودتان واندارید، زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شدهاند.» در زبان عربی «قسر» با حرف جرّ «علی» به معنای واداشتن میآید و حضرت میفرمایند: فرزندان خودتان را به انجام آداب و رسومی که خود داشتهاید، مجبور نکنید، زیرا آداب و رسوم تغییر میکند. برای مثال، زمان کودکی والدین، تحصیل دختران یا کارهای اجتماعی آنان مرسوم نبود، اما این کارها امروزه مرسوم و مفید است؛ پس نگویید، چون زمان ما، دختران درس نمیخواندند، امروزه هم نباید در پی تحصیل بروند یا، چون پیشتر در فعالیتهای اجتماعی شرکت نمیکردند، اکنون نیز از اینگونه فعالیتها محروم شوند.
برخی از این سخن امام علی (ع) آزادی به معنای بیقیدی را برداشت کردهاند، در حالی که مقصود حضرت، تخطی از حلال و حرام نیست و عمل به آداب زمان حاضر، هیچگونه منافاتی با رعایت ارزشهای دینی و حلال و حرام ندارد. دختر مسلمان میتواند تحصیل کند یا در فعالیتهای اجتماعی شرکت جوید، اما حجاب خود را نیز داشته باشد و خود را از نامحرمان بپوشاند.
استفاده از امکانات زمان (تحصیلات عالی، فناوریهای روز مثل رایانه، وسایل ارتباط جمعی و… و امکانات آموزشی) مطلوب است و چه بسا مصداقی از سخن امام علی (ع) باشد که فرمود: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس: کسی که به زمان آگاه است، شبههها به او هجوم نمیآورند.» با چنین نگاهی میتوان مسلمانی خود را حفظ کرد و در عین حال از دانش روز برای تربیت فرزندان بهره جست./جوان