به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، جنگهای نامنظم در طول تاریخ؛ از آمریکایلاتین گرفته تا خاورمیانه و آفریقا گستردهاند. تنوع ساختار فکری و ایدئولوژیک فرماندهان و نیروهایی که به جنگهای نامنظم روی آوردهاند هم دستکمی از گستردگی جغرافیایی آن ندارد. مبارزه مسلحانه با پشتوانه اندیشههای چپ در کوبا که به انقلاب این کشور منجر شد، در این دستهبندی قرار میگیرد. در اینسوی جهان نیز جنبشهای مقاومت اسلامی با شیوه جنگهای نامنظم به مقابله با دشمنان خارجی پرداختند. در ایران نام جنگهای نامنظم با نام شهید مصطفی چمران عجین شده است. این روزها هم که این عبارت بیش از پیش شنیده میشود و به همین واسطه نام شهید سپهبد سلیمانی در کنار نام شهید چمران قرار میگیرد. برای روشنشدن این ارتباط باید به تاریخچه شکلگیری سازمان جنگهای نامنظم برونمرزی در ایران بازگشت؛ تاریخچه شکلگیری نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
چمران و ستادی برای جنگهای نامنظم
در نخستین سال جنگ ایران و عراق و زمانی که شهید مصطفی چمران وزیر دفاع بود، ستاد جنگهای نامنظم کلید خورد. چمران پیش از این در جنگهای چریکی و نامنظم زبده شده بود. جنبش امل در لبنان به همراه امام موسی صدر را تشکیل داده بود و البته پیش از آن هم به مدت دو سال در مصر آموزش جنگهای نامنظم دیده بود. او همان کسی بود که عطای زندگی در آمریکا را بعد از اخذ مدرک دکترای فیزیک پلاسما به لقایش بخشیده بود. او که بعد از انقلاب اسلامی وزیر دفاع شده بود، از همان آغاز ایده تشکیل ستاد جنگهای نامنظم را در سر میپروراند. سیداحمد کاویانی، مسئول دفتر او، دراینباره میگوید: «شهید چمران میگفت: ما انقلاب کردهایم، اما الان هیچ تشکیلاتی که متعلق به انقلاب باشد، وجود ندارد، بنابراین من با حضرت امام صحبت کردهام و درخواست کردهام و ایشان هم به من اجازه دادند که چنین ساختاری به وجود بیاید.
این ساختار مشابه همان تشکیلات کمیته انقلاب اسلامی و سپاه و بسیج بود». به گفته او، چمران اولین داوطلبها را در کاخ سعدآباد آموزش نظامی داد و هنگام وقوع اولین درگیریها در آغاز انقلاب، او این نیروها را عازم مناطق کرد. بعد از جنگ کردستان و شروع جنگ تحمیلی، اهمیت ستاد جنگهای نامنظم بیش از پیش نمایان شد، چراکه ارتش و سپاه پاسداران هنوز از انسجام لازم برای مقابله با دشمن برخوردار نبودند. البته بعد از جنگ بود که این نیروهای آموزشدیده تحت عنوان ستاد جنگهای نامنظم به فعالیت پرداختند. مسئول دفتر شهید چمران در مصاحبه خود با هفتهنامه پنجره میگوید: «اولین مقر ستاد جنگهای نامنظم در دانشگاه جندیشاپور مستقر شد، اما به علت کمبودن فضا از دانشگاه به استانداری اهواز انتقال داده شد». این ستاد تا قبل از شهادت چمران؛ یعنی خردادماه ۱۳۶۰ نقش پررنگی در جبهههای جنوب ایفا میکرد. به گفته کاویانی، بعد از شهادت شهید چمران، در آذرماه ۱۳۶۰، قبل از عملیات طریقالقدس، ستاد جنگهای نامنظم در سپاه ادغام شد و نیروهای تحت امر چمران، دیماه سال ۱۳۶۰ از ستاد تسویه میشوند؛ اما این پایان راه نیست.
