به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، با تغییر نظام آموزشی به دو دوره شش ساله به تبع آن مطالب کتب درسی هم تغییر یافتند و به اصطلاح سادهتر شدهاند. همچنین بعد از رایج شدن آموزش مجازی در سطوح مختلف آموزشی به نظر میرسد که کیفیت آموزش مانند قبل نیست و ترس از بیسوادی نسل بعدی وجود دارد.
تغییر نظام آموزشی
نظام آموزشی ایران دارای دوره ابتدایی، دوره راهنمایی، دوره متوسطه و دوره پیش دانشگاهی بود. در سالهای پایانی دهه هشتاد نظام آموزشی به ۳-۳-۳-۳ تغییر کرد. این نظام بهطور کلی به دو دوره ۶ ساله ابتدایی و متوسطه تغییر کرد. اولین کسانی که با این نظام آموزش دیدهاند؛ متولدین نیمه دوم ۷۹ و نیمه اول ۸۰ هستند که کلاس ششم ابتدایی داشتهاند. آنها در پایان دوره اول متوسطه انتخاب رشته کردند. دانشآموختگان دوره پیشدانشگاهی در صورت موفقیت در آزمونهای سراسری (کنکور)، به دانشگاه وارد میشدند که با تغییر نظام این پایه حذف و به جای آن پایه ششم متوسطه جایگزین شدهاست.
پایه اولیها نمیتوانند از طریق آموزش از راه دور، الفبا را یاد بگیرند
نظرسنجی معاونت آموزش ابتدایی در ابتدای آذرماه از والدین دانشآموزان پایه اول و دوم ابتدایی در ۳۱ استان کشور نشان میدهد که نیمی از والدین خواستار تشکیل کلاس حضوری به شکل محدود در ساعاتی از هفته هستند؛ البته در مقابل نیمی دیگر از آنها به دلیل ترس از ابتلا به کرونا در محیط کلاس، همچنان مخالف حضور فرزندشان در مدرسهاند. در این خصوص دانش آموزان کلاس اول و خانوادههایشان به شدت نگران هستند زیرا پایهاولیها از طریق آموزش از راه دور، الفبا را یاد نگرفتهاند، در آموزش سایر درسها و فهم مطالب، مشکلات زیادی دارند و مفاهیم آموزشی را از راه دور بهدرستی درک نمیکنند. آنها در پله اول سوادآموزی با مشکلات زیادی مواجه شدهاند. کرونا به گروهی از دانشآموزان بیش از بقیه آسیب رسانده و آن دانشآموزان ابتدایی بهویژه پایه اول و دوم هستند؛ کسانی که نخستین گامهای تحصیلیشان را برداشتهاند.
تغییرات کتب درسی واکنشی در برابر بیسوادی
اما درباره سادهتر شدن کتب آموزشی معلمی گفت : «تغییرات کتب درسی عاملی در برابر بیسوادی نیستند و درواقع واکنشی در برابر بیسوادی هستند. کسانی که در اروپا در حال تحصیلاند همیشه میگفتند مثلا درس ریاضی و فیزیک در سیستم آموزشی ایران خیلی سنگین است و معمولا دانش آموزانی که در ایران دوره دبیرستان را سپری میکردند زمانی که به کالج میرفتند از بقیه جلوتر بودند. سادهتر شدن کتب درسی به نظر من واکنشی در برابر عصر دیجیتال ، مدرن شدن و سریع شدن است . قبلا برای یافتن معنی یک لغت افراد باید ساعتها در کتابخانهها مشغول میشدند اما امروز اگر سرعت اینترنت کمی پایین باشد دانش آموزان واکنش نشان میدهند. حتی در طول تاریخ زمان مناظرههای ریاست جمهوری آمریکا هم دارد کمتر میشود چون دیگر مردم حوصله مناظره طولانی را ندارند. به نظر من ساده شدن کتابها هم معلول چنین علتهایی است . در واقع شورای تالیف مجبور میشود کتابها را سادهتر کند چون دانش آموزان نمیخوانند و نمرات نشان میدهد که کتابها خوانده و فهمیده نمیشوند . دانش آموزان تحت تاثیر همین تغییرات فرهنگی بسیار کمتر از قبل از خودشان در مقابل تصمیمات سازگاری نشان میدهند و این قدرت مدارس را کمتر از قبل کرده است . از سمت دیگر باید ساز و کار تربیت مدرس هم بررسی شود . آیا معلمها در ساز و کار درستی آموزش میبینند که بتوانند مفاهیم را به دانش آموزان انتقال دهند ؟ »
حجم مطالبی که باید گفته شود همانند قبل زیاد است
یک معلم دیگر نیز گفت : « متاسفانه در کتابها ادبیات مرزبندی و طبقه بندی مناسبی وجود ندارد و این باعث شده است مطالب به صورت پراکنده در ذهن دانش آموزان باقی بماند . همچنین دانش آموزان قادر نیستند بدون طبقه بندی به پرسشهای این درس پاسخ دهند و از سوی دیگر حجم مطالب به این صورت کم شده است که اشاراتی به یک سری مطالب میشود و معلم برای یاد دادن آن مفاهیم مجبور است مفاهیم دیگری را توضیح دهد تا دانش آموز درس را بیاموزد . درست است حجم کتابها به اصطلاح کم شده است اما حجم مطالبی که باید گفته شود همانند قبل زیاد است به علاوه اینکه طبقه بندیهای پیشین از بین رفته است . »
نسل بعدی به مراتب از نسل قبل بی سوادتر خواهند بود
