به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، وقتی این روزها تلویزیون را با برنامهها و مسابقههایش میبینیم این سؤال بیشتر به ذهن میرسد، دهه شصتیها و هفتادیها چه کار کردند آن روزها به دوره طلایی تلویزیون تبدیل شد. به تعبیر بسیاری آنها سعی میکردند با کمترین امکانات و تکیه بر خلاقیت و نوآوری خودشان کاری را برای کانالهای محدودِ صداوسیما آماده کنند. اما الان در میانِ این همه هیاهوی رسانهای خبری از خلاقیت و نوآوری نیست و همه منتظر غذای آمادهاند
این نوع نگاه تنها به خودِ تلویزیونیها ضربه نزد، بلکه مخاطب را درگیر نسخههای خارجیاش میکرد. آرام آرام مدیران و دستاندرکاران هم به این غذای آماده عادت کردند و دیگر مسئله اصلی اتاق فکر، طراح و محتوای برنامه و مسابقه نیست، بلکه دکور و مجری و فالوور حرف اول را میزند. به تعبیر نیما کرمی مجری قدیمی تلویزیون، مدیری به تهیهکننده و برنامهسازی میگفت این فیلم را ببین و یک چیزی مثل این فیلم برای ما بساز! این نوعِ نگاه فاجعه است که تهیهکننده قدیمی و مجری کاربلدی، میگویند طرح و ایدهمان را میبریم به ما میگویند بروید و اسپانسر بیاورید! همین روند باعث شده تا هر مسابقه کپیشده و بدونِ سرمنزلی از آنتن سیما سردربیاورد.
این سؤال بسیاری از منتقدین و کارشناسان دلسوز و دغدغهمند است چرا به مسابقههای ایرانی برنمیگردیم؟ چرا خلاقیت و نوآوری را احیاء نمیکنیم؟ تا کجا قرار است ستارههای بیرونی صحنه مسابقات و برنامههای پرزرق و برقِ ما را اشغال کنند؟ تلویزیون برای توسعه خودش در مقابل رسانههای مختلف باید از لاک تقلیدی به سمت نوآوری و خلاقیت برود. سخنی که کارشناسان همواره بر آن تأکید کردهاند اما کماکان ظواهر بر محتوا غلبه دارد و حتی در برنامهسازی به سمت کپی چهره مجری از نسخه خارجی هم میرویم.
مسابقهها در چند صباح اخیر تلویزیون به مسابقهای برای کپی کردن و زرق و برق ظاهری تبدیل شدهاند که بیشتر خودنمایی میکنند تا القای محتوا! البته گاهی اوقات مایه چالش خانوادهها میشود و مردم را درگیر میکند یا مایه جستجوی مخاطبین میشود که این برنامه یا مسابقه را از کدام نمونه خارجیاش کپی کردهاند. در صورتی که گذشته چنین فرم و قالبی را به مخاطب نشان نمیداد کاملاً ایرانی و فکر شده و با خلاقیت جامع و کامل برنامهساز، نمونهای ایرانی میدیدیم.
امروز برنامههای تقلیدی و کپیسازی از تلویزیونهای خارجی به ویژه آمریکا مورد توجه قرار گرفته که پیش از این نام نسخههای اصلی برخی از برنامهها رسانهای شده است. “دورهمی” کپی کاملی از یک برنامه پربیینده کشور هندوستان به نام «Comedy night with kapil» است که مدتها است به زبان هندی پخش میشود و یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی و جُنگهای طنز شبانه هند است.
«دورهمی» به جز مواردی که از لحاظ دینی و اخلاقی و فرهنگی با ما همخوانی ندارد، در سایر موارد کاملاً با کپی برداری از آن برنامه ساخته شده و حتی این کپی برداری در شکل دکور، نحوه نشستن مهران مدیری نیز رعایت شده بود و فقط به نوعی متن فارسی در قالب برنامه هندی اجرا میشد.
