به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، برخی«کت و شلوار ریاست جمهوری» نیز برای خود دوخته اند؛ این کنایهای «اصولگرایانه» به اصولگرایانی است که خود را از همین امروز و ۹-۸ ماه مانده به ۱۳ امرداد۱۴۰۰ برنده ی انتخابات و ساکن بعدی پاستور میدانند اما «اسماعیل گرامیمقدم» فعال سیاسی اصلاحطلب به آفتاب یزد میگوید:«فرهنگ سیاسی ایران و تفکرات غالب بر جامعه ثابت میکند از پیش برندهها قطعاً بازنده ی انتخابات خواهند بود اما چه میشود کرد که ایرانی هستیم و دوست داریم«تجربه را تجربه کنیم». شیرینترین اتفاق تلخی که بارها و بارها در انتخابات گوناگون آن را تجربه کرده ایم.»
منهای مسئله ی «از پیش برنده ها» و آنانی که«کت و شلوار ریاست جمهوری» بر قامت خویش دوخته اند؛ سه جریان فکری، تا اینجای ماجرا بر انتخابات ۱۴۰۰ سایه افکنده است:
ـ اصلاحطلبان در نهایت چه خواهند کرد؟
ـ آمدن یا نیامدن نظامیها و رای و نگاه و نظر مردم چیست؟
ـ اصولگرایانی که ترکتازانه انتخابات ریاست جمهوری را مال خود، حق خود و در مشت خود میبینند!
این سه جریان میتواند سه سناریو باشد، سناریوهای غالبی که شاید سناریوهای دیگری هم در کنار آنها در حال نگارش باشد اما هر سناریویی در نهایت زیر مجموعه ی این سه سناریو خواهد بود. از اسماعیل گرامی مقدم میپرسیم؛ سناریوهای تاثیرگذاری که میتواند بر فرآیند و برآیند انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ موثر و تعیینکننده باشد کدام اند؟
مشارکت یعنی گشایش اقتصادی و امید به آینده
اسماعیل گرامی مقدم معتقد است دو سناریو از همه پر رنگتر است؛ یکی آن که بر مشارکت و حضور مردم تاثیر خواهد گذاشت و آن دیگری که نتیجه از آن حاصل خواهد شد دو سناریویی که در نهایت متفاوت خواهد بود. آن اتفاقی که بیرونی است رخ داده یعنی در ایالات متحده ی آمریکا رئیس جمهوری بر سر کار آمده که نگاه رئیس جمهور قبلی را ندارد گو این که تصمیم دارد فشار حداکثری بر ایران را بردارد یا در نهایت آن فشار حداکثری را ادامه ندهد که در هر دو حالت گشایشی حاصل خواهد آمد و با کم شدن فشار، معیشت مردم و به هم ریختگیهای اقتصادی کمتر خواهد شد و به تبع آن مردم با فراغ بال بیشتر و امیدوارانهتر نسبت به آینده پای صندوقهای رای حاضر خواهند شد که نتیجهاش مشارکت بالا و چشمگیر است. نمونهاش را در همین انتخابات مجلس ۹۸ دیدیم که مشارکت به شدت پایین آمد که این مشارکت پایین طبیعتاً بر جمهوریت نظام تاثیر منفی گذاشت مسئلهای که تحقیقاً غیرقابل انکار خواهد بود و تنها راه ترمیم آن بالابردن اعتماد عمومی است.
گرامی مقدم ادامه میدهد: راه حل دیگری که علاوه بر بالابردن اعتماد عمومی میتواند بر بالاتررفتن مشارکت عمومی موثرباشد عملکرد مسئولان نظام به خصوص سران سه قوه است که با مردم صادقانهتر برخورد کنند، واقعیتها را هرچند تلخ بازگو کنند که این مسئله میتواند اعتمادسازی عملی در پی داشته باشد.
ماحصل اعتمادسازی و ترمیم شکاف حاکمیت با مردم؛ بالارفتن مشارکت و بالارفتن مشارکت مقدمهای است برای پیروزی اصلاحطلبان، مسئلهای که طی ۴۰ سال پشت سر گذاشته شده دیدهایم و همواره چون اصلاحطلبان بیش از بقیه ی ایسمهای سیاسی دنبالکننده ی مطالبات مردمی بودهاند فلذا مردم نیز اقبال بیشتری به این گروه نشان داده اند. در همین مجلس به شدت اصولگرا، مردم شاهدند که مطالبات مردمی دغدغه نیست بلکه مطالباتی دنبال شده که مدافعان خاص یا خیلی خاص دارد و آن چه مطلوب مردم بوده همچنان بر زمین باقی مانده است که همین مسئه اثبات میکند مردم همچنان با آغوش بازتری اصلاحطلبان را پذیرا باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید میکند، حال اگر آن رخدادها به وقوع نپیوندد و گشایشی در اقتصاد کشور و معیشت مردم حاصل نیاید و ما نتوانیم مناسبات خود با جامعه ی بینالملل را بهبود ببخشیم به طور طبیعی آثار آن بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ سایه خواهد افکند و همین مسئله باعث خواهد شد تجربه ی تلخ انتخابات مجلس یازدهم تکرار شود و یک چهره ی اصولگرا با حداقل آراء مردمی بر پاستور و قوه ی مجریه حاکم شود.