ادامه راه و تشکیل قرارگاه رمضان
حدود دو سال بعد؛ یعنی در اواخر سال ۶۱ سپاه در طرحی خواستار تأسیس تشکیلات رسمی ستاد جنگهای نامنظم سپاه برای عملیات برونمرزی میشود. عدهای دلیل اصلی این اقدام را آشکارشدن تاکتیکهای غافلگیرکننده خودی علیه موانع دشمن برای عراقیها، گرهخوردن صحنه نبرد در جبهه جنوب و زمینگیرشدن قوای منظم در عملیات رمضان میدانند. طرح به ریاست شورایعالی دفاع تقدیم میشود و رئیس وقت این شورا؛ آیتالله خامنهای، با کلیات آن موافقت میکنند. بعد از موافقت و استقبال مسئولان کشور، فرمانده وقت سپاه، محسن رضایی، بهسرعت مرکز جنگهای نامنظم سپاه را با نظارت مستقیم خود تشکیل میدهد و مسئولیت فرماندهی آن را به مرتضی رضایی واگذار میکند. گویا تشکیلات مصادف با ماه مبارک رمضان راهاندازی میشود و به همین دلیل «قرارگاه رمضان» نام میگیرد.
رضایی از خرداد ۱۳۶۲ اقداماتی را برای بنای تشکیلات و سازمان قرارگاه انجام میدهد و بیشترین تلاش خود را در امور زیرساختی و دریافت امکانات متمرکز میکند. مأموریت اصلی قرارگاه رمضان در طول دفاع مقدس انجام عملیاتهای چریکی در خاک عراق بود. این قرارگاه با نیروهای معارض کُرد عراقی نیز در همین راستا همکاری میکرد؛ بهطورمثال در سال ۱۳۶۵ قرارگاه رمضان مأمور به طراحی و اجرای سلسلهعملیاتهای نامنظم با عنوان «فتح» شد. این عملیاتها از مهرماه ۶۵ تا شهریور ۶۶، در خاک عراق انجام شد و تا فتح ۱۰ ادامه یافت. در عملیات فتح یک، دو گردان نیروی ویژه و یک گردان ادوات سپاه پاسداران با همکاری دو گردان از نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق با طراحی نبردی نامنظم و بستن جادههای منتهی به کرکوک از شمال و جنوب به شهر نفوذ کردند.
نیروی قدس سپاه پاسداران
تشکیلات نیروی قدس سپاه پاسداران بهعنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه در سال خاتمه جنگ تحمیلی سازمان پیدا کرد. سردار احمد وحیدی، اولین فرمانده نیروی قدس بود که از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶ این مسئولیت را برعهده داشت. البته پیش از تشکیل رسمی این نیرو، فعالیتهای برونمرزی انجام شده بود. از این دست میتوان به سفر تیپ محمد رسولالله (ص) به لبنان اشاره کرد که منجر به ربودهشدن فرمانده آن، احمد متوسلیان شد. برخی معتقد هستند که همین سفر سرآغاز شکلگیری جنبش مقاومت اسلامی در لبنان شد. بااینهمه نیروی قدس در سالهای نخست به لحاظ تشکیلاتی نوپا محسوب میشد و به نظر میرسد عمده دوران فرماندهی وحیدی صرف سازماندهی و آموزش شد.
بعد از وحیدی، اما سردار شهید سلیمانی عهده دار این مسئولیت شد. او در حالی دومین فرمانده نیروی قدس شد که مانند چمران جنگ را در کوهستانهای کردستان آغاز کرده بود و ویژگیهای جغرافیایی زادگاه او، کرمان و سالها مبارزه با قاچاقچیان را در تجربیات خود داشت. سلیمانی با همین پشتوانه شاخه برونمرزی سپاه پاسداران را بار دیگر سازماندهی کرد و برنامههای این سازمان را قریب به ۲۲ سال پیش برد. پیروزیهای نیروهای مقاومت اسلامی در منطقه علیه دشمنان و معدومشدن داعش بخشی از دستاوردهای نیروی قدس در دوران او بود؛ نیرویی که گویی میراث ستاد جنگهای نامنظم اوایل جنگ است. /فرارو