به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، رهبری وقتی عبارت «اللهم انّا لانعلم منه الا خیرا» را برای قاسم سلیمانی خواندند همزمان اشک ریختند
گفته بودند که «ایران قدردان اوست.» گفته بودند و شنیده بودیم ولی «شنیدن کی بود مانند دیدن؟!» تا اینکه خبر آمد که سردار کیلومترها دورتر از خانه ترور شد. ناباوری اولیه از یکسو و واکنشهای ثانویه از دیگرسو شد حکایت محبوبیت درجهداری که نه اهل بگومگوهای اهالی سیاست بود و نه ادعاهای آنچنانی معمول نظامیان. خود را «سرباز صفر» میشناخت؛ با آنکه عالیترین نشان نظامی جمهوری اسلامی را بر سینه داشت؛ «ذوالفقار.»
روزها پیش آرزو کرده بود «مردم» کنار «جنازه»اش به خوبیاش «شهادت» دهند اما شاید تصورش را هم نمیکرد، اجتماعی چندین و چند میلیون نفری برای بدرقهاش در پایتخت تشکیل شود، چنانکه تاریخ متروی تهران کمتر به خود دیده بود اجتماعی به معنای حقیقی کلمه، «مردمی» را که در میانشان حتی بودند برخی شهروندان ناراضی و دلخور از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و…، اما انگار بحث «حاج قاسم» بحثی است متفاوت از این مسائل.
ساعت هنوز چند دقیقهای به ۷ صبح مانده اما خیابانهای تهران شاهد حضور افرادی است که در روز تعطیل میکوشند تا خود را به میدان انقلاب و نزدیکیهای دانشگاه تهران برسانند. هرقدر عقربههای ساعت بیشتر به ۸ صبح، ساعت رسمی آغاز مراسم تشییع پیکر سردار قاسم سلیمانی نزدیک میشود، جمعیت موجود در خیابانها نیز اضافه میشود، بهطوری که از حدود ساعت ۸ صبح مقابل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف دیگر جای سوزن انداختن هم یافت نمیشود. با این حال اما جمعیت لحظه به لحظه افزایش مییابد تا جایی که متروی تهران نیز که برای برگزاری مراسم تشییع پیکر فرمانده حالا دیگر سابق سپاه قدس جمهوری اسلامی اعلام خدمترسانی رایگان کرده بود، به لطف همین جمعیت از حدود ساعت ۹ صبح دیگر در ایستگاههای «انقلاب اسلامی» و «تئاتر شهر» توقف نکرد تا توانایی کنترل جمعیت را داشته باشد اما درست به همان میزان که در میدان انقلاب و مقابل دانشگاه تهران موج جمعیت خودنمایی میکرد، در خیابانها و میدانهای اطراف از توحید گرفته تا چهارراه ولیعصر نیز به همین شکل بود.
اشکهای بیامان
هیچ برآورد اولیهای از جمعیت وجود نداشت فقط و فقط ازدحام بود که به چشم میآمد و بس. ازدحامی که با ورود یکی پس از دیگری مسوولان عالیرتبه جمهوری اسلامی به دانشگاه تهران بیش از پیش شد. همهمهای برپا بود و از هر گوشهای شعاری بلند میشد. یکی پلاکارد به دست از «ننگ برجام» میگفت و FATF را «خیانت» توصیف میکرد، دیگری اما بر طبل اتحاد میکوبید و سوءاستفاده از خون فرمانده سپاه قدس را نهی میکرد. در این میانهها بود که با پایان گفتههای دختر فرمانده سابق سپاه قدس و اسماعیل هنیه، نوبت به خواندن نماز بر پیکر فردی رسید که پس از تشییع در کربلا، کاظمین، نجف، تهران و قم، امروز در محلی که پیشتر برایش تدارک دیده شده، به خاک سپرده میشود.
رهبری که به عنوان اولین مقام جمهوری اسلامی درگذشت قاسم سلیمانی را تسلیت گفته بود و همزمان ۳ روز عزای عمومی نیز اعلام کرده بود، بر پیکر قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، حسین جعفرینیا، شهرود مظفرینیا، هادی طارمی و وحید زمانیان نماز اقامه کرد. حسن روحانی و سیدابراهیم رییسی به عنوان روسای قوای مجریه و مقننه در سمت راست و چپ او قرار گرفتهاند. رهبری شروع به خواندن میکند. کلمات یکی پس از دیگری بیان میشود اما بغض دیگر امان نمیدهد. «اللهم انّا لانعلم منه الا خیرا» همان آیهای است که بغضها را به اشک تبدیل کرد و از عالیترین مقام جمهوری اسلامی تا سایر افراد حاضر در مراسم تشییع به گریه انداخت. آیهای که رهبری بر بالای پیکر آیتالله هاشمی شاهرودی هم خواند.