دومین برنامهای که تقلیدش خیلی سر و صدا به پا کرد، برنامه “عصر جدید” بود که البته احسان علیخانی و همکارانش و حتی برخی از مدیران گفتند کپی کردن به ذات، کار ناپسندی نیست اما نعل به نعل نباید باشد! اما تصاویر و تماشای نسخههای اصلی عمده این مسابقهها و برنامهها به ما میگوید در نوع نشستن و دکور و حتی برخی اوقات ظاهرِ مجری هم آن نسخه اصلی به ذهنِ مخاطب میرسد. همانگونه که شروع اولین قسمت و دیدن دکور و اجرای برنامه مشخص شد که سوژه ساخت «عصر جدید» چیزی نبود جز برنامه «آمریکا استعداد دارد» (America’s Got Talent) که در کشورهای مختلف دنیا با رعایت قانون کپی رایت امتیاز آن خریداری شده و در شکلهای مختلف و با دکورهای متنوع اجرا میشود.
“اعجوبهها” برنامه دیگری بود که به هنگام پخش با انتقادهایی همراه بود که از نمونهای خارجی به نام ”little big shots» کپی کرده است. برنامه از لحاظ دکور و شکل طراحی آن حتی استفاده از نور و رنگ بنفش هم از آن نمونه، بهره کامل گرفته است. اسپانسرها و حتی برخی از مدیران منتظر این نمونههای حاضر آماده بدون روتوش ایرانیاند؛ در واقع کمتر از خلاقیتها و نوآوریهای ایرانی بهره میبرند؛ چون روی آنتن به ندرت میبینی
“اعجوبهها” جدا از مشکل کپیسازی، اجرای بسیار بد و ضعیف مهران غفوریان و عدم استفاده از جذابیتهای بصری و مضمونی به همراه داشت که در مجموع سبب شده است “اعجوبهها” در تلویزیون تبدیل به اعجوبههای ایرانی نشوند و نمایشگر اعجوبههای ناقصالخلقه تلویزیونهای خارجی باشند. در ادامه راه نادر سلیمانی جای مهران غفوریان را گرفت.
حالا مدتی است با بازگشت رضا رشیدپور بعد از ضعفِ برنامه “اتفاق” این بار با مسابقهای به نام “سیم آخر” و همچنین مسابقه “زوجینو” با اجرای باربد بابایی، در ادامه موج این سالهای تلویزیون این برنامهها هم کپی از مسابقههای خارجی boom و family feud است. البته قبل از شروع پخشِ “سیم آخر” با نام قبلی “بمب” آقای تهیهکننده اشارهای به این عدم خلاقیت کرده بود.
پیش از این هم مسابقه ایران با اجرای سام درخشانی با کپی از مسابقه خارجی Pressure pad و همانطور که اشاره شد دورهمی با اجرای مهران مدیری با کپی از برنامه هندی Comedy nights with kapil، «برنده باش» با الگوگیری از «Who Wants to Be a Millionaire»، «عصرجدید» از مسابقه استعدادیابی «America’s Got Talent»، «اعجوبهها» با محوریت حضور کودکان با استعداد مشابه برنامه پرمخاطب «Little Big Shots» ساخته شده بودند.
اگرچه الگوبرداری از قالبهای برنامهسازی امری رایج است و در برخی موارد با موفقیت هم روبرو بوده، اما این کپیبرداریها که در برخی موارد حتی به دکور و رنگ مبل و تیپ مجری هم کشیده، بعضاً بدون توجه به لزوم بازنگری محتوایی در آنها به مرحله اجرا رسیده و در مواردی ماننده مسابقه “زوجینو” با اثرات مخرب فرهنگی همراه بوده است.
