به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، با همهگیری بیماری کرونا، زندگی بشر دستخوش تغییرات زیادی شد. این تغییرات که در سراسر عرصههای زندگی نمود یافت انسان جدید و حتی دنیای جدیدی را شکل داد. بسیاری از پدیدهها و امور، دیگر با کیفیت و کمیت سابق ظاهر نشدند و رد کرونا بر پیشانی هر عنصری از روزگار حک شد. شاید آن وجه از زندگی بشر که دستخوش بیشترین تغییر شد، پزشکی و سلامت بود که چیز عجیبی نیست. نخستین کانون هجوم یک ویروس حوزهی سلامت و پزشکی است. اما در این میان حوزهی وسیع و دریاگونهی دیگری نیز بسیار تحت تاثیر شرایط کرونایی قرار گرفت؛ اقتصاد. همهگیری کرونا، اثر سوئی بر شرایط اقتصادی تعداد بیشماری از کشورها از توسعهیافته گرفته تا در حال توسعه گذاشته است. با این وجود، خطهای از زمین از این قاعده مستثنی بوده است؛ چین. برپایهی گزارشهای اخیر، چین تقریبا یگانه کشوری است که به رغم مشکلات به وجود آمده به دلیل کرونا، توانسته مسیر پیشرفت اقتصادی را پیش بگیرد. در واقع این کشور نهتنها به مانند دیگر کشورها دچار افت یا رکود اقتصادی نشده بلکه توانسته در هیاهوی کرونایی، رشد نیز کند. به گزارش ایسنا به نقل از «ساوث چاینا مورنینگ پست، اقتصاد چین در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۱ رشد ۱۸.۳ درصدی را به ثبت رساند که در مقایسه با فصل قبل ۱۱.۸ درصد بیشتر شده است. این رشد اقتصادی همچنین ۰.۳ درصد کمتر از نرخ پیشبینی شدهی قبلی توسط کارشناسان است و بهترین رشد اقتصادی فصلی چین در طول دو سال اخیر محسوب میشود.»
تولید ناخالص داخلی چین بالاتر از آمریکا
چین در حالی در مسیر درنوردیدن قلههای اقتصاد است که گفته میشود حتی آمریکا را پشت سر گذاشته یا خواهد گذاشت. به گزارش ایسنا «می ژین یو» کارشناس مسائل اقتصادی در وزارت بازرگانی چین گفت «به طور قطع میزان تولیدات ناخالص داخلی چین از آمریکا جلو زده و شرایط ما بهتر از همتای آمریکایی است. پیشبینی ما این است که برای مجموع سال ۲۰۲۰ نیز رشد اقتصادی چین بالاتر از رشد آمریکا باشد که تحت شرایطی، این روند برای سال آینده نیز تکرار خواهد شد. در سال ۲۰۲۰ چین تنها اقتصاد بزرگ بود که با وجود شیوع کرونا و تعطیلی گسترده کسب و کارها توانست رشد مثبت اقتصادی خود را حفظ کند تا جایی که رشد امسال این کشور ۲.۳ درصد عنوان شده است. طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول اقتصاد چین در سال ۲۰۲۱ رشد ۸.۱ درصدی خواهد داشت. از طرف دیگر اما اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۲۰ به میزان ۳.۵ درصد کوچک شد و رشد ۵.۱ درصدی برای امسال پیشبینی شده است.» بر این مبنا، این مقام چینی معتقد است که در حال حاضر چین بسیار به قدرت نخست اقتصادی جهان یعنی آمریکا نزدیک شده است و حتی در بحث تولید ناخالص داخلی از آن پیشی نیز گرفته است.