در خصوص آموزش مجازی معلمی با ۱۵سال سابقه گفت : « این تجربه برای همه ما بسیار جدید بود . من ماههاست که از ترفندهای مختلفی برای تدریس و امتحان دانش آموزان استفاده میکنم . اما متاسفانه آموزش مجازی باعث شده است که ما حتی حضور بسیاری از دانش آموزن را در کلاسها نداشته باشیم . برخی به راحتی در کلاسها حاضر نمیشوند برخی دیگر علی رغم حضور فیزیکی حضور ذهنی ندارند و قادر نیستند به پرسشهای من پاسخ دهند . امروزه دانش آموزان بر سر درس نخواندن باهم رقابت میکنند و به نظر من نسل بعدی به مراتب از نسل قبل بی سوادتر خواهد بود. همچنین دانش آموزان دیگر برای درس خواندن انگیزه قوی ندارند و از سوی دیگر تعدد دانشگاهها باعث شده است هر دانش آموزی با هر سطح سوادی وارد دانشگاه شود و مدرک کسب کند و خود این تعدد دانشگاهها باعث کمتر درس خواندن دانش آموزان شده است . »
با کم شدن حجم دادهها آموزش عمیقتر میشود
محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزشی در این باره گفت: « روند تغییرات جهانی به سمت کم کردن حجم کتابها است . به عنوان نمونه در فنلاند حجم کتابهای درسی نسبت به کل جهان کمتر است . البته سیستم آموزشی فنلاند شاخصههای دیگری مانند تعداد ساعات کمتر حضور دانش آموز در مدرسه و کمترین تکلیف را هم دارد . پس این کم بودن الزاما به معنای بیسوادی در دانش آموزان نیست و در آزمونهای جهانی که در برخی از کشورهای منتخب در بین دانش آموزان ۱۴ و ۱۵ ساله برگزار میشود ، فنلاند همیشه در جایگاههای برتر قرار دارد . همچنین یک معلم ریاضی کتابی با عنوان “کمتر بیشتر است” نوشته و اشاره او به این است که در کشور فنلاند کتابهای درسی بسیار کم حجمتر است اما آزمونها نشان میدهد که دانش آموزان فنلاندی در ریاضی و علوم بسیار با سوادتر از دانش آموزان امریکایی هستند . پس کاهش حجم الزاما به بیسوادی دانش آموزان منجر نمیشود . تجربیات نشان میدهد حجم زیاد برای دانش آموز و معلم الزام تمام کردن به هر نحوی را به همراه دارد و در این الزام کیفیت کار بسیار کاهش مییابد . اینگونه دانش آموز در معرض دریایی از داده ها با عمق بسیار کم مواجهه قرار میگیرد . پس زمانی که حجم دادهها کمتر میشود میتواند عمق آموزش دادهها عمیقتر شود. در عین حال هنوز در ایران حجم کتابهای درسی بسیار زیاد است اگرچه به نسبت گذشته کمتر شده است . کم شدن حجم به معلم این فرصت را میدهد تا تمرکز بیشتری را روی آموزش دادهها داشته باشد. کاهش حجم کتب گاهی با مخالفت معلمین و والدین مواجه شده است . اما روند کلی جهانی روی کاهش حجم کتابها، کاراتر کردن دانستهها و همچنین کاربردیتر کردن دروس است تا دانش آموزان بتوانند مطالب آموخته شده را در زندگی فردی و اجتماعی خود به کار ببرند . »
باید عنوانهای درسی کمتر شود
وی در ادامه افزود : « در بسیاری از کشورها آموزش ریاضی به ویژه در میان دانش آموزان ابتدایی به وسیله تئاتر انجام میشود یعنی دانش آموزان به وسیله بانک و مغازههای ساختگی مفاهیم ریاضی را آموزش میبینند. من مخالف کم شدن حجم کتابها نیستم و به نظر من هنوز هم کتابها حجم بالایی دارند . اتفاقا زمانی که گستره مطالب درسی خیلی زیاد باشد باعث میشود دانش آموز مطالب را خوب یاد نگیرد. در کشور ما علاوه برحجم بالای کتابها ، عناوین درسی هم بسیار زیاد است. من سال ها پیش از عناوین کتب درسی میانگین گرفتم و تقریبا ۱۴ عنوان در دبیرستان و ۸ عنوان در سطح دبستان بود . تمرکز آموزش در کشورهای دیگر در دوره دبستان بر خواندن ، نوشتن و حساب کردن است و عناوین زیاد تمرکز را در معلم و دانش آموز از بین میبرد و به نظر من در این شرایط کرونا باید عنوانهای درسی کمتر شود به علت اینکه فضای حضوری وجود ندارد و آموزش کارآمدی قبل را ندارد. باید برخی از درسهای کم اهمیت تر حذف شوند و بعدا جبران شوند البته برخی از دروس اصلا نیاز به جبران ندارند .» کم کردن حجم کتب درسی مستلزم به کارگیری سایر روشهای آموزشی است. روشهایی که صرفا مبتنی بر متن و متکلم وحده بودن معلم نیستند از جمله عینی کردن مفاهیم و ارتباط بین پدیدهها با انجام کارهای عملی و خارج از کلاس. به کارگیری ابزارها و روشهای مدرن یادگیری باید با سایر تغییرات همراه باشد تا نتیجهای با بازدهی بیشتر از قبل حاصل شود. از طرف دیگر آموزش مجازی حداقلیترین امکان آموزش که همان حضور در کلاس و آموزش چهره به چهره بود را نیز از معلمان گرفته است و کار را بر آنان سختتر کرده چه برسد به استفاده از سایر روشهای مستقل از متن! در یک نظام کلان مانند نظام آموزش، ابتکارات و خلاقیتها اگر به طور هماهنگ و فراگیر اعمال نشوند کارآمدی آن سیستم دچار اختلال خواهد شد مانند این است که در یک خودرو یک چرخ بخواهد جلوتر از سایر چرخها حرکت کند./آفتاب یزد