در ادامه به مصداقهای برنامهسازی و مسابقهسازی موفق تلویزیون، و همچنین مصداق امروز و چند تحلیل با تهیهکننده مسابقه “رخداد”، هرمز شجاعیمهر و نیما کرمی مجریان قدیمی تلویزیون میپردازیم که در ادامه خواهید دید:
زمانی تجربه داشتیم که مسابقات بر مبنای محتوای بسیار تخصصی شکل میگرفتند. حدود بیست سال پیش و زمانی که تلویزیون تنها یک مسابقه پخش میکرد را خیلیها هنوز از خاطر نبردند. پنجشنبه شبهایی که منوچهر نوذری با آن طنازی منحصر به فردش در هر بخش از “مسابقه هفته” با شرکتکنندههای مسابقه صحبت میکرد و آنها را به چالش میکشاند. مهارت نوذری در گرداندن این مسابقه باعث شد تا به یکی از جذابترین مسابقههای دهه هفتاد و یا شاید الان تبدیل شود.
بسیاری میگویند چرا “مسابقه هفته” بیشتر به دل مینشست و هنوز هم در ذهن مخاطب مانده؟ علتهای مختلفی دارد اما شاید مهمترین آن داشتنِ خلاقیت و نوآوری با طراحی ساده، دکوری ساده با رنگهای قرمز و سفید، باشد. ساختار برنامه به پرسیدن سؤالهایی که بیشتر جنبه عمومی داشتند برمیگشت و مجری موظف بود تا در مدت زمانی که در اختیار دارد از هر ۱۵ شرکتکننده سؤالهایی بپرسد و برندههای مرحله اول به مرحله دوم میرفتند و تازه میتوانستند تعیین کنند که مجری سؤال بعدی را از چه کسی باید بپرسد؟
این برنامه که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت، تا جایی جذابیت عمومی پیدا کرد که یکی از آیتمهای ثابت طنز “نوروز ۷۲” به کارگردانی داریوش کاردان هم شد و اتفاقاً مهران مدیری نقش منوچهر نوذری را با گریمی متفاوت به عهده گرفت.
یک و یک و یک دو و دو و دو … اگر دهه شصتی باشید این نوع شمارش خاص همه شما را یاد مجری سرحال و شاداب میاندازد که در میان دانش آموزان یک مدرسه که اغلب گروه سنی کودک و نوجوان بودند مسابقهای به نام مسابقه محله را برای شبکه دو سیما اجرا میکرد. شاید این مسابقه جزو اولین مسابقههای تلویزیونی بود که مشارکت مردم در آن حرف اول را میزد.
روشن پژوه که علاوه بر اجرا طراحی سؤالهای این مسابقه را عهدهدار بوده و به ادعای خودش تاکنون بالغ بر ۲۰۰۰ بازی برای این مسابقه طراحی کرده است، در هفته به چند محله از تهران و سایر نقاط ایران سفر میکرد تا این مسابقه را بین مردم کوچه و بازار اجرا کند. شرکتکنندههای این مسابقه بر حسّ نوع علاقه خود به موضوع مطرح شده یا تواناییشان در عرصه شیرین کاری، بازی و مسابقه خود را محک میزنند.
سال ۱۳۷۴ فرهاد جم به همراه مهسا مهجور اجرای مسابقهای به نام “راز سیب” را برای شبکه سه سیما به عهده داشت. مسابقهای که با وجود ظاهر سادهاش اما رقابتهای نفسگیری را بین شرکتکنندهها رقم میزد. “راز سیب” از جمله مسابقههای تلویزیونی بود که طرح اصلی آن برگرفته از مسابقه خارجی بود، اما این موضوع باعث کاهش مخاطبانش نشد. در هر قسمت از “راز سیب” پنج شرکتکننده حاضر میشدند و در لوکیشنی که بیشتر شبیه به خانه قدیمی بزرگی با اتاقهایی تو در تو با پلههای بسیار بود، در هر مرحله به فرمان و با هدایت مجری کارهایی را پیش میبردند که بیشتر جنبه هوش، عملیات و ورزش داشت. این شرکتکنندهها باید در هر مرحله برای رسیدن به سیب، تلاش میکردند و اگر میتوانستند سیب را بردارند امتیاز آن مرحله را دریافت کرده و به مرحله بعد میرفتند و در نهایت راز سیب را کشف میکردند.