دعوای اصلاحطلب و اصولگرا به نفع نظامیها خواهد بود؟
از اسماعیل گرامی مقدم میپرسیم: در بحثهای رایج و مرسوم هر انتخاباتی دو ضلع مهم وجود دارد یکی اصلاحطلبان و دیگری اصولگرایان؛ اصلاحطلبان همچنان به دنبال منفذی برای عبور میگردند اما اصولگرایان از همین حالا خود را «از پیش برنده» و صاحب و ساکن پاستور میدانند مشخصاً آیا ممکن است در این تقابل چپ و راست و یقهگیری اصلاحطلب و اصولگرا، نظامیها به عنوان ضلع سوم برنده ی انتخابات ۱۴۰۰ لقب بگیرند؟!
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است بر اساس استدلال و نیز سبد رای اصلاحطلبان و اصولگرایان، این سناریو یا فرضیه که چون اصلاحات و اصولگرایی در دو جبهه رو در روی هم قرار میگیرند پس لابد در این میانه ضلع سومی پیدا خواهد شد و نتیجه را به نفع خود به پایان برساند قطعاً محکوم به شکست است.
گرامی مقدم با تاکید بر این که وقتی میگویم نظامی یعنی هر نوع نظامی اعم از قوای مختلف نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه و نیروی انتظامی؛ خاطرنشان میکند: ما نمیتوانیم بر اساس برخی مفروضات و خلاهایی که وجود دارد چنین استدلالی را مطرح کنیم که در این مجادلهای که ریشه و تاریخ دارد ممکن است نظامیهایی در صحنه حاضر شوند و رای موجود در سبد اصلاحاتیها یا اصولگرایان را مال خود کنند و نتیجه را به نفع خود رقم بزنند.
وی ادامه میدهد: بحث سبد رای یک بحث تثبیت شده است یعنی اگر مشارکت در تهران پایین باشد اصولگرایان از یک میلیون و ۲۰۰هزار رای بیشتر نخواهند داشت و برنده میشوند واگر مشارکت مثلا ۴میلیون رای باشد بازهم اصولگرایان همین یک میلیون و ۲۰۰هزار رای را بیشتر تصاحب نخواهند کرد و بازنده خواهند شد برای نمونه حداد عادل که با ۱.۲میلیون رای نتوانست راهی مجلس شود پس دو مطلب این جا باید مورد توجه قرار گیرد یکی این که سبد رای اصلاحطلب و اصولگرا کاملا مشخص است، دیگر این که برای این میزان رای از قبل چاله آن کنده شده است حال اگر احساس میکنید از سبد اصلاحات یا اصولگرایی سهمی به نظامیها خواهد رسید قطعا در اشتباه به سر میبرید مگر این که اصولگرایان در این میانه با یک نامزد نظامی ائتلاف کنند که آن وقت همان سبد مشخصِ رای شامل حال آنان خواهد شد.
گرامی مقدم میگوید: وقتی میگوییم سبد رای اصلاحطلب و اصولگرا مشخص است و میتوان آن را در همین مجلس یازدهم دید یعنی عدم حضور اصلاحطلبان باعث نشد تا از سبد اصلاحطلبی رایی نصیب اصولگرایان شود به طریق اولی، قطعاً چیزی نصیب نظامیها نیز نخواهد شد این که در این میانه چیزی از این سبد به آن سبد اضافه شود در بهترین حالت همانی است که در انتخابات ۹۶ رخ داد اما باعث نشد آقای رئیسی پیروز انتخابات شود بلکه فقط توانست میزان رای خود را از ۱۵ میلیون بالاتر ببرد یعنی نهایت اتفاقی که در انتخابات و جا به جایی سبد آراء خواهد افتاد همین است.
تنها در یک حالت میتوان برای نظامیها شانسی قائل شد که اصلاحطلبها و اصولگرایان نامزدی نداشته باشند.
عادت کردهایم تجربه را تجربه کنیم!
