سجاد جاوید
به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، قطع به یقین برای اداره کشور تمام سازمانها و تشکیلات کشور جزو لاینفک برقراری آرامش و عدالت اجتماعی هستند، بدین معنا که مانند اعضای بدن که چو عضوی به در آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار، همه تشکیلات و سازمانهای کشور از یک سو مستقل از یکدیگر هستند و از یک سو از هم گسستگی و سومدیریت در هر یک موجب تاثیرات روانی منفی در دیگر تشکیلات خواهد شد. فیالمثل همیشه یک فرد در همه جا ذی سمت نمیباشد که خود را جدای از مردم بداند، زیرا اگر فردی در سازمانی رئیس هم باشد بالاخره در سازمانی دیگر جهت انجام امورات خود بهعنوان مصرف کننده یا ارباب رجوع مراجعه خواهد کرد. بی شک در هر کشوری سازمانهایی که رکن اصلی جهت اعمال قدرت و دارای مسئولیت از نظر امنیتی یا اجتماعی یا اقتصادی و موجب محبوبیت حکومت هستند بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت تا ضمن برقراری امنیت و آسایش، جهت دوام حکومت و حمایت مردم، از جان و مال، امنیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، آسایش و رفاه مردم حفاظت و صیانت کنند. این مهم به سادگی و با جبر محقق نخواهد شد، هرچند شاید بشود با جبر و به زور، مدت کوتاهی و به طور ناسالم و دست و پا شکسته به این مهم برسیم.
۲. فرضیه:
کدام سازمانها باید در اولویت توجه باشند؟ آیا توجه بیشتر به چند سازمان، موجب تبعیض و نارضایتی سازمانهای دیگر نمیشود؟ نتیجه توجه خاص به سازمانهای مهم چه خواهد بود؟ عدم توجه مناسب با سازمانها و شغل و حرفههای مهم میتواند چه پیامدی داشته باشد؟
اولویتبندی سازمانها و رشتههای مهم جهت توجه بیشتر ، به دلیل این است که سازمانها و یا صاحبان مشاغل مذکور جهت حفظ جان، مال، سلامت و آبروی مردم مسئولیت دارند. بعنوان مثال معلمین گرامی که وظیفه تربیت دانش آموزان آینده ساز را دارند، قضات که جهت ایجاد عدالت و پناه دادن به ظلم دیدگان در دادگاه ها مسئولیت دارند، نیروهای نظامی و انتظامی که جهت ایجاد آرامش و امنیت مسئولیت دارند، پزشکان و پرستاران که جهت بهداشت، سلامت و درمان بیماران فعالیت میکنند، اقتصاددانان و تولیدکنندگان که موجب درآمدزایی، رشد و رفاه جامعه هستند، همگی جزو مهمترین شغلها و حرفههای کشور تلقی میشوند. گرچه که همه سازمانها و حرفههای کشور به جهت ایجاد عدالت و آرامش باید مورد توجه قرار بگیرند اما با اهم و فی الاهم ، باید شغلها و حرفههایی که بدان اشاره کردیم را در اولویت و توجه بیشتر قرار داد.
۴.نتیجه:
وقتی به این عزیزان توجه ویژه نشود و ایشان از نظر امور رفاهی و تامین خوراک، پوشاک و رفع مایحتاج خود و خانوادهشان خیالشان راحت نباشد و دغدغهمند شوند، چطور میتوانند دانش آموز خوب پرورش دهند؟ چطور میتوانند آراء عادلانه صادر کنند؟ چطور میتوانند برای دفاع از جان و مال مردم جانشان را در کف دست بگیرند و با ناامنیها مقابله کنند؟ چطور میتوانند برای درمان بیماران در وطن خویش بمانند و خود را وقف مردم خودشان کنند؟ چطور میتوانند جهت ارتقاء و پیشرفت اقتصادی کشور قدم بردارند و مسیر تولید و اشتغال را گسترش بدهند؟
فرض کنید به معلمها توجه درخور شان و منزلتشان نشود، آن وقت باید منتظر باشید تا نیروی ناکارآمد و صرفا مصرفگرا به جمعیت کشور اضافه شود. یا فرض کنید به قضات توجه درخور شان و منزلتشان نشود، آن وقت با اوج بیعدالتیها، خطاهای مکرر در صدور آراء، بیحوصلگی قضات برای شنیدن فریاد عدالت خواهی بزه دیده و مظلوم، مواجه خواهیم شد. بقیه حرفهها و مشاغل نیز همین است یعنی راه ایجاد، نفوذ و گسترش رضایتمندی و کاهش دغدغههای مشاغل مهم را باید بشناسیم و بسترسازی کنیم. با این سیاست و درایت هم رضایت شاغلین در این حرفهها و منصبها را جلب کردهایم هم اینکه جامعه از خدمات این عزیزان به طور هدفمند و رضایتبخش بهرهمند میشود که در نهایت عدالت اجتماعی، امنیت اقتصادی، اجتماعی و همچنین ثبات و اخلاق در جامعه حاکم خواهد بود. امروز گرچه در این مشاغل و حرفهها نارضایتیهایی وجود دارد اما عزیزانی که در این حرفهها خدمت میکنند، از باب انسانیت و از خودگذشتگی از خویشتن مایه میگذارند که در حقیقت ایثارگری میکنند.