مستند مسابقه” فرمانده” چند سالی است روی آنتن میرود و در این مدت توانست مخاطبان پروپا قرصش را با خود همراه کند، زیرا شرکت کنندگان در این مسابقه نه تنها باید هوش بالایی داشته باشند، بلکه به لحاظ جسمانی هم نباید کم بیاورند، زیرا این مستند مسابقه بسیار پر لوکیشن است و شرکت کنندگان باید مراحل مختلفی را پشت سر بگذارند.
از دیگر حسنهای این مسابقه این است که مخاطبان را با مناطق بکر و کمتر دیده شده ایران آشنا میکند. آنقدر این مستند مسابقه به دلِ مخاطب نشست که پای “خانه ما” و برخی از کارهای دیگر توسط این تیم سازنده به تلویزیون باز شد و البته عمده آن کارها هم مورد توجه قرار گرفت؛ “خانه ما” که کماکان روی آنتن به بقای خودش ادامه میدهد.
یکی از مسابقات پرطرفدار تلویزیون، “مردان آهنین” بود .مسابقهای که نهتنها رویکرد جالب و هیجانانگیزی برای مخاطبان داشت، بلکه نگاه تازهای به مقوله ورزش شده بود و مردان قویهیکل در قالب این مسابقه با یکدیگر رقابت میکردند. این مسابقهای برای انتخاب قویترین مرد ایران بود که از شبکه سه سیما پخش میشد. داور اصلی این مسابقه” فرامرز خودنگاه” بود و اجرای آن را در فصلهای متفاوت محمدرضا فتاححسینی، رضا جاودانی و محمدامین نبیاللهی به عهده داشتند.
همه مراحل این مسابقه سخت و طاقتفرسا بود و مردان قویهیکل باید مراحل دشواری را پشت سر میگذاشتند. آنها باید لاستیکهای بزرگ ماشینهای سنگین را چند بار میچرخاندند یا وزنههای بسیار سنگین را بلند میکردند. در این مسابقه گاهی چند ثانیه نقش مهمی در قهرمان شدن شرکتکننده داشت و همین موضوع به تعلیق مسابقه اضافه کرده
سرزمین دانایی و مسابقه علمی
طرح مسابقه ”سرزمین دانایی” در قالبی بدیع و متفاوت از مسابقات جاری تلویزیونی، ضمن ایجاد سرگرمی و هیجان برای مخاطب عام دربردارنده محتوای علمی به صورت کاربردی بود. در این مسابقه شرکتکنندگان در قالب سه گروه سه نفره، متشکل از گروه دانشجویان یا جوانان تحصیلکرده یک خانواده یا کارگران فنی ماهر حداقل تجهیزات انفرادی و ابزارهای مورد نیاز برای فعالیتهای علمی و کاوشگری خود را در ایستگاه شروع انتخاب کرده و با دفترچه راهنمایی که تحویل میگرفتند به دامان طبیعت میرفتند و با یکدیگر در حل مسأله و معماهای علمی به صورت عملی رقابت میکردند.
مسیر مسابقه در یک بازه زمانی ۲۴ ساعتی طی میشد که در مناطقی با زیباییهای بصری و جذابیتهای گردشگری انتخاب شده بود و شامل ایستگاههای متعددی از جمله اقامت در دل طبیعت بود که شرکتکنندگان طی این مسیر آموزههای علمی، تجربی و خلاقیت خود را برای حل مسائل مسابقه به کار میبستند. این مسابقه با ۹ دوربین و در لوکیشنهای متعدد در سراسر کشور تصویربرداری شده بود
“نغمه عشاق” شبکه قرآن نوعی نخبهسازی است در حوزه بسیار مطرح جامعه ما یعنی حوزه مداحی؛ البته رقابتی هم برای مکبران و مؤذنان کوچک و قاریان کودک و نوجوان، به صورت تلفنی و زنده در شبکه قرآن را هم به یاد داریم. ما مسابقات “ایرونیجات” یا “میدون” و حتی “دستپخت” را هم شاهدیم که نوعی شناسایی نخبگان است اما در حوزه کارآفرینی یا حمایت از کالای ایرانی.
