به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، دولتی، پردیس خودگردان، آزاد اسلامی، موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، دانشگاههای آموزش از راه دور (پیام نور)، دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه مجازی از انواع مختلف دانشگاهها در ایران میباشند که تحصیل و اخذ مدرک در هر کدام از حیث روشهای آموزشی و کیفیت با دیگری متفاوت است. تنوع به اندازهای است که تقریبا همه سلیقهها را شامل میشود و تحصیل در بسیاری از آنها بدون کنکور امکان پذیر است. اخیرا خبرهایی مبنی بر خالی بودن بیش از ۱ میلیون و پانصد هزار صندلی در دانشگاهها منتشر شده است.
۱.۵ میلیون صندلی بدون متقاضی
معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته است: « در حال حاضر بیش از ۱.۵ میلیون صندلی بدون متقاضی در دانشگاههای کشور داریم که به دلیل برنامهریزیهای اشتباه در گذشته است.» غلامحسین رحیمی شعرباف در سفر به شهرستان اقلید گفت: «برنامهریزیهای اشتباه گذشته سبب شده که امروز بیش از ۱.۵ میلیون صندلی در دانشگاهها بدون متقاضی باشد. بر اساس آمارها پنج سال پیش، ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو داشتیم که امروز این تعداد به کمتر از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشجو مشغول به تحصیل رسیده است.»
تاسیس دانشگاه، هم کمک به دولت هم درآمدزایی
در این باره سعید معدنی استاد دانشگاه به آفتاب یزد گفت: « این قضیه دارای قصهای طولانی است. تصمیمگیریها بر اساس برنامهریزیها و پیشبینیها نبود بلکه به فراخور موقعیتی که در آن قرار میگرفتیم تصمیم گیریها انجام شد. بعد از انقلاب به تبعیت از آموزههای دینی تشویق به فرزندآوری شد. نسلی که دهه ۶۰ متولد شدند در سن ۱۸ سالگی برایشان اشتغال وجود نداشت. تنها راه اشتغال این نسل ترویج دانشگاه بود.
به همین دلیل بنا بر متقاضیان زیاد، دانشگاههای متعدد ایجاد شد. در اقصی نقاط کشور دانشگاههایی مانند پیام نور، آزاد و غیر انتفاعی ایجاد شد. برای بنیانگذاران چنین دانشگاههایی تاسیس دانشگاه سود کلانی در پی داشت و باری هم از روی دوش دولت برداشته شد. دانشجو خودش هزینه دانشگاه را پرداخت میکرد. پس از پشت سر گذاشتن هیجان جوانی افراد فارغ التحصیل میشدند. متاسفانه سیاست گذاریها بر اساس تفکر و برنامه ریزی نبود. بعدها که جمعیت کاهش پیدا کرد، به تبع آن تعداد دانشآموز هم کمتر شد و در حال حاضر دانشگاهها خالی ماندهاند و متقاضی ندارند. الان دانشگاههایی وجود دارد که دانشجو ندارند و مردم را تشویق به ورود به دانشگاه حتی بدون آزمون و کنکور میکنند. در حقیقت بسیاری از دانشگاههای شهرهای کوچک بیشتر دغدغه پرداخت حقوق اساتید و کارمندان خود را دارند تا رشد علم. عوارض این پدیده آن است که دیگر سنجش دقیقی برای استعداد دانشگاهی وجود ندارد. در کشورهای غربی هم ممکن است ورود به دانشگاهها دشوار باشد ولی برای خروج از دانشگاه سخت گیریهای زیادی انجام میشود. اما در جامعه ما دانشجویان راحت وارد میشوند و راحت هم از دانشگاهها خارج میشوند. مسئولین برای افزایش متقاضی آسانگیری را وارد ادبیات دانشگاهی کردهاند. امروزه فارغ التحصیلانی وجود دارند که سواد متناسب با مقطع خود ندارند. بسیاری از فارغالتحصیلان هیچ تخصصی در رشته خود ندارند و شاید ۱۰ درصد خروجی بعضی از رشتهها سواد مناسبی داشته باشند. به همین دلیل مدرک در دستان بسیاری بدون هیچ شغلی در جامعه دیده میشوند. »
سرخوردگی و دلزدگی از ادامه تحصیل
