به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران هم درباره سرمایه اجتماعی فعلی روحانی گفت: «پاسخ شما را با ذکر حال خودم عرض میکنم. من کسی بودم که از اواخر سال ۹۵ تا انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ در برابر همه آنهایی که مسئله تحریم انتخابات را مطرح میکردند، میگفتم که هیچ راهی جز صندوق انتخابات و رأیگیری برای بهبود اوضاع وجود ندارد. یا یاد دارم که به بسیاری از شهرها سفر میکردم و با مردم و نخبگان سیاسی سخن میگفتم که رأیدادن به آقای روحانی از جهات مختلف مناسب است و برای این سخنم دلیل میآوردم. من از آقای روحانی میپرسم که چه جوابی باید به تمام آنهایی که به دلیل سخنان من به او رأی دادند، بدهند؟ اکنون من باید چه بگویم؟ من و امثال من توانستیم بخش قابلتوجهی از آرای خاکستری را که تا لحظات پایانی انتخابات قصد رأیدادن نداشتند، پای صندوقها بیاوریم. من که در خیابان راه میروم، مردم میگویند که آقای زیباکلام شما ما را فریب دادی و من هیچ پاسخی ندارم که بدهم. در حقیقت بزرگترین لطمهای که از سال ۹۶ تا کنون وارد شد، آسیب به اعتماد عمومی به مشارکت در انتخابات بود و از همین نقطه سرمایه اجتماعی آقای روحانی کاهش یافت. این مهم تا جایی است که چندی پیش آقای خاتمی به واقعیتی تلخ اشاره کرد و گفت: تَکرار میکنمهای من هم دیگر اثر ندارد. البته هنوز هم باور دارم که تنها راه اصلاح از صندوقهای رأی میگذرد و در مناظرههایی که با نیروهای اپوزیسیون میکنم، میگویم شما که میگویید صندوق رأی هیچ برونداد مثبتی ندارد، بگویید که مردم چه باید بکنند؟ اگر بگویند که باید نظام سیاسی تغییر کند، آنجاست که میگویم در این صورت تردید نکنید که با تغییر نظام، کشور ایران حداقل به ۵۰ سال قبل بازمیگردد.»
زیباکلام در پاسخ به این پرسش که آیا روحانی در دولت دوم خود تغییر کرد یا خیر، اظهار کرد: «آقای روحانی بهجای آنکه سعی کند خواست طیف وسیع رأیدهندگان را تأمین کند، تلاش کرد که مبادا رقیب از او مکدر شود. من از آقای روحانی هیچ تصور غیرواقعیای ندارم؛ نه او را گاندی میبینیم، نه ماندلا، نه مهندس بازرگان و نه دکتر مصدق و این را هم میدانم که حوزه اختیاراتش از حیث قانونی و سیاسی چیست، اما واقعیت این است که او با همین اختیارات هم برای مطالبات مردم اقدام ویژهای انجام نداد. او دغدغههایی مانند رفع حصر، آزادی مطبوعات و گشایشهای سیاسی را بهعنوان شعارهای خود مطرح کرد، اما این شعارها محقق نشد؛ یا از مقطعی به بعد به مردم نشان نداد که مخالف رویکردهای تند در حوزه سیاست خارجی است. او میتوانست حداقل به مردم نشان دهد که خواستار اصلاح مشکلات است و ما مردم میگفتیم که ایراد ندارد، از دستش کاری برنمیآید؛ اما اکنون جوانها میپرسند که آیا اصلا آقای روحانی به تحقق شعارهایی که داد، باور داشت یا خیر؟»
این استاد دانشگاه درباره پایگاه حزبی روحانی هم گفت: «تصور میکنم آقای روحانی دیگر نه پایگاه چندانی در میان اصلاحطلبان دارد و نه در میان اصولگرایان و او بعد از دوران ریاستجمهوریاش نه مثل احمدینژاد میشود و نه مثل خاتمی؛ زیرا به جرئت میگویم که با تمام نقدهای مهمی که به احمدینژاد داریم، اما اگر او همین امروز نامزد ریاستجمهوری شود، حداقل بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون رأی میآورد و آقای خاتمی هم هنوز در میان دانشجویان و روشنفکران از جایگاه ویژهای برخوردار است.»/فرارو