“رخداد” بدون سلبریتی اما مورد توجه رسانههای خارجی
همه ما خاطرهها و یادمانهای زیادی در ذهنهایمان از فضای تاریخ سیاسی ایران داریم که البته هر کدامشان حاوی پیامهاییاند. عبرتهایی که گاهی لازم است پدرها برای فرزندانشان بازگویی کنند. برنامه “رخداد” بهاندازه یک کلاس درسی کوتاه سعی میکند در قالب یک مسابقه چالشی و حتی طنز باعث رشد و افزایش سواد تاریخی سیاسی مردم بشود و البته حتی کسانی که علاقه چندانی ندارند میتوانند به این بهانه مخاطب این برنامه قرار بگیرند.
هیاهو و به تکاپو افتادن بیبیسی و… برای تطهیر بعضی شخصیتهای نشان داده شده در این برنامه بعنوان شهروندان مظلوم و بیگناه، خود نشانگر حرکت این برنامه است؛ در مقابل بعضی برنامههای دیگر بدون برد رسانهای تلویزیون که بود و نبودشان باعث هیچ کمبودی نمیشود و صرفاً نقش آنتنپرکن در صداوسیما دارند. امیدواریم این برنامههای خوب رسانه ملی تبدیل به رویه
به سراغ امیرعلی آزادی و ناصر آراسته از تهیهکنندگان این مسابقه تلویزیونی رفتیم. آنها مبنی بر اینکه چرا به سراغ مسابقه “رخداد” رفتند و خواستند با قالب مسابقه درباره تاریخ و سیاست صحبت کنند، تأکید کردند: آنچیزی که در تجربه کارهای تولیدیمان داشتیم به این باور رسیدیم که تاریخ حلقه مفقودهای است مدام باید با مردم آن را مرور کنیم و بتوانیم بازخوانی از وقایعی که برای کشورمان خصوصاً در این ۱۰۰ سال اخیر رخ داده، داشته باشیم. همچنین نیم نگاهی به فضاها و اتفاقات مهم در تاریح جهان به خصوص در این ۵۰ یا ۱۰۰ سال اخیر داشته باشیم.
ناصر آراسته افزود: احساسمان این بود که این موضوع حتماً باید با مردم در میان گذاشته شود و در واقع بازخوانی وقایع تاریخی و حلقه مفقودهای نشود. به خصوص در تصمیم کلانی که مردم میگیرند، مؤثر است. همچنین در وقایع روزمرهای که مردم به آن مبتلا هستند. این تیم تجربه کارهای دیگری مثل برنامه تاریخی “سرچشمه” داشت که با این دغدغه شروع شده یا برنامه اینترنتی “رود در رو” که سعی داشت از دلِ گفتوگوی چالشی بتواند به بازخوانی وقایع تاریخ سیاسی ایران بپردازد.
تهیهکننده مسابقه “رخداد” تأکید کرد: احساس کردیم اگر بتوانیم مرور تاریخ را وارد قالب جدیدی مثل مسابقه کنیم، با این فضاها بهتر بتوانیم محتوا و وقایع تاریخی را با مردم در میان بگذاریم. دغدغه هر روزهمان بود که مردم را بتوانیم به واسطه این قالب درگیر کنیم. این قالب گیرایی بیشتری دارد و مخاطب را با محتوای برنامه درگیر میکند. این قالب میتواند خیلی کارآمدتر از بقیه قالبها باشد. هرچند که آنها هم باید سرجایشان باشد و حتی شرح و بسط جامعتری هم داشته باشد. اما برای ارتباط بیشتر مردم و جذابیت بیشتر، برای مرور تاریخ به سراغ قالب مسابقه رفتیم.