همچنین محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزشی در این باره به آفتاب یزد گفت: « نبود برنامه ریزی و آینده نگری در سیاست گذاریهای آموزشی و غیر آموزشی باعث این دست اتفاقات شده است. عدم همکاری و انسجام در تصمیمگیری مدیران اجرایی و مدیرانی که برای مشاغل برنامه ریزی میکنند و همچنین عدم برنامه ریزی مناسب در وزارت علوم و وزارت آموزش باعث این نوع اتفاقات شده است. از مقطعی که درآمدزایی از دانشگاهها پیگیری شد که به هر حال هجوم خانوادهها برای تحصیلات و مدرک گرایی گسترده هم از دیگر دلایل این اتفاق است، انواع دانشگاهها برای کسب درآمدهای هنگفت برای بخش خصوصیای که میتوان به آن بخش خصولتی هم گفت به وجود آمد. این نگاه پولی درآمد را مقدم بر نیاز جامعه میداند. در سوی دیگر از هم گسیختگی تصمیماتی هم در این زمینه وجود دارد. یکی دیگر از مهمترین عوامل خالی ماندن ظرفیت دانشگاهها سرخوردگی و دلزدگی دانشآموزان است. بسیاری از دانشآموزان دچار بیانگیزگی در درس خواندن شدهاند. در حالی که هدف ما پرورش دانشآموزان در کنار آموزش است تا شهروندانی تربیت شوند که در آینده بتوانند تصمیم گیریهای مناسب انجام دهند. دانشآموزان با تحصیل کردههای بیکار مواجه هستند و این انگیزه را در آنها از بین برده است. ما با یک گستره بزرگی از دانش آموختگان مواجه هستیم که دچار دلزدگیهای متفاوت هستند زیرا نتوانستهاند کار پیدا کنند که این باعث آسیبهای فردی و خانوادگی زیادی میشود. البته خیل عظیم تحصیل کردگان بیکار از ابعاد متعددی برای جامعه به نوعی تهدید حساب میآیند. بخشی از معترضان در جامعه را همین افراد تشکیل میدهند زیرا در کشور ما بین میزان تحصیل کردگان و میزان مشاغل موجود تناسبی وجود ندارد. »
جذابیت کسب درآمد حتی برای دولتیها
غلامرضا ظریفیان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه نیز در این خصوص به آفتاب یزد گفت: « تا سال پیش آمارها حدود ۴۰۰ هزار صندلی بود واین آمار ، آمار عجیبی است. در حقیقت در یک دورهای به دلیل سیطره سیاستهای کمی در دوره آقای احمدینژاد متاسفانه به سمت گسترش بیمهار در تاسیس دانشگاهها و افزایش دورههای تحصیلات تکمیلی پیش رفتیم. بر اساس آمارها تا انتهای دوره اصلاحات ۸۰ دانشگاه غیر انتفاعی وجود داشت که در دوره ۸ ساله بعد آن این عدد به ۳۵۴ تبدیل شد. یعنی یک دفعه با میزان رشد بالایی دانشگاههای غیر انتفاعی افزایش پیدا کرد و در همین راستا ظرفیتهای پذیرش هم به شدت افزایش پیدا کردند. از ابتدای شکلگیری دانشگاه تهران تا انتهای دوره اصلاحات نزدیک به ۷۰ دانشگاه غیردولتی وجود داشت. در عرض ۷۱ سال تنها حدود ۷۰ دانشگاه دولتی در کل کشور وجود داشت. ظرف ۸ سال این عدد به ۱۶۸ رسید یعنی بیش از دو برابر دانشگاه دولتی تاسیس شد. متاسفانه از یک سو با بازنشستگی بسیاری از اساتید یا اخراج برخی از آنها دورههای تحصیلات تکمیلی با مشکل رو به رو شد و از سوی دیگر با افزایش بیش از حد دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری مواجه شدیم و این بسیار نامتناسب بود که آثار زیادی را هم بر جای گذاشت. بنابراین ما یک دفعه با گسترش بیش از حد کمیت در آموزش عالی مواجه شدیم که به کیفیت آموزش بسیار آسیب زد. همچنین ما با کاهش جمعیت و کاهش تقاضای ورودی دانشگاه مواجه شدیم.
زیرا سن جمعیت از جوان سالی به میانسالی تغییر پیدا کرد و با صندلیهای خالی مواجه شدیم. در برخی از موارد ما شاهد دانشجویانی هستیم که در کنکور درصد درسهای اختصاصی رشته خود را منفی زده بودند و اصلا توانایی ورود به آن رشته دانشگاهی را نداشتهاند ولی میتوانستند به دانشگاه وارد شوند. ما با شکاف عرضه و تقاضا مواجه شدیم که این شکاف منجر به این شد که صندلیهای خالی زیاد شوند. متاسفانه در دورهای هم حتی دانشگاههای دولتی به سمت گسترش پردیسهای پولی خود رفتند که این امر نیز بر حجم صندلیهای ورودی افزود. البته این عدد ۱.۵ میلیون قابل بازبینی است و به نظر من در این سطح نیست. اما اگر در این سطح باشد اتفاق بسیار بدی برای آموزش عالی است. پدیده صندلیهای خالی هزینههای جدی را بر جامعه وارد میسازد و این هزینهها تلف میشوند. »