به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، ۱۴ ماه میشود که کرونا در کشور میتازد و مردم مجبور به کاهش مراودات، خانهنشینی و انزوا شدهاند. کافی است در کنار اینها فشار اقتصادی، بیکاری و تورم هم قرار بگیرند تا یک نفر را به مرز فروپاشی برسانند. به تازگی آماری در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که حاکی از ۸۴ مورد اقدام به خودکشی در تهران آن هم تنها در ۲۴ ساعت است. اما آیا این آمار صحت دارند؟ آیا شرایط کنونی جامعه میتواند آبستن رخ دادن چنین اتفاقاتی باشد؟
دیروز یکی از پایگاههای خبری، خبری را منتشر کرد که بنابر آن در طی ۲۴ ساعت، ۸۴ فرد تهرانی اقدام به خودکشی کردهاند. رکنا اینگونه نوشت: «۸۴ شهروند تهرانی، بین ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه صبح پنجشنبه ۲۶ فروردین ماه سال ۱۴۰۰ تا ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه روز جمعه ۲۷ فروردین ماه در سطح شهر تهران اقدام به خودکشی کردند. گفتنی است از این تعداد ۸ خودزنی، ۳ دارزدگی، ۱۵ مورد مسمومیت جنرال و ۱۱ مورد مسمومیت دارویی وجود داشته است. در این ۸۴ اقدام به خودکشی، انواع مختلف خودکشی از دارزدگی، خودزنی، مسمومیت دارویی رخ داده است که ۵۸ مورد از این اقدام به خودکشیها برای نجات، نیاز به انتقال به بیمارستان داشتند. البته ۱۴ مورد حاضر به رفتن به بیمارستان نشدند و یک مورد نیز، در محل اقدام به خودکشی، فوت کرده بود. مابقی موارد نیازی به انتقال به بیمارستان نداشتند».
همچنین در ادامه این گزارش آمده است: « بعد از انتقال این افراد تهرانی به بیمارستانها، حدود ۱۰ تا ۱۲ تهرانی فوت کردند که آمار قابل تاملی برای یک روز تهران به حساب میآید و خوشبختانه ۷۴ مورد از مرگ نجات یافتند که خانوادههایشان باید با اقدامات روانکاوانه آنان را در مسیر سالمی قرار دهند».
این آمار چنان تکاندهنده بود که به سرعت به یکی از اخبار داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شد. برخی این آمار را غیر واقعی میدانستند و برخی معتقد بودند که چنین اتفاقی هیچ بعید نیست. در نهایت محمود علیگو، رییس اورژانس اجتماعی کشور، در واکنش به این خبر آن را تکذیب کرد و گفت که چنین موضوعی صحت ندارد. او افزود: آمار تماسهای اورژانس اجتماعی ما از اول فروردین تاکنون کمتر از ۸۰ مورد بوده است. اما چرا چنین آمارهایی به سرعت توسط مردم پذیرفته میشوند؟ مهدی حسینزاده فرمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه میگوید: در مورد این مسئله موضوع اعتماد و سرمایههای اجتماعی مطرح میشود. متاسفانه شاخصهای سرمایههای اجتماعی در ایران سال به سال و روز به روز بدتر و بدتر میشود. هم بین خود مردم میزان اعتماد کاهش یافته و هم اعتماد بین مردم و نهادها و مسئولان کمتر شده است. بنابراین برخی به چنین آمارها اعتماد میکنند و برخی هم خیر. او در ادامه با تمرکز بر خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی میافزاید: وقتی ما در کلاسهای درسی در مورد خودکشی صحبت میکنیم، موضوعات خودخواهی، دگرخواهی و ناهنجاریها مطرح میشود. متاسفانه افزایش آمار خودکشیها نشاندهنده وجود فضای ناهنجاری است. به طور مثال من به عنوان شهروند نمیتوانم از پس مشکلات زندگی ام بربیایم و گرفتار مشکلات اقتصادی یا کاری هستم و نمی توانم امیدی به بهبودی داشته باشم و در نهایت ناهنجاریهای این چنینی که از سر ناامیدی، افسردگی و رخوتی که فرد را به سمت کاری نمیکشاند و امیدوار نمیکند و در نهایت این افراد دست به خودکشی میزنند و صورت مسئله را پاک میکنند. عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با اشاره به تاثیر کرونا در افزایش شمار خودکشیها میگوید: یک تحقیق روانشناسی در حوزه روانشناسی کودک انجام شده و در آن کودکان با وجود تامین شدن نیازهای اولیه جسمی به دلیل برقرار نشدن نیازهای ارتباطی و جمعی دچار آسیب و در مواردی مرگ شدند. بنابراین وقتی تعامل و برقراری ارتباط حتی با یک کودک نیز اتفاق نیفتد، منجر به آسیبهای جدی روحی به او خواهد شد. بنابراین مهمترین تاثیر بیماری کرونا ایجاد انزوا برای افراد است. ارتباطات خانوادگی و دوستانه به حداقل ممکن رسیده و شعار این است که در خانه بمانید تا ویروس پخش نشود و این عدم ارتباط یکی از عواملی است که افراد را افسردهتر میکند. او ادامه میدهد: من استنباط میکنم که تعامل و ارتباط یک شاخص مهم برای زندگی اجتماعی است و کرونا این شاخص را هدف قرار داده و این آسیب باعث افزایش خودکشی خواهد شد.
اما آینده جامعهای افسرده که خودکشی در آن رواج پیدا میکند چه خواهد بود؟ حسینزاده فرمی میگوید: در وضعیت کرونایی و شرایطی که بیاعتمادی حاکم است، تا عدم اعتماد ترمیم نشود، این در خود فرورفتنها و اضافه شدن بار کرونا امکان چنین اتفاقاتی بیشتر و بیشتر خواهد بود. همچنین در صورتی که وضعیت اقتصادی وخیمتر شود ممکن است به چنین آسیبهای اجتماعی دامن زده شود. البته من چنین بدبین نیستم و امیدوارم گشایشهایی در بلند مدت ایجاد شود.
آمار خودکشی در چند ماه گذشته در خبرهای حوادث ایران جایگاه قابل تاملی پیدا کرده است. به نظر میرسد آژیر قرمز این آسیب مدتی است به صدا در آمده و نیاز به کمکرسانی جامعه روانشناسی دارد. وزارت کار به عنوان مدیریت بخش بهزیستی کشور باید به این مبحث ورود کند و روان جامعه را که در شرایط بحران تا حد خودکشی رسیده است مورد مراقبت قرار دهد و از تمامی امکانات دستگاههای مختلف برای بهبود شرایط روحی و عواملی که باعث بروز خودکشی میشود کمک بگیرد. ادامه این روند و آمار خودکشی میتواند خطرات جبرانناپذیری برای جامعه زخمی از اقتصاد نابسامان و سلامت تحت تهدید کرونا در بر داشته باشد. /ابتکار