آیا ارگ بازسازی شده بم همان ارگی است که فرو ریخت؟

خبرمهم: نقش ایتالیایی‌ها و آلمانی‌ها در بازسازی ارگ بیشتر از فرانسوی‌ها بود. ژاپنی‌ها بیشتر در بخش تجهیز کارگاه فعال بودند. بسیاری از تجهیزات لازم برای بازسازی ارگ را آنها خریداری و به ایران منتقل کردند.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، بم در روز ۵ دی سال ۸۲ ساعت پنج صبح لرزید. قد نخل‌های بم در سوگ ۳۰ هزار بمی خمید. ارگ بم از غصه فرو ریخت. فروریختن و ویرانی، بخشی از تاریخ یک اثر تاریخی است! مرمتگران، تاریخ را بازسازی نمی‌کنند. اگر زخمش کاری نباشد؛ مرمت می‌شود.

زخم کاری اما بخشی از تاریخ اثر است؛ بر پیشانی تاریخش می‌ماند. ارگ بم اما نماد زندگی در باغ‌شهر بم بود. شهر سوگوار بود. تن ترد چلچله بود که آن روز پای نخل‌ها خاک می‌شد. پیکر دلدار بود که لای پتو از زیر خاک بیرون می‌آمد. آن صبح که از در و پنجره ضجه مرگ می‌آمد! تاریخ شهر به پریشانی روزی بود که شاه قاجار به خونخواهی ارگ آمده بود. غم و خشت و تگرگ می‌بارید.

شهر باید دوباره بلند می‌شد. پس مرمتگران قانون‌شان را شکستند. ارگ باید دوباره بارو و حصار می‌کشید. یونسکو هم شش ماه بعد از آن صبح تلخ، ارگ بم با منظر فرهنگی‌اش را در فهرست جهانی یونسکو ثبت کرد. منظر فرهنگی ارگ بم یعنی بر بلندای ارگ بایستی و چشم بگردانی به چهار افقش. تا جایی که چشم کار می‌کند؛ ارگ بم می‌شد و منظر فرهنگی‌اش. برای بازسازی ارگ بم اما یک مشکل بزرگ وجود داشت.

پیش از آنکه زلزله ارگ بم را به تلی از خاک تبدیل کند، مستندنگاری نشده بود! مسئولان میراث فرهنگی وقت فراخوان دادند هر که از بم عکسی و مستندی دارد بفرستد تا ارگ بم را براساس آنچه بود بسازند. این فراخوان آه از نهاد بسیاری برآورد. آیا آنچه ساخته می‌شود همان ارگی است که زلزله فروریخت؟ «اسکندر مختاری» مدیر وقت پایگاه میراث جهانی بم، برای پاسخ به این سؤال انتخاب شد. او ۵ سال مدیر پایگاه بود. مختاری شباهت ارگ بازسازی شده با ارگ بمی را که فرو ریخت صددرصد می‌داند.

او می‌گوید: «در فرآیند بازسازی ارگ به این نتیجه رسیدیم که کار نباید بدون مطالعات همه‌جانبه از جمله مطالعات باستان‌شناسی انجام بگیرد.» او البته مشکل عدم مستندنگاری پیش از حادثه بم را تنها مختص به بخش عام‌نشین ارگ می‌داند. مختاری می‌گوید: «در این بخش کسانی اسکان موقت داشته و یک سازه‌هایی به آن اضافه کرده بودند. بنابراین فرآیند مطالعات به سمت باستان‌شناسی رفت.

هر محدوده‌ای با باستان‌شناسی لایه‌نگاری می‌شد، براساس نتایج باستان‌شناسی، مطالعات معماری انجام می‌گرفت، در نهایت با عکس‌ها و مستندات موجود تطابق داده می‌شد. آن روز قرار گذاشته شد که هیچ بخشی از ارگ بم بدون تهیه طرح باستان‌شناسی و مطالعات معماری بازسازی نشود.» به گفته مختاری در بخش حاکم‌نشین، بازار، مسجد و مدرسه میرزا نعیم تغییری داده نشد بود. تنها در بخش عامه‌نشین تغییرات وجود داشت. نقشه‌های موجود نشان می‌داد که ساختار معماری در بخش عامه‌نشین نمی‌تواند واقعی باشد. مطالعات هم نشان داد که این سازه‌ها اسکان‌های موقت هستند.

