اصلاح قانون انتخابات با رئیس جمهور‌ ۵میلیونی!

به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، بـــعضی از چـــهره‌های سیــــاسی مـعتقد هستند که احتمال پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری چندان قابل‌توجه نیست. این ادعا را تا چه حد صحیح ارزیابی می‌کنید؟
‎شانس اصلاح‌طلبان به دلیل مشکلاتی که داشته‌اند سقوط کرده است. البته این شانس نیز با عناوین مختلفی سقوط کرده و اگر اصلاح‌طلبی قصد معرفی نامزد نیز داشته باشد، توان آن را ندارد اما این بدان معنا نیست که رای ندارند. تعداد چهره‌های اصلاح‌طلب زیاد است و همه می‌دانند اگر به میدان بیایند و مشارکت پایین باشد، موفق نخواهند شد. اصلاح‌طلبان در مشارکت بالا پیروز خواهند شد. با این حال به این علت که هر شخصی تا‌کنون از سوی اصلاحات معرفی شده، موفقیت چندانی کسب نکرده، قدرت معرفی نامزد از اصلاح‌طلبان سلب شده است. نامزدهای دیگری نیز وجود دارند اما اگر آن افراد نیز معرفی شوند، صلاحیت آنان رد خواهد شد. در درجه دوم و سوم نمی‌توان نامزد سرشناس اصلاح‌طلب معرفی کرد و این موضوع باید از رای نداشتن جدا دیده شود. زمانی ممکن است، نامزدی که توان ریاست‌جمهوری را داشته باشد و رای مردمی داشته باشد در اختیار اصلاح‌طلبان نباشد و زمانی ممکن است اصلا رای نداشته باشند. این واقعیت است که اگر اصلاح‌طلبان حضور فعال در انتخابات داشته باشند، شرایط را به کلی تغییر می‌دهند اما اینکه گفته می‌شود اصولگرایان رای دارند، درست نیست. اگر اصولگرایان را در یک مجموعه واحد ببینیم، آن‌ها نیز وضعیتی مشابه اصلاح‌طلبان دارند. آن‌ها نیز نامزدی که بدنه مردمی داشته باشد، در اختیار ندارند، بعضی از افراد فارغ از جناح‌ها در میان مردم مقبولیت دارند و این موضوع ارتباطی با اصولگرایی ندارد. اگر می‌گویند در صورت نامزدی شخص خاصی او می‌تواند رای مردم را کسب کند، ارتباطی با اصولگرایی ندارد، هرچند آن فرد از میان اصولگرایان باشد. اصولگرایان نیز تماما وضعیت اصلاح‌طلبان را دارند. اگر مشارکت پایین بیاید، تعدادی از بدنه اجتماعی اصولگرایان پای صندوق می‌روند، رای می‌دهند و نامزد آن‌ها با رای پایینی برنده انتخابات می‌شود. در مجلس فعلی و در بازه‌هایی پیش از آن نیز این اتفاق افتاده است. فردی که باید با ۱۵۰ هزار رای وارد مجلس می‌شد، حالا با ۱۰ هزار رای وارد خانه ملت می‌شود. اگر مشارکت نباشد، اصولگرایان از شرایط نفع می‌برند و اتفاقی که برای مجلس افتاده تکرار می‌شود. اگر اصلاح‌طلبان نامزدی از میان خودشان معرفی کنند، باتوجه به عملکرد دولت موفق نخواهند شد. اگر فردی که مقبولیت داشته باشد و بتواند این مقبولیت را به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان تسری بدهد تا مردم پای صندوق بیایند، موفقیت به دست خواهد آمد. رای بالا و مشارکت گسترده از این راه به دست می‌آید. رای برای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیست.

