به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، بهزاد نبوی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو از انتخابات آینده و تصمیماتی که اصلاحطلبان باید بگیرند سخن گفته است که درادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید:
ما در حال حاضر اصلاحطلبهای تندرویی داریم که به براندازان نزدیکترند. در میان اصولگراها هم جبهه پایداری را داریم. جریان آقای ناطق نوری و آقای مطهری و حتی آقای لاریجانی را هم داریم، که هیچ شباهتی با پایداری ندارند. بنابراین آرایش قوای جدیدی در کشور شکل گرفته است که از ۸۸ آغاز و در ۹۲ تعین بیشترییافته است و روز به روز این تعین بیشتر میشود.
من در مجلس دهم به اصلاحطلبها خیلی اصرار کردم که نمایندگان اصلاحطلب با اصولگراهای معتدل یک جلسه غیرعلنی بگذارند، در آن جلسه هیئترئیسه را انتخاب کنند و هر کس بیشترین رای را آورد، در جلسه علنی از او حمایت کنند. هشدار دادم، وقتی شما این کار را نمیکنید، اعضای پایداری با داشتن کمتر از ۴۰ نماینده در مجلس دهم، جایگاه قوی پیدا میکنند. متاسفانه به این هشدارها توجه نشد و در اثر آخرین رقابت، آقای مطهری کنار رفت و آقای مصری جای او را گرفت. این خطای بسیار بزرگی است. من معتقد بودم و هستم که باید این ائتلاف وجود داشته باشد؛ اما متاسفانه دقت نمیشود.
مردم ما به آنچه روی زمین است نگاه میکنند. نتیجه کار و عملکرد مسئولین را، که البته بخش مهمیاز آن معلول عملکرد دیگران غیرمسئول ولی صاحب قدرت است، را میبینند و ناامید و مایوس میشوند. همان طور که در سال آخر مجلس ششم این اتفاق رخ داد. مردم که با کسی با عقد اخوت نبسته اند، اگر ببیند جریانی آمده؛ اما مشکلاتشان حل نشده است، معمولا نمیروند واکاوی کنند که منشا مشکل چیست. این مسئولین منتخب مردم و اصلاحطلبان اند که باید علل و عوامل ناکامیها را برای مردم روشن کنند، تنها در این صورت میتوان اعتماد از دست رفته را باز یافت و مردم را تا حدودی امیدوار کرد.
مجلس دهم کمتر از سی تا چهل نماینده وابسته به جناح تندرو داشت. در مقابل ۲۵۰ نماینده اصلاحطلب یا اصولگرای معتدل داشتیم.
من معتقد بودم اگر این دو باهم ائتلاف کنند، طیف اقلیت کوچک عملا نقشی در مجلس دهم نمیتواند داشته باشد. نایب رئیسی مجلس از آقای مطهری که اصولگرای معتدل است، گرفته میشود. اگر ائتلاف صورت میگرفت، هر سال کار را به رقابت نمیکشاندیم. امسال حتی پیش از انتخاب هیئترئیسه هشدار داده شد کاری که شما میکنید به حذف آقای مطهری منجر میشود، ولی کسی توجه نکرد.
بعضی از دوستان تصورشان این بود که هر کس که نامش در لیست امید است باید یک اصلاحطلب دوآتشه باشد. فکر میکردند مثلا آقای علی لاریجانی که کاندیدای قم شده است، فردا باید بیاید و پرچم اصلاحطلبی را در مجلس به دست بگیرد. آقای جلالی، آقای نعمتی و آقای مطهری که ما آنها را کاندیدا کردیم، فردا بایستی برای اصلاحطلبها سینه بزنند. یعنی هر کس که در لیست امید بود باید در مجلس عضو فراکسیون امید و در تمام تصمیمات با آنها هماهنگ میشد.
همان موقع که صحبت از هیئترئیسه و ایجاد یک فراکسیون جدید بود، گفتم چرا فکر میکنید چون آقای جلالی و آقای نعمتی وارد لیست شما شدهاند بایستی به جای این که به آقای لاریجانی که بسیار باهم نزدیک هستند، به عارف رای بدهند. قطعا چنین کاری نمیکنند. این افراد نیامدهاند که با شما ائتلاف کنند که ما را کاندیدا کنید و اگر به مجلس رفتیم هر چه بگویید همان کار را انجام میدهیم. این افراد با مواضع خودشان آمدهاند. آیا آقای مطهری یک بار گفته است که من اصلاحطلب هستم؟ ما هم هیچ وقت نخواستیم آقای مطهری اصلاحطلب باشد. ما آقای مطهری را یک اصولگرای عاقل و معتدل میدانیم که در جایگاه خودش بسیار مفیدند، نه این که بیاید و اصلاحطلب شود.