ارگ بم که فرو ریخت تنها یونسکو منظر فرهنگی شهر بم را جهانی نکرد. باستان‌شناسان، مرمتگران و کارشناسان زیادی از آلمان، ایتالیا، ژاپن و فرانسه به کمک ارگ آمدند. ارگ یک میراث بشری بود. کارشناسان و باستان‌شناسان ایرانی به گفته مختاری برج شماره یک ارگ را با همکاری ایتالیایی‌ها بازسازی کردند. خانه سیستانی‌ها هم با کمک آلمانی‌ها ساخته شد. دروازه دوم را هم ایرانی‌ها با حضور فرانسوی‌ها ساختند. بازسازی مسجد، مدرسه، بازار میرزا نعیم و اصطبل ارگ را کارشناسان ایرانی به تنهایی انجام دادند.

مختاری می‌گوید: «نقش ایتالیایی‌ها و آلمانی‌ها در بازسازی ارگ بیشتر از فرانسوی‌ها بود.» ژاپنی‌ها بیشتر در بخش تجهیز کارگاه فعال بودند. او می‌گوید: «بسیاری از تجهیزات لازم برای بازسازی ارگ را آنها خریداری و به ایران منتقل کردند.»

آن روز‌ها این گمانه‌زنی وجود داشت که زلزله بم قدمت ارگ بم را بیشتر کرد و به دوران هخامنشی رساند. اسکندر مختاری اما می‌گوید: «زلزله بم تاریخ ارگ را روشن کرد. کاوش‌ها به کشف آثاری از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی منجر شد. باستان‌شناسان بیش از ۲۴۰ هزار تکه سفال از ارگ طبقه‌بندی کردند. بیشتر سفال منقوش و متعلق به قرن ۴ و ۵ هجری قمری بود.» به گفته مختاری این سفال نشان می‌دهد که این دوره تاریخی اوج اقتدار ارگ بود.

مختاری بیشتر روی تاریخ ساسانی ارگ بم تأکید می‌کند اما این نکته را پنهان نمی‌کند که باستان‌شناسان دیگری چون شهریار عدل باستان‌شناس فقید ایرانی، بیشتر روی سلوکی و اشکانی بودن ارگ تأکید داشتند. این دو سلسله پیش از ساسانی حکومت کرده‌اند. آثار متعلق به دوره هخامنشی در ارگ بم هم محدود به سفال می‌شود. باستان‌شناسان در بدنه ارگ بم نشانه‌ای از حضور امپراطوری هخامنشی نیافتند. مختاری در نهایت می‌گوید: «باستان‌شناسان و پژوهشگران درباره تاریخ ارگ به اجماع نرسیدند.» بازسازی ارگ بم تا جایی پیش رفت که در سال ۹۱ از فهرست میراث در خطر یونسکو خارج و در فهرست اصلی قرار گرفت.

۱۷ سال از آن روزی که ارگ بم فروریخت و یک نگهبان و دو گردشگر را در خود دفن کرد، می‌گذرد. «محسن قاسمی» مدیر پایگاه میراث جهانی بم و منظر فرهنگی از بازسازی ۸۰ درصدی ارگ بم خبر می‌دهد. به گفته او کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که بخش‌هایی از این بنای تاریخی دست‌ نخورده باقی بماند؛ بخشی ویران از یک صبح زمستانی که هرگز در بم طلوع نکرد. ارگ بم هم مثل مردمش با یک زخم همیشگی تاریخ را پشت سر می‌گذارد؛ زخمی مرمت نشده.

نیم نگاه

کارشناسان میراث فرهنگی در فرآیند بازسازی ارگ به این نتیجه رسیدند که کار نباید بدون مطالعات همه‌جانبه از جمله مطالعات باستان‌شناسی انجام بگیرد. بنابراین فرآیند مطالعات به سمت باستان‌شناسی رفت. هر محدوده‌ای با باستان‌شناسی لایه‌نگاری می‌شد، براساس نتایج باستان‌شناسی، مطالعات معماری انجام می‌گرفت، در نهایت با عکس‌ها و مستندات موجود تطابق داده می‌شد. آن روز قرار گذاشته شد که هیچ بخشی از ارگ بم بدون تهیه طرح باستان‌شناسی و مطالعات معماری بازسازی نشود/عصرایران

خروج از نسخه موبایل