رشد در بخشهای مختلف اقتصاد چین
اگر به بخشهای مختلف اقتصاد چین به تفکیک بپردازیم، میبینیم که سهم برخی از این بخشها در رشد اقتصادی این کشور بیشتر بوده است. به گزارش ایسنا «در بین بخشهای مختلف، رشد بخش خرده فروشی با ۳۴.۲ درصد و تولیدات صنعتی با ۱۴.۱ درصد بیشتر از سایر بخشها بوده است و پس از آن نیز خرده فروشی با رشد ۹.۳ درصدی و خدمات با ۷.۱ درصد قرار دارند. متوسط رشد اقتصادی چین در بازه زمانی ۱۹۸۹ تا ۲۰۲۰ برابر با ۸.۹۲ درصد بوده است که بالاترین نرخ رشد ثبت شده مربوط به سه ماهه نخست سال ۱۹۹۳ با ۱۵.۳ درصد و کمترین نرخ رشد ثبت شده نیز مربوط به سه ماهه چهارم سال ۱۹۹۰ با منفی ۳.۸ درصد بوده است.»
اقتصاد نزولی سرنوشت محتوم نیست
آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران پردیس بینالمللی کیش دربارهی این که چرا چین با وجود بحران کرونا، اقتصاد رو به رشدی داشته است به آفتاب یزد میگوید: «این گونه نیست که ما انتظار داشته باشیم که همهی کشورها در دوران کرونا با اقتصاد نزولی روبهرو شده باشند. بله چین با رشد مثبت مواجه شد. باید در اینجا به ترکیب تولیدات یک کشور توجه داشته باشیم. باید ببینیم یک کشور چه کالاهایی را تولید کرده است. بعضی از کشورها هم نه دچار نزول شدند و نه صعود. تغییر خاصی نکردند. یعنی نه قیمت بالا رفت و نه تقاضا کم شد. اما در کشور ما به دلیل تورم قیمت بالا رفت. این مسئله باعث شد که تقاضا شکل نگیرد. باید خاطرنشان نشان کرد که در ایران درآمد کم نشد اما به دلیل بالا رفتن قیمتها، تقاضا هم ایجاد نشد. و به این ترتیب اجازهی خرید لوازم خانگی و تغییر خودرو داده نشد.»
ترکیب کالاهای تولید چینی
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «در مورد اقتصاد چین ما باید به ترکیب کالاهای این کشور نگاه کنیم. در دوران قرنطینه مصرف بعضی لوازم که تولید چین است بیشتر شد؛ مانند تلفن هوشمند، قطعات الکترونیکی، مواد شوینده و ماشینهای برقی. البته این اتفاق در ایران هم افتاد و اشتغال در بخش تولید ماسک، ژل و الکل و مواد ضدعفونیکننده بیشتر شد.
همچنین در کشور ما استفاده از تاکسیهای اینترنتی رشد کرد و مردم کمتر به سراغ وسایل نقلیهی جمعی رفتند. در چین قیمت تمام شدهی محصولات کاهش یافت و این کشور توانست تولید بیشتری داشته باشد. کاهش قیمت نفت یک امتیاز برای چین به شمار میآمد. از دیگر سو، زمانی که کارگران دچار وحشت از بیکاری شده بودند، این کشور دستمزها را کاهش داد و بدین ترتیب قیمت تمامشدهی محصولات کم شد. همچنین چین، مواد اولیه را با قیمت ارزان از کشورهایی که نگران به فروش رساندن موادشان بودند، خریداری کرد.»
رفتار متفاوت چین و آمریکا در دوران کرونا
بغزیان در مورد این که چگونه چین توانسته به حدی از رشد برسد که به عنوان یک رقیب جدی برای آمریکا مطرح شود، میگوید: «آمریکاییها در دوران کرونا بسیار محتاطتر عمل کردند و تعطیلیهای بیشتری داشتند. در نتیجه فروش کالاهای آمریکایی کمتر شد و تقاضا هم کاهش یافت. شیوهی قراردادهای کاری نیز در آمریکا متفاوت است. دستمزد کارگردان بالاتر است و اتحادیههای کارگری قویتری دارند. به همین منظور نتوانستند به راحتی دستمزدها را کاهش دهند. چین دستمزدها را کم کرد و در عوض اشتغال حفظ شد. مردم چین هم ظاهرا به این اتفاق قانع هستند. اما در آمریکا هزینههای تامین اجتماعی بالاست. شهروندانی که بیکار میشوند تا زمانی که دوباره کار پیدا کنند مستمری خواهند گرفت. همچنین آمریکا در دوران کرونا اعلام وضعیت اضطراری کرونایی کرد و در دنیا با این وضعیت شناخته شد. بدین ترتیب مسافرت به داخل و خارج آمریکا به طور چشمگیری کمتر شد. حتی مردم مسافرتهای داخلی را بسیار کاهش دادند. اینها به کاهش رشد اقتصادی دامن میزند. پس چین در دوران رکود کرونایی آسیب
کمتری دید.»