جنجال با مرحله ۴ تصویر
امیرعلی زادی با اشاره به مرحله ۴ تصویر و جذابیت پخش آرشیو تاریخی، گفت: مدت زیادی فکر میکردیم این قالب مسابقه چه شکلی باشد. ما حتماً اصرار داشتیم که تصویرسازی از شخصیتهای مهم و تأثیرگذار در ایران اتفاق بیفتد. به همین خاطر به سراغ آن مرحله ۴ تصویر رفتیم و خیلی هم جنجالی شد. همان تصویر ۴ جاسوس و فکر کرده بودیم بتوانیم تصویرسازی از شخصیتها و آدمهای مختلف هم داشته باشیم. یا مثلاً ما به خاطر کارهای مختلفی که در حوزه تاریخ کرده بودیم آرشیوهای تاریخی را برای مردم لمس کرده بودیم. برایشان یکی از جذابیتهای مهم در مرور وقایع تاریخی است. مرحله آخر مسابقه به سراغ پخش آرشیو رفتیم، برای اینکه لزوماً فقط ثابت نباشند آدمها و حرکتی هم داشته باشند سراغ آن مرحله جورچین رفتیم. نهایتاً سعی کردیم به سراغ مراحل متنوع و مختلف برویم.
او درباره عدم اعتقاد به مجری سلبریتی، خاطرنشان کرد: درباره مجری هم اعتقاد نداشتیم باید این کار به واسطه سلبریتی رقم بخورد. برایمان هم این بود مجری توانمندی گرداندن مسابقه را داشته باشد و هم خودش اشرافی نسبت به مسائل تاریخی و سیاسی کشور داشته باشد. به همین خاطر بهترین گزینهای که به او رسیده بودیم آقای شهبازی بود. ایشان هم جدای از اینکه در عرصه سیاسی شناخته شده بود قابلیت اجرای مسابقه را هم داشت و از آن طرف طنزپرداز هم بود و به این واسطه میتوانست فضای خشک مسابقه را کنترل کند و فضا را برای مخاطب روانتر کنند.
همچنین ناصر آراسته تأکید کرد: قبل از اینکه ما قسمت اول را ضبط کنیم ۶ ماه قبل آزمایشی فیلمبرداری کردیم و یک بار تمام مراحل را با حضور سه گروه شرکتکننده اجرا کردیم تا نواقض کار دربیاید. یک سال فرآیند پیش تولید این مسابقه از طراحی سؤالات و ایجاد بانک سؤالات تا پیدا کردن اشتباهات و مشکلات مسابقه و ظرایفی که باید برای جذابیت مسابقه افزوده شود؛مراحل تست را گذراندیم و دیدیم که آقای شهبازی بهترین گزینه اجرای مساب
وی با اشاره به فضای برنامه و دکور مسابقه، افزود: دکور و صحنه “رخداد” خیلی زرق و برق ندارد و از این جهت هم میتوان آن را مورد نقد قرار داد؛ به خاطر محدودیتهایی که برای فضای استودیویی که در اختیار ما بود و محدودیتهای مالی برای اجرای این دکور بود، نهایتاً این چنین دکوری لحاظ شد. از جهاتی میتوان این صحنه را مورد نقد قرار داد که لزوماً هزینههای بالا و مکان ثابتی در اختیار گروه “رخداد” قرار میگرفت میتوانستیم دکور بهتری استفاده کنیم. نکتهای که هست ما خیلی وقتها درگیر این مسائل میشویم و در اصل مسئله محتوایی مهم است که باید به مخاطب منتقل شود را فراموش میکنیم. سعیمان بوده در “رخداد” دکور، فرم و قالب را رعایت کنیم اما اصلیترین مسئله یعنی محتوا را
آزادی در پاسخ به این سؤال که معضلِ امروز برنامهسازان تلویزیون توجه به وایرال شدن برنامههایشان در فضای مجازی است، گفت: هیچ سنجهای برای میزان اثرگذاری یک برنامه در کشور ما به طور متقن وجود دارد. مرکز افکارسنجی صداوسییما در این زمینه تنها مرجعی است که این سنجهها را بررسی میکند. در اصل آن مسئله گاهی مناقشه است مثل نظری که درباره تعداد مخاطبان شبکهها دادهاند و خود آن شبکهها، نظراتشان را قبول ندارند. چند ماهه اخیر در داخل صداوسیما قدری مناقشه شد. حتی یادم می آید عید سال گذشته بود همین میزان مخاطب برنامههای شب عید تلویزیون در کل کشور با جامعه آماری زیر ۳۰۰ نفر بررسی شد.