نمایش اتحاد
گفتیم که کم نبودند آنان که به هر دلیلی، از سیاسی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی از عملکرد مسوولان جمهوری اسلامی دلخوری به دل داشتند ولی کنار سایر شهروندان، اجتماع چندین و چند میلیون نفری تهران را شکل دادند تا
بار دیگر نشان دهند که اهمیت اتحاد را به خوبی درک میکنند. موضوعی که فعالان سیاسی و اجتماعی با گرایشهای حزبی و جناحی مختلف و نگرشهای بعضا مغایر با پدیدههای داخلی و خارجی نیز بر آن واقف بودند و شاید از همینرو از مصطفی تاجزاده اصلاحطلب گرفته تا غلامعلی حدادعادل اصولگرا در این مراسم حاضر شدند. وزرا و معاونان رییسجمهوری، معاونان و مسوولان قوه قضاییه، سرلشکر محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی کنار محمدرضا عارف، الیاس حضرتی و جمعی دیگر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از دیگر حاضران در این مراسم بودند. صادق آملی لاریجانی، محسن رضایی، سعید جلیلی و سیدمصطفی میرسلیم به همراه سایر اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و عباسعلی کدخدایی قائممقام دبیر شورای نگهبان از جمله مسوولان حاضر در این مراسم بودند. آذر منصوری، حسین نورانینژاد، عبدالله رمضانزاده، اسماعیل گرامیمقدم و جمعی از اعضای حزب اعتماد ملی نیز ازجمله فعالان سیاسی حاضر در این مراسم بودند.
معصومه ابتکار معاون اصلاحطلب زنان و خانواده رییسجمهوری اما از جمله معدود افرادی بود که با شعارهای نامتعارف و انتقادی مواجه شد ولی نهتنها صحنه را ترک نکرد، بلکه ماند و از اتحاد گفت. آنجا که جمعیت حاضر پس از روبرو شدن با ابتکار، شعار «مرگ بر سازشگر» سر دادند اما معاون حسن روحانی که بهخوبی متوجه نوک تیز انتقادها به خود شده بود، به شرایط فعلی ایران اشاره و خطاب به جمعیت گفت: «بگویید مرگ بر امریکا!»
آخرین زیارت
با همه این شعارها و بهرغم ازدحام و انبوه جمعیت، موضوعی که بتواند مراسم را به حاشیه بکشاند، اتفاق نیفتاد. هر چند به وفور قابل یافت بودند آنان که برای مقاصد بعضا جناحی و حزبی خود با پلاکاردهایی در این مراسم حاضر شده بودند. خودروی حامل پیکر شهدا کار سختی برای عبور از میان این جمعیت داشت و از همینرو طی مسیر میان دانشگاه تهران تا میدان آزادی چندین ساعت به طول انجامید تا جایی که پیکر سردار و یارانش حدود ساعت ۱۶ به میدان آزادی رسید و ساعاتی بعد نیز تهران را به مقصد قم ترک کرد. زیارت حضرت معصومه (س) آخرین زیارت پیکر سرداری است که بنابه اظهارات آیتالله جوادی آملی، از او و بسیاری دیگر از مراجع، طلب شهادت به نیکی خود کرده بود. پیکر سردار درحالی به قم رسید که تصاویر و فیلمهای منتشر شده خبر از انتظار جمعیتی کثیر از مردم این استان، ساعتها پیش از سفر فرمانده سپاه قدس و یارانش به این استان داشت.
پیکر سردار و یارانش پس از زیارت حرم حضرت معصومه (س) راهی مسجد جمکران شد تا پس از برگزاری مراسم وداع، راهی کرمان شود. آیات مکارم شیرازی، محمدجواد فاضل لنکرانی، گرامی، مقتدایی، امینی و سیفی مازندرانی، اعرافی و حسینی بوشهری، حسین نوری همدانی، جعفر سبحانی و سیدمحمدعلی علوی گرگانی ازجمله مراجعی بودند که در قم در مراسم تشییع پیکر شهدای مقاومت حاضر شدند. پس از برگزاری این مراسم، پیکر شهید مظفرنیا در قم به خاک سپرده شد ولی قاسم سلیمانی و سایر یارانش راهی کرمان شدند. سردار سلیمانی در رابر کرمان آرام خواهد گرفت، ولی پیکر ابومهندس پس از کرمان، دوباره راهی عراق و وادیالسلام خواهد شد تا قصه پیکرها پایان بگیرد؛ قصهای که تا سالهای سال ورد زبانها خواهد بود./اعتماد