باید در تعمیق سخنی که با مردم میگوییم، بکوشیم. مردم ایران بسیار هوشیار و هوشمندانهتر از دهههای گذشته عمل میکنند.
به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، روزنامه جوان نوشت: خطای راهبردی آقای قالیباف استفاده بیشازحد از انتساب «بیعرضگی» به دلایل حلنشدن مسائل کشور است. بیعرضگی واژهای پرکاربرد در ادبیات ایشان است. اما باید دانست که بسیاری از مسائل کشور با یک دلیل یا عامل ساده بهوجود نیامدهاند که با یک راهحل ساده نیز حل شوند.
اینجا با «چندعاملی» بودن مسائل و بالطبع چندعاملی شدن راهحلها مواجهیم که کار را دشوارتر از پیشبینیهای ما میکند. صحنه حکمرانی، با صحنه انتخابات، به همپیوسته است. اگر ایشان رئیس جمهور شود و در ادامه برخی مشکلات باقی بماند یا عوامل اضافهتری مشکلات را حفظ کند یا تغییرات غیرقابل پیشبینی مانع از حل مشکلات شود، آن وقت آن واژه پرکاربرد به سراغ ایشان میآید و باید برای حل نشدن مشکلات به مردم توضیح دیگری بدهند.
از اینرو بهترین رویکرد در تبیین دلایل باقی ماندن مزمن مشکلات، یکسره بیعرضه دانستن مدیران قبلی نیست، بلکه رویکردی واقع بینانهتر میطلبد. باید حتی اگر حل برخی مشکلات، به راه حلهای میانمدت یا بلندمدت نیاز دارد، برای مردم روشن شود و نباید باکی داشت که این حقیقت را اکنون و در تبلیغات انتخاباتی با مردم در میان گذاشت.
مردم از صراحت و حقگویی بیشتر خرسند میشوند تا از وعده حل تمامی مشکلات با قول صددرصد. قدرت پذیرش مردم درباره برخی مشکلات که بینظمیهای جهانی بر ما تحمیل میکند، بسیار زیاد و قابل تحسین است. اگر به مردم بگوییم که ساختارهای قدیمی را نمیتوان یکشبه زیرورو کرد، این حقیقت به دل مردم مینشیند ولی متأسفانه مشاوران نامزدها اغلب به آنان توصیه میکنند که «ضعف نشان نده!»، چون مردم زود باور میکنند و وعدهها را نیز زود فراموش میکنند!