وی تصریح کرد: به خاطر این نظرسنجیهای بحثبرانگیز، همه ملاکشان به سمت بازتابهای در فضای مجازی رفته است. به همین خاطر برای تهیهکنندگان، سفارشدهندهها و شبکهها میزان دیدن در فضای مجازی ملاک شده و این هم خودش بستری را فراهم کرده برای باندها و رانتهایی که در ازای پرداخت پول، برشی از برنامه را در پیجها و شبکههای زرد اجتماعی و اینستاگرامیشان وایرال میکنند.
چالشهای فضایمجازی برای صداوسیما/ دنبال غذای آمادهایم!
آراسته راجع به توجه بیش از اندازه تلویزیونیها به فضایمجازی، عنوان کرد: به نظرمن چیکار باید کرد صداوسیما به دوران اوج خودش برگردد بحث مفصلی را میطلبد. فکر میکنم یکی از چالشهایی که فضایمجازی برای همه بوجود آورده و صداوسیما از آن مستثنی نیست؛ به تعبیری دنبال غذای آمادهایم و دیگر اجازه نمیدهیم آن گروه و مجری آزمون و خطایشان را بدهند و آرام آرام به سرانجام و رشد برسند. دیگر ملاکها به سمت تعداد فالوور رفته که به آن گروه سفارشدهنده، تضمین بدهند. به همین خاطر فلان بازیگر را به عنوان مجری انتخاب میکنند تا کلیپها و اتفاقات برنامه را در صفحه مجازیاش قرار دهد.
این تهیهکننده مسابقه تلویزیونی در پایان با اشاره به مسابقه “میدون” گفت: من در میانِ هیاهوی سلبریتیبازی برخی از برنامههای تلویزیونی، “میدون” دیده میشود که به سراغ سلبریتیهای اسم و رسمدار و شکل و شمایل ساختِ کارهای فستفودی نرفت. اصرار بر مجری سلبریتی نداشته و در عین سرگرمی، حرفهای مهمی از تولیدملی را به مخاطب انتقال میدهد.
این برنامه تلویزیونی روزهای شنبه و یکشنبه ساعت ۲۱ به تهیهکنندگی ناصر آراسته و امیرعلی آزادی، اجرای محمدرضا شهبازی از شبکه افق روی آنتن میرود.
هرمز شجاعیمهر که سالها او را به عنوان مجری تلویزیون در برنامههای مختلفی از جمله برنامه با قدمتِ “سیمای خانواده” دیدهایم تأکید کرد: چرا سراغ برنامههای خارجی میرویم و یا از بازیگرها به عنوان مجری استفاده میکنیم؟ چون سرمایهگذاری فرهنگی نمیکنیم. برنامههای ما اتاق فکر ندارند. اگر واقعاً طرح و نقشه و اندیشه درستی برای برنامهسازی و مسابقهسازی داشته باشیم انگار فکر میکنیم برنامهمان نمیگیرد. این انگاره در میان مدیران و دستاندرکاران و سازندگان شکل گرفته و به همین خاطر سراغ این شکل برنامهسازی میروند تا پربیننده شوند.
وی افزود: فکر میکنند با فالوور و سلبریتی به جایی میرسند. امروز تهیهکنندههایی میآیند و این چنین برنامههایی را میسازند که فقط سودآوری و مخاطبآوری سرمنزل اصلیشان است. اصلاً به این موضوع فکر نمیکنند آن مجری اصطلاحاً سلبریتی میتواند محتوای برنامه را به مخاطب انتقال دهد. میبینید برخی اوقات جملات و دیالوگهایی را به زبان میآورند که صرفاً سر و صدا کنند تا در فضای مجازی بیشتر دیده شوند. این روشهای نامطلوب برنامهسازی کماکان ادامه دارد. شنیدم که این فالوورها هم عمدتاً فیک و دروغیناند. البته من در فضایمجازی از روز اول صفحهای نداشتم چون این صفحات و رفتارها همه مجازیاند و من همیشه به دنبال کارهای واقعی بودهام.
شجاعیمهر در خصوص اینکه چرا دیگر خلاقیت و نوآوری در برنامهسازی نمیبینیم، تأکید کرد: برای اینکه دایره کسانی که کار میکنند و طرح میدهند را محدود کردهایم. همیشه عده خاصی در میدان برنامهسازی حضور دارند؛ به شما قول میدهم فضای بازتری اتفاق بیفتد، صاحبان فکر و اندیشه با طرحهایی خواهند آمد و خلاقیت و نوآوری را به تلویزیون برمیگردا
او در واکنش به کپی کردن از برنامهها و مسابقات خارجی، گفت: تقلید کار درستی نیست واقعاً یک هنر میتواند به آسمانها پرواز کند به شرطی که با بال خودش برود و اوج بگیرد؛ اصلاً کسی نمیتواند با بال دیگران به جایی برسد. چرا آنقدر کورکورانه فقط به جذابیت فکر میکنند که اگر داخلِ همان نسخههای خارجی که وجود دارند و ما بسیار علاقهمندیم از آن کارها کپی کنیم، عمیق شویم میبینیم که همان نسخهها خودشان پر از ایراد و مشکلاند.
نیما کرمی که او را با مجری ویژه برنامههای رادیویی و تلویزیونی میشناسیم و این روزها در برنامه “صبحی دیگر” بیشتر حضور دارد، نسبت به کپیکردن از مسابقات خارجی و نداشتن خلاقیت و نوآوری در مسابقهسازی و برنامهسازی انتقاد دارد. او گفت: من همیشه دوست داشتم مجری برنامهای باشم که حالِ مردم را خوب کند. فکر میکنم در سالهای اخیر به محتوا و اندیشه پول ندادیم. ما استفاده نکردیم از آدمهایی که براساس محتویات ذهنی خودشان کار نو و خلاق کردند یا حداقل آمدیم استفاده کنیم چون اشتباه مورد استفاده قرار گرفتند، نتیجه نگرفتیم. کپیاش را ساختند و این رویه ادامه پیدا کردیم. حتی از آن املاهای غط دار هم فقط کپی کردیم و به اشتباهات و نقصانهایش توجه نکردیم.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا خلاقیت و نوآوری فراموش شد، گفت: چون بیزینس و تجارت و سرمایهسالاری بیشتر حاکم شد و حتی به ذات اتفاق بها ندادیم و این از تفکر تهی نشأت میگیرد. سراغِ زرق و برقها رفتیم و فکر میکنم برای برونرفت از این معضلات در برنامهسازی، تنها راهش ایجاد خلاقیت است. اگر شما خلاقیت درست داشته باشید از آدم هایی که سواد کافی را در این زمینه دارند استفاده کنید مطمئنا این نیست مجبور شوید مخاطب را به هر قیمتی جذب کنید. /تسنیم