به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، میخواهد بگوید که تغییر کرده است، اما باز هم راه را اشتباه رفت مانند سال ۸۴! احمدینژاد شخصیتی با یک تفکر و گرایش ثابت نیست و هر بار با توجه به شرایط تغییر میکند؛ جالب آنجاست که هراسی هم از نمایان کردن عدمثباتش ندارد. او نمیتواند انکار کند که به نام اصولگرا بر کرسی ریاستجمهوری نشست و از خطاب شدن به عنوان رئیسجمهور اصولگرا راضی بود؛ اما عمر آن کوتاه بود، چون او دیگر نیاز به حمایت اصولگرایانه نداشت و البته اصولگرایان هم انتظار منافع بیشتری از حمایتهایشان داشتند ولی خیلی زود دیوار اعتماد فرو ریخت و سال ۸۸ اگرچه احمدینژاد پیروز میدان لقب گرفت اما بهخوبی میدانست دیگر اصولگرا نیست؛ چون حضور مشایی و بقایی در کنار او با آرمانهای اصولگرایانه همخوانی نداشت و از طرف دیگر تصمیمات و اظهارات رئیس دولت دهم هم تنها هزینهای تحمیل شده بر جریان اصولگرایی بود، پس احمدینژاد در این مرحله خود را مستقل معرفی کرد و نوک پیکان انتقاداتش را به سمت اصولگرایان نشانه گرفت؛ انتقاداتی که هیچگاه درباره اصلاحطلبان مطرح نکرده بود. در این مقطع هم که باز هم کاندیدای ریاستجمهوری شده و اکثریت در ردصلاحیت او اجماع دارند، سمتوسوی جدیدی برای معرفی خود پیدا کرده و این بار میگوید «لیبرال دموکرات» هستم! این جمله پیشتر برچسبی به حزب کارگزاران بود؛ چراکه حسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی آن را درباره خود و حزبش بهکار میبرد. حالا احمدینژاد درباره خود گفته که لیبرال دموکرات است و حتی برای قرابتیافتن آن در اذهان، دلیل آورده که حتی یکبار هم علیه بازرگان موضعی نگرفتهام.
فرار از گذشته به امید آینده!
احمدینژاد هیچگاه تمایل ندارد آنچه در گذشته بوده را اشتباه توصیف کند؛ بلکه با مواضع و اظهاراتش است که این موضوع را به مخاطب القاء میکند. به عنوان نمونه بارها مواضع متضاد درباره آیتا… هاشمی داشته است. در دولت آیتا… هاشمی، استاندار اردبیل بود و زمانی که رئیسجمهور وقت به این استان سفر کرد، در ۲۹ مهر ۷۵ وی را شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند خواند و سفر ایشان به استان اردبیل را باعث رسیدن این استان به جایگاه مطلوب خود میدانست»، کمی بعدتر هم گفته بود: «آیتا… رفسنجانی همیشه و در همه ابعاد در صحنهها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیینکننده است و نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد.» تا زمان انتخابات رسید و او برای رسیدن به پاستور همه آنچه گفته بود را فراموش کرد و اتهاماتی به آیتا… و خانواده ایشان وارد کرد که منتقدان قدرتمند هاشمی را شوکه کرد. حالا اما باز هم انتخاباتی در پیش است و نوبت تغییر موضع است؛ پس مدافع هاشمی شده و در گفتوگو با اندیشه پویا مدعی میشود «از هاشمی دفاع کردم چون تخریب او ناجوانمردانه و نامردی بود».
بنبست هدایت
همان روزی که گفت کاندیدای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خواهم شد، فضای آرام و قانونگرایی در زمان تحقق این وعده پیشبینی نمیشد و مشخص بود محمود احمدینژاد مانند ۸ سال دوران ریاستجمهوریاش باز هم در اندیشه دیده شدن است. مقدمات روز ثبتنام از چندین روز قبلش تدارک دیده شده بود که انتشار تصاویر صف کشیدن برای دیدار با احمدینژاد یا تجمعهای کمتعداد در میدان ۷۲ نارمک از آن جمله بوده است. جالب آنجاست که نمیتوان این مرد را از حاشیه جدا کرد؛ حتی منزل مسکونی او در بنبست «هدایت» است که تداعیکننده هدایت به حاشیهسازیاست. از حواشی تدارک دیدهشده دیگر برای پررنگ کردن ثبتنام احمدینژاد، انتشار مصاحبههایی در فضای مجازی بوده که در دو بخش برنامهریزی شده بود. نخست آنکه هر فرد مقابل دوربین عنوان میکرد که از یک استان دور تنها برای خواهش از احمدینژاد جهت ثبتنام انتخاباتی آمده و دیگری باید میگفت که شب را در خیابان سپری کرده تا روز ثبتنام با احمدینژاد همراه شود. البته سیاهنمایی درباره عملکرد دولت روحانی هم در این پروژه دارای جایگاه بود.
مرد همزاد با حاشیه
به هر حال احمدینژاد با آنانی که ۲۲ اردیبهشت باید حامیانش خوانده میشدند، به وزارت کشور رفت و از همان بدو ورود حاشیهسازیها شروع شد. او که در روزهای دوری از یاران غارش مشایی و بقایی راهی وزارت کشور شده بود البته تنها نبود و ثمرههاشمی، شیخالاسلامی، مرتضی تمدن، جوانفکر و یکی از برادرانش را در کنار خود داشت. مطابق آنچه بهطور رسمی اعلام شده، هر کاندیدا میتواند یک محافظ و یک همراه داشته باشد اما احمدینژاد تصور میکرد باید در هر شرایطی مردمی باشد؛ بنابراین نهتنها همراهانش را به رعایت قانون فرا نخواند، بلکه از حضور برخی در زمان ثبتنامش استقبال هم میکرد مانند آن دختری سفیدپوشی که با خود یک قرآن و خاکتربت همراه داشت و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه حضورش به چه علت است، گفت: با خود خاکتربت کشتهشدگان سال ۹۸ را دارد و به نمایندگی از همه زنان ایران برای حمایت از احمدینژاد و آرزوی موفقیت برای او حضور پیدا کرده است. این دختر پس از این به سمت احمدینژاد رفت و خاک را برای تیمم به او داد و ذکری هم برای موفقیت او خواند. ثبتنام او هم برخلاف سایر کاندیداها حاشیه داشت و نمیخواست فرصت را برای خودنمایی از دست بدهد؛ چنانکه شناسنامهدردست جلوی دوربینها ایستاد و حتی کنایه زد که شناسنامهاش اصل اصل است. او که ۸ سال سکان مدیریت اجرایی کشور را در دست داشت، مانند همیشه میخواست تک باشد و نگاهها را به سمت خودش جلب کند که در این راستا حتی از میلههای وزارت کشور بالا رفت!
مردی که مصلحت نمیداند
اما جملاتی که در روز ثبتنام بیان کرد، مهر تاییدی بر آنچه بود که اصلاحطلبان در ۸ سال دولت احمدینژاد نسبت به آن هشدار دادند اما پذیرفته نمیشد؛ یعنی قانونگریزی محمود احمدینژاد. او گفت: «در صورت عدمتاییدصلاحیت، در انتخابات شرکت نمیکنم، به کسی رای نخواهم داد و از هیچ نامزدی هم حمایت نخواهم کرد.» بسیاری در انتظار برخورد جدیتر از ردصلاحیت با احمدینژاد هستند به عنوان مثال خواستار لغو عضویت او در مجمع تشخیص مصلحت هستند؛ چرا که نشان داد با مصلحت کشور غریبه است. برخی نیز چنین عنوان میکنند او سعی دارد به گرایش اصلاحطلبانه نزدیک شود اما باز هم اشتباه میکند چون دیگر راهی برای تغییر ندارد!/آرمان ملی