در چـــه صــورت می‌تــوان انتظار مشارکت بــالا در انتخابات را داشت؟

‎بهترین راه این است که اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و همه عقلا از نامزدی حمایت کنند که مقبولیت داشته باشد و اشتباهات گذشته این جریانات نیز اصلاح شود، مشکل حل خواهد شد. نباید همه مصر باشند که ما هیچ اشتباهی در دوره‌های پیش نداشته‌ایم. اگر هرکدام از اصولگرایان یا اصلاح‌طلبان در حال معرفی نامزد انتخاباتی زبان عذرخواه داشته باشند، نامزد آنان پیروز خواهد شد. اگر اصلاح‌طلبان به فرض محال پای صندوق رای نروند و اصولگرایان معتدل نیز مشارکت نکنند، ممکن است بخشی از اصولگرایان با رای حداقلی در انتخابات پیروز شوند. در شرایطی هستیم که کشور به رای بالا نیاز دارد. هربار رای‌گیری برای جمهوری اسلامی به منزله یک رفراندوم بود. به رایی که داده می‌شد افتخار می‌کردیم. لازم است، بدانیم که گروه‌های سیاسی زبان عذرخواهی از مردم را دارند. باید به مردم گفت که ما نمی‌دانستیم این اتفاقات رخ می‌دهد و از اشتباهات گذشته خود درس گرفته‌ایم. اگر با این زبان از مردم خواسته شد که در انتخابات شرکت کنند، امیدی وجود خواهد داشت اما دیگر نمی‌توان از موضع بالا برای انتخابات تبلیغ کرد. با بیایید اقتصاد را حل می‌کنیم، هسته‌ای را حل می‌کنیم و ادبیات‌هایی از این دست، نمی‌توان برای انتخابات تبلیغ کرد. باید دست پایین را نسبت به مردم گرفت و با زبان عذرخواهی باز هم از مردم خواسته شود که این نظام برای شما است و به آن کمک کنید. اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای این نظام بیفتد، مشخص نیست که در انتها چه اتفاقی رخ خواهد داد. ما هنوز قدرت منطقه هستیم و به لطف الهی می‌توانیم، قادر مطلق در امور نظامی باشیم. می‌بینید که در اطراف ما چه رجزخوانی‌هایی برای آذربایجان، خوزستان و سایر مناطق می‌شود. اگر خدایی ناکرده یک روز ضعف به این کشور بیاید، مشخص نیست که روی دیگر آن چه خواهد بود و با ناامنی چه اتفاقی برای کشور رخ خواهد داد. باید همه این اتفاقات را درنظر بگیریم و همه به میدان بیایند. هیچ دستگاهی به فکر مهندسی انتخابات نیست و همه به فکر موفقیت کشور و نظام هستند تا به جایی برسد. در این صورت رای باز هم به سمت اصولگرایان معتدل و اصلاح‌طلبان خواهد رفت.

مجلس در حال تدوین قانون انتخابات بوده و برخی اینطور تــحلیل کرده‌اند که رویکرد جناحی در این طرح‌ها وجود دارد. این موضوع تا چه اندازه صحت دارد؟

‎۱۶ سال در مجلس بوده‌ام و پیش از آن نیز مستقیما با مردم در ارتباط بوده‌ام. هر زمان که در آستانه انتخاباتی مجلس به سراغ اصلاح قانون آن انتخابات می‌رفت، این تردید برای همه ایجاد می‌شد که مجلس منظور خاصی از این عمل دارد. زمانی انتخابات شوراها نزدیک بود و مجلس سراسیمه به سمت اصلاح قانون انتخابات شوراها رفت، در این زمان همه گفتند که نمایندگان قصد دارند از این طریق منافع خود را تامین کنند و مانع حضور اعضای شوراها در مجلس شوند. زمانی که انتخابات مجلس نزدیک بود، مجلس شتابزده به دنبال اصلاح قانون انتخابات مجلس می‌رفت و همین نظرات مطرح می‌شد. اکنون نیز در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری هستیم و مجلس به دنبال اصلاح قانون انتخابات ریاست‌جمهوری است. اکنون باید پرسید، کجای کار لنگ می‌زد که مجلس با طرح فوریتی برای اصلاح قانون انتخابات وارد شد. در مجلس اصل بر عادی بودن طرح‌ها و لوایح است و فوریت اصل نیست. اگر این خطر وجود داشته باشد که خسارت جبران‌ناپذیری برای کشور به وجود بیاید، نمایندگان طرح‌های عادی را به فوریت تبدیل می‌کنند. در صورت تغییر نکردن قانون انتخابات چه اتفاقی برای انتخابات کشور می‌افتاد و چه خسارت جبران‌ناپذیری به کشور وارد می‌شد که مجلس با فوریت وارد شد؟ مجلس با این اقدام خود را مظان اتهام قرار داد. طرحی که برای اصلاح قانون انتخابات نوشته می‌شود، نه‌تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه مشکلی را به مشکلات اضافه خواهد کرد. انتخابات دوره یازدهم را پشت سر گذاشتیم، چه مشکلی در این انتخابات وجود داشت؟ مسأله رجل سیاسی وجود داشت که تفسیر آن برعهده شورای محترم نگهبان بوده و اکنون نیز به همین صورت است. چیزی حل نشده است. اصل ۱۱۵ قانون اساسی می‌گوید رئیس‌جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط باشند، انتخاب شود. طبق این شرایط نامزدها باید مدیر و مدبر، ایرانی‌الاصل و با حسن‌سابقه باشند. همچنین امانتداری، تقوا، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و اعتقاد به نظام شروط ریاست جمهوری در قانون اساسی مطرح است. الان رجل مذهبی نیز می‌تواند نامزد شود. دیگر تنها رجل سیاسی نیست. اگر اصل ۱۱۵ را نگاه کنید، می‌گوید رئیس‌جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. فردی مجتهد، روحانی و فاضل از ابتدا رفته و در حوزه طلبه شده است، ذیل این اصل قانونی قرار می‌گیرد. شرط ۵ سال سابقه اجرائی برای این فرد قائل شدن چه وجهی دارد. فرد باید از حوزه بیرون آمده و درجایگاه استانداری و فرمانداری قرار بگیرد؟ اصلا مشخص نیست این شرط چه می‌خواهد. اگر باتوجه به مشکل بیماری کرونا که ممکن است تا زمان انتخابات ریاست‌جمهوری ادامه پیدا کند، در اصلاح قانون انتخابات ماده واحده‌ای‌ برای برگزاری انتخابات در دو یا سه روز قرار داده می‌شد، انتخابات مانند بعضی کشورها پستی می‌شد یا به صورت الکترونیکی برگزار می‌گردید تا از تجمع جلوگیری کند، مفید بود. این موارد اصلا وارد نشد اما روی شرایط نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بحث می‌شود، بعد هم می‌گویند جوان‌گرایی کنیم. جوان که نمی‌تواند رجل سیاسی باشد. رجل سیاسی یعنی کسی که تصویر او بارها در روزنامه‌ها، صدا‌و‌سیما و سخنرانی‌های مختلف دیده شده تا این فرد پس از ۴۰ یا ۵۰ سال در اذهان به عنوان فردی سیاسی یا مذهبی شناخته شده. جوانی که تازه مدرک دکترا یا کارشناسی گرفته است، رجل سیاسی نمی‌شود. اگر اینجا بگوییم جوانگرایی خود را فریب داده‌ایم. امکان ندارد جوان با معنایی که قانون اساسی از رجل سیاسی تعریف کرده مطابقت داشته باشد. نفس طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری در مجلس به همین دلایل موجب شائبه و شک شد.