گرامی مقدم میگوید: بر اساس سند تاریخی و از آن جایی که عادت داریم تجربه را تجربه کنیم باید خاطرنشان کنم تکلیف مردم با نظامیها کاملا مشخص است و نقش و ذهنیتی که در مورد نظامیها وجود دارد کاملاً تعریف شده است. در این میانه اما نظامیها نیز بخت خود را بارها و بارها آزموده اند، محسن رضائی میرقائد، محمدباقر قالیباف و علی شمخانی؛ هر سه بارها حضور پیدا کردهاند و دیدهاند که توفیقی به دست نخواهند آورد. این تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید: در این انتخابات پیش رو اگر یک نامزد نظامی باشد و چند نامزد اصلاحطلب و اصولگرا، نصیب نامزد نظامی قدر مطلقی برابر با صفر خواهد بود و توفیقی حاصل نمیشود چون مردم نظر و انتخاب شان در حوزه ی نظامیها کاملاً مشخص است و تغییر نیز نخواهد کرد!
از پیش برنده ها، بازنده اند!؟
اسماعیل گرامی مقدم ضمن تایید این مسئله که از پیش برندهها قطعا بازنده ی انتخابات خواهند بود خاطرنشان میکند: نه تنها از پیش برندهها توفیقی نخواهند داشت بلکه همانهایی که شعار میدهند: «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» نیز در توهم به سر میبرند. این کارشناس مسائل سیاسی تاکید میکند مردم ایران یعنی آحاد مردم ایران با همه ی تنگناها، نارضایتی ها، گلایهمندیها و سخت شدن معیشت در هر صورت به آینده ی مملکت خود دلبستگی دارند و نگران و دغدغه مند هستند. گرامی مقدم میگوید مردم اساساً با از پیش برنده دانستن یک شخص یا یک جریان ارتباط برقرار نمیکنند مضافاً این که در انتخابات ۱۴۰۰ آنچه مهم است درصد پایبندی نامزدها به پیگیری مطالبات است که تاکید میکنم اصل همان پیگیری مطالبات است نه چیزی دیگر. در این میانه وقتی مردم ببینند گروهی پیگیر مطالبات آنها هستند فارغ از این که برآورده میشود یا نمیشود یا اساساً برآورده شدنی باشد یا نباشد میزان علاقه مندی آنان را میزان پایبندی به مطالبات مردمی تعیین میکند.
مردم، مظلوم کشی در انتخابات را بیجواب نمیگذارند!
گرامی مقدم در توضیح بیشتر میگوید: این نظر من یا شما یا دیگری نیست، در سپهر سیاسی و در فرهنگ سیاسی مردم ایران مظلومکشی و از پیش برنده بودن حساسیت برانگیز خواهد بود یعنی اگر ببینند یا حس کنند گروهی با در دست داشتن مجاری قدرت سعی در مصادره نتیجه ی انتخابات دارند یا به طرف مقابل تمایل پیدا میکنند یا اگر به هر دلیلی نتوانند ترک انتخابات خواهند کرد این گونه نیست که چون گروهی بلند گو و رسانه و امکانات و قدرت و قانون هوایشان را دارد پس همراهی مردم را نیز ضمیمه ی تصاحب قدرت کنند نه در این دوره و نه در هیچ دوره ی دیگری طبیعتاً کسی نمیتواند با مصادره ی فضای انتخابات از انتخابات برنده خارج شود مگر این که به مشارکت حداقلی دل خوش باشد. وی ادامه میدهد: یادمان باشد مرحوم هاشمی در دور دوم به سختی پیروز انتخابات شد چرا؟ چون خودش را از پیش برنده میدانست حالا و در انتخابات ۱۴۰۰ نیز اوضاع همین گونه است. مردم با کسی عهد اخوت نبسته اند. میزانالحراره ی مردم با مطالبات شان تنظیم میشود نه با خواست چپ و راست پس چه بهتر که اصولگرایان به عوض از پیش برنده دانستن خودشان، مناسباتشان را با مردم هماهنگ کنند در همین مجلس یازدهم شاهدیم چون مطالبات مردم دنبال نمیشود مردم نیز مجلس را رها کردهاند و این رها کردنها تاثیر خودش را در ۱۴۰۰ به وضوح نشان خواهد داد. این که فکر کنیم چون اصولگرا هستیم پس تایید صلاحیت خواهیم شد و چون اصولگرا هستیم حتما پیروز خواهیم شد یک توهم است و توهمی که نتیجهای جز شکست نخواهد داشت.
گرامی مقدم تصریح میکند در انتخابات قبلی بودند و کم نیز نبودند شخصیتهای برجستهای که با اطمینان پای در رقابتها گذاشتند اما دست خالی از آن خارج شدند و ۱۴۰۰ نیز استثنابردار نخواهد بود!/آفتاب یزد