ابر و باد و مه و خورشید و فلکِ چین برای رشد
این استاد دانشگاه دربارهی این که آیا ممکن است چین به قدرت نخست اقتصادی دنیا تبدیل شود، به آفتاب یزد میگوید: «چنین احتمال و امکانی وجود دارد. چرا که کشور چین همه چیز تولید میکند. تکثر تولیدات بسیار مهم است. بازار و محصول برای چینیها مهم است.
محدودیتی ندارند. در حالی که آمریکا توسعهی شرکتهای خود را در خارج از چین محدود میکند. اما چین به استانداردهای کمتری قائل است. احتمال این که چینیها بازار را بزرگتر کنند و از آمریکا جلو بیفتند بعید نیست. البته طرف دیگر هم بیکار نخواهد نشست و تدبیری خواهد اندیشید. برگ برندهی دیگری که چین در اختیار دارد، جمعیت بالاست. این کشور از نظر جمعیتی، پاسخگوی تولیدات گستردهی خود است. در داخل کشور تقاضای زیادی وجود دارد و همین باعث میشود که تولید ناخالص داخلی بالا رود. اما آمریکا جمعیت محدودتری دارد.»
کالاهای چند استانداردی
بغزیان در ادامه میافزاید: «جمعیت چین رو به رشد است و چینیها هر روز بیشتر در دنیا پخش میشوند. آنها در هر بازاری وارد میشوند و پس از مدتی خود را به یک کارآفرین تبدیل میکنند. بدین ترتیب بازار چین روز به روز گستردهتر میشود. موضوع دیگر این است که چین کالاها را در سطوح مختلف تولید میکند. در واقع این کشور با مد نظر قرار دادن بازار خود، کیفیت کالاها را تعیین میکند. برای یک بازار کالای درجه یک و برای بازارهای دیگر کالاهای درجه دو و سه و… تولید میکند. ردهبندی مختلفی بر پایهی انتظارات وجود دارد. همین باعث میشود که بسیاری از شرکتهای آمریکایی برای فعالیت در چین جذب شوند.
پس باید بدانیم که کالاهای چینی هم لزوما استاندارد پایینی ندارند، همه چیز بستگی به بازار دارد. چینیها بسته به سفارش کشورهای دیگر استاندارد کالاها را مشخص میکنند. پس با این اوصاف چین ممکن است به نخستین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شود اما باید در نظر داشت که کشورهای دیگر هم دست روی دست نخواهند گذاشت، مثلا ممکن است تلاش کنند تا رشد اقتصادی چین کند شود.»بر پایهی این گزارش، شرایطی نظیر دستمزد پایین کارگران، قیمت پایین مواد اولیه، تنوع محصولات، ردهبندی محصولات برپایهی بازار و جمعیت بالا باعث شده است تا کشور چین، مسیر رشد اقتصادی را بپیماید. مسیری که در این روزهای کرونایی، نه تنها پیمودنش بلکه فکر کردن به آن توسط بسیاری از کشور، غیر ممکن است. آن چه میتواند حائز اهمیت باشد و حتی به مثابهی یک درس اقتصادی در نظر گرفته شود این است که آیا در کشور ما نیز میتوان شرایطی را فراهم کرد تا تهدیدها به فرصت بدل شوند؟/آفتاب یزد