دوستان ما خیلی زود متوجه شدند که بدون اصولگرایان معتدل، در مجلس دهم اکثریت را ندارند، ولی متاسفانه بدون توجه به آنچه ذکر شد کاری کردند که کسانی وارد هیئترئیسه شدند و مسئولیت کمیسیونهای مهم مجلس را به عهده گرفتند، که به طور کامل با تمام سیاستهای اصلاحطلبها مخالف هستند.
من این که خرج اصلاحطلبها از خرج آقای روحانی جدا نیست را گفتهام. این پاسخ به عدهای از دوستان اصلاحطلبی بود، که وقتی احساس کردند آقای روحانی موقعیت خود را در میان افکار عمومیاز دست میدهد، شروع به موضعگیری علیه ایشان کردند، حتی تندتر از تندروها. متاسفانه امروز هم با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس، این کار را در مورد مجلس هم آغاز کردهاند. من این کارها را برای اصلاحطلبها علاوه بر غیراخلاقی بودن، بیفایده هم میدانم. این دسته هر قدر تلاش کنند و بگویند از اول آقای روحانی یا مجلس دهم را قبول نداشتهاند، حرفشان در میان افکار عمومیخریدار ندارد.
به این عزیزان میگفتم؛ تنها راهی که دارید این است که تلاش کنید آقای روحانی در باقی مانده دولتش تا حدودی موفق شود.
من معتقد نیستم دولت و مجلس کنونی قویترین و مقتدرترین مجلس و دولتی است که تا به حال روی کار آمده است. دولت روحانی و مجلس دهم ضعفهای بسیاری دارند و انتقادات بسیاری هم بر آنها وارد است؛ ولی مشکلات کشور امروز آنقدر بزرگ است که قویترین مجالس و دولتها هم به راحتی از پس این مشکلات برنمیآیند. اصلاحطلبها به جای این که الان خرج خود را از آقای روحانی جدا کنند، باید علل ناکامیهای دولت را برای مردم بازگو کنند.
دولت روحانی بهترین کاری که یک دولت بعد از انقلاب میتوانست بکند، یعنی امضای برجام را انجام داده است، که واقعا یک کار تحسینبرانگیز است، ولی وقتی دوستان تندروی خودمان در داخل، همصدا با آقای ترامپ نمیخواهند بگذارند نتیجهای از برجام به دست آید، آقای روحانی چهکاره است؟!
عزیزان اصلاحطلب به جای افشای دلایل ناکامیدولت روحانی، خرجشان را از دولت و مجلس جدا میکنند. با این کار چهارسال بعد اصلاحطلبان به قدرت نمیرسند و در واقع هم چوب و هم پیاز را میخورند. به این معنا که نه تنها در انتخابات برنده نمیشوند، به نامردی و بیاخلاقی متهم میشوند. حداقل در این دو سال باقیمانده از دولت روحانی کمک نمیکنند تا بتواند توفیقاتی به دست بیاورد. مردم مشکلات را میبینند ولی همه یک پرونده زیر بغلشان نیست تا ببینند ریشه مشکلات کجاست؟!
امروز به دو دلیل نظرم در مورد مذاکره منفی است. اولا ترامپ را اهل مذاکره و گفتگو نمیدانم و معتقدم میخواهد از گفتگوها عکس یادگاری بگیرد؛ شبیه همان کاری که با کره شمالی میکند. ثانیاً این که مذاکره باید در شرایط نسبتا متوازن صورت بگیرد. وقتی طرف مقابل آنچه که از دستش برمیآید علیه ما انجام داده است، اگر با او مذاکره کنیم، هیچ کس ما را تحسین نمیکند و نمیگوید که چه انسانهای شجاعی هستند که وارد این مذاکره شدهاند .
ایستادگی پیشنهادی من، ایستادگی سیاسی و دیپلماتیک، برای حفظ انزوای کنونی آمریکا، که دیر یا زود به عقبنشینی آن دولت منتهی خواهد شد و در عین حال تامین حداقل معیشت مردم در داخل، که بتوانند در قبال تحریمها مقاومت کنند. توضیح بیشتر اینکه در داخل باید به هر شکل ممکن قدرت خرید مردم خصوصا قشر کمدرآمد را حفظ کنیم، کاری کنیم تا مشکلاتشان کمتر شود و بتوانند با تورم، گرانی و کمبودهایی که وجود دارد مقابله کنند. بدانیم که یک کشور، تنها وقتی مردمش مقاومت کنند، توان ایستادگی دارد. /خبرآنلاین