به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، آموزش و پرورش مدتی است با برگزاری «گفتوگوی هفته» هر بار وزیر را مقابل یکی از دستگاههای مربوط به حوزه آموزش و پرورش مینشاند. هجدهم آبان، آن سوی این نشست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود؛ نشستی که در آن معاون آموزش ابتدایی گفت که حمایتهای لازم بهداشتی برای حضور دانشآموزان مناطق کمخطر در مدرسه به عمل نیامد. در همین حال یکی از معلمان اهل اهواز و از اعضای سازمان معلمان میگوید که در مناطق روستایی یا مناطق دارای دانشآموزان عشایر معلمها چارهای جز حضور ندارند.
در نشستی که ابتدای هفته میان دو وزیر و معاونان برگزار شد، در کمال تعجب (بنا بر آنچه در سایت مرکز اطلاعرسانی وزارت آموزش و پرورش انتشار یافت) صحبت از وضعیت مدارس در دوران کرونا به حاشیه رانده شد. در این میان از قول رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرروش نقدهایی نسبت به کمبود پوشش حمایتی بهداشتی در برخی مناطق کشور طرح شد. حکیمزاده در آن نشست گفته بود: «پیشبینی کردیم که در مناطق کمخطر این دانش آموزان دو روز در هفته به مدرسه بروند اما حمایتهایی که باید از سوی متخصصان وزارت بهداشت صورت میگرفت انجام نشد و امروز ما برای آموزش این گروه از دانشآموزان احساس خطر میکنیم و درخواست داریم تا در ستاد ملی مقابله با کرونا به این موضوع نگاه ملی شود.» او با تاکید بر اینکه حمایت و همکاری وزارت بهداشت را میخواهیم، این را هم گفته بود که: «دومین مساله ملی ما آموزش حضوری در مناطق عشایری و روستایی است، ما اگر در این مناطق تبلت و موبایل هم داشته باشیم به دلیل کمسوادی والدین دانشآموزان آموزش خوبی نخواهند داشت. با توجه به دغدغه عدالت آموزشی و اجتماعی که وجود دارد، ضروری است تا امکان حضور دانشآموزان در مناطق عشایری و روستایی و کلاس اول و دوم در ستاد ملی مقابله با کرونا فراهم شود.»
یکی از معلمان اهل اهواز که چندی قبل در مورد شیوع کرونا در میان همکارانش ابراز نگرانی کرده بود، حالا و پس از اینکه در برخی شهرهای استان اعلام شد که مدارس فقط به صورت غیرحضوری دایر هستند میگوید: «در اهواز و مسجد سلیمان پس از اعلام ستاد کرونا دیگر همکاران ما و کادر اداری هم به مدرسه نرفتند اما در سایر شهرستانها مثل رامهرمز و بهبهان باز بودند. البته شنیدهام که اینها هم قرار است تعطیل شوند. اما موضوع این است که ما در خوزستان مناطق روستایی زیادی داریم. در این مناطق هم یا دسترسی به اینترنت ندارند یا دسترسی به گوشی. حتی اگر دسترسی هم داشته باشند بسیاری از خانوادهها از نظر سواد در وضعیتی نیستند که بتوانند بچهها را هدایت کنند.» او میگوید که اگر قرار باشد تعطیلی به صورت کامل اجرا شود بخشی از دانشآموزان روستایی با دوری از آموزش تاوان آن را خواهند پرداخت: «برای همین است که معلمان مناطق روستایی و عشایری نمیتوانند این شرایط را تغییر دهند و مجبورند که به کلاس بروند. استانهایی مثل خوزستان و فارس اصلا آموزش و پرورش عشایری دارند، بخشی از بچهها در مناطقی هستند که دسترسی به اینترنت ندارند. خود وزیر گفته است که حدود ۳ میلیون دانشآموز عضو شاد نیستند. خب نمیشود که ۳ میلیون نفر از آموزش جا بمانند پس چه میشود؟ بارش را معلمان به دوش میکشند.»
در همان مناطق شهری هم به نظر او در این مدت کارهایی انجام شده است که در عمل فایدهای جز در معرض خطر قرار دادن معلمان نداشته. مثالش؟ نشستن معلمها در کلاسهای خالی برای اینکه صرفا ساختار مدرسه برقرار باشد و در مدرسه باز: «کادر اداری کارهای تحویل کتاب را انجام میدادند، ما هم در کلاس خالی درس میدادیم، برخی هم از امکانات تخته سیاه و اینها استفاده میکردند که عکسها را برای دانشآموزان بفرستند. یک سری از معلمان در همین دوران مبتلا شدند که البته من نمیتوانم ثابت بکنم که به خاطر رفتوآمد به مدرسه بوده. تا شش، هفت نفر فوتی از میان همکاران اعلامیهشان را دیدم. به هر حال خیلی از همکاران از این موضوع آگاه نبودند که چرا باید بیایند در کلاس خالی تدریس کنند؟ برخی مدرسهها از برنامههای غیر شاد استفاده میکردند و شرایط برایشان فراهم بود که در کلاس حاضر شوند تا حس محیط برای معلم و دانشآموز باشد اما باقی که باید در محیط شاد درس میدادند که بودن و نبودنشان در آن کلاس فرقی در نحوه تدریس ایجاد نمیکرد.» به خاطر رسیدن به همین کلاسهای خالی معلمان باید تن به سوار شدن وسایل حمل و نقل عمومی میدادند و اگر نتوان مدرسه را هم عامل انتقاد دانست دستکم میشود پرسید که این رفتن تا مدرسه برای صرفا باز بودن درهای آن چه ثمرهای جز بالا رفتن رفتوآمد داشته است؟/اعتماد