عمده نمایندگان دوره اول نمایندگی خود را تجربه می‌کنند. از دید شما یکدست بودن و کم‌تجربگی در مجلس تا چه حد در روند تــصمیــمات مجلس مشکل‌ساز شده است؟

‎چهار دوره در مجلس بودم و معتقدم تجربه در مجلس لازم بوده و یک اصل است. سطح علمی و تجربی مجلس باید بالا باشد و قطعا لازم خواهد بود. اگر بخواهیم عملی انجام دهیم که اصل به‌خاطر تامین نظرات ما از دست برود، خطاست. اصل مشارکت عمومی است. افتخار ما در دنیا این بود که ما سالی یک انتخابات برگزار کرده‌ایم. ۴۲ سال عمر این جمهوری است و ۴۲ انتخابات برگزار کرده‌ایم. هر انتخاباتی برای جمهوری اسلامی یک رفراندوم بود. مخالفان می‌گفتند که در انتخابات شرکت نکنید و مسئولان کشور می‌گفتند در انتخابات شرکت کنید. حتی رهبری فرمودند که با هر اعتقادی در انتخابات شرکت کنید. حتی ایشان گفتند که اگر به ما هم علاقه‌ای ندارید، به‌خاطر علاقه به کشور در انتخابات شرکت کنید. این انتخابات‌ها مشروعیت کشور را تامین می‌کند. الان طرف مذاکره ما یعنی آمریکا می‌گوید رئیس‌جمهوری من با حدود ۷۰ میلیون رای انتخاب شده است. رئیس‌جمهوری ایران باید حتما ۳۰ میلیون رای داشته باشد. در غیر این صورت برای ما زیبنده نیست که فردی با ۵ میلیون رای رئیس‌جمهور شود. برای اینکه کمبود مشارکت در انتخابات مجلس تکرار نشود، مقبولیت عمومی نیاز است. اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان از همه جناح‌ها باید برای انتخابات جلو بیایند. اصلاح‌طلبانی که قرص‌تر و محکم‌ترند، جلو بیایند تا مقبولیت عمومی به وجود بیاید. اگر انتخابات به صورتی باشد که افرادی از گردونه خارج شوند، قطعا یأس عمومی ایجاد می‌شود. یأس عمومی باعث می‌شود که مشارکت کاهش یافته و ضرر برای کشور ایجاد شود./آرمان ملی

خروج